داورزنی: عضو هیچ جناحی نیستم
محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال، این روزها در تلاش است تا هرچهزودتر به وضعیت تیم ملی والیبال سامان دهد و سرمربی جدید تیم را انتخاب کند.
فدراسیون والیبال چندهفتهای است که با مربیان مختلف مذاکره میکند اما هنوز سرمربی جدید تیم ملی انتخاب نشده است. روند مذاکرات با مربیان مدنظر فدراسیون در چه مرحلهای قرار دارد؟
بعد از المپیک بحثهای مختلفی داشتیم. تیم ملی بزرگسالان را آسیبشناسی کردیم و در جلسات کارشناسی و هيئترئیسه به این نتیجه رسیدیم که مربی دیگری را جایگزین آقای لوزانو کنیم. با توجه به تعداد کم مربیان ممتاز والیبال در سطح ملی و باشگاهی، دایره انتخابمان یک دایره محدود حداکثر ١٥نفره بود. پس از بررسیهای اولیه یک فهرست هفت، هشت نفره از مربیان مدنظرمان تهیه شد و مذاکرات را شروع کردیم. اینطور هم نبود که این مربیان را ما بخواهیم و کشور دیگری هم بخواهد و آنها کشور دوم را به ایران ترجیح دهند بلکه شرایط چندین مربی به شکلی بود که تمایل کار در تیم ملی را نداشتند.
با چه مربیان بزرگی مذاکره داشتید؟
آقای رزنده، سرمربی سابق تیم ملی والیبال، یکی از گزینههای ما بود که ایشان اعلام کرد اصلا نمیخواهد از برزیل خارج شود. با آقای مارسلو مندس آرژانتینی که یک مربی کارنامهدار در باشگاههای برزیل است، مذاکره کردیم؛ ایشان هم گفتند که ترجیحشان این است که به طور همزمان هم سرمربی ملی باشند و هم سرمربی باشگاهشان (کروزیرو برزیل) که این شرایط موردپسند ما نبود. با آقای گلن هوگ سرمربی سابق کانادا مذاکره کردیم؛ ایشان عنوان کردند تمایل دارند سرمربی باشگاهی باشند و سرمربی باشگاه ازمیر ترکیه شدند. این مربیانی بودند که از همان ابتدا گفتند علاقه به کار در تیم ملی ندارند؛ چه ایران چه هر تیم دیگری و یکی پس از یکی، گزینهها از فهرست ما خارج شدند.
کدام مربیان چراغ سبز نشان دادند؟
آقای آندره آناستازی ایتالیایی بودند. با ایشان یک ماه مذاکره کردیم. حتی وکیلشان پیشنهادشان را برای ما ارسال کردند که کمی تعدیل در آن به وجود آوردیم و جواب دادیم. در نهایت ایشان اعلام کردند به دلیل مشکلات شخصی نمیتوانند بیایند و از فهرست ما خارج شدند. ١٠ روز مذاکره با آقای فردیناندو دجورجی ایتالیایی داشتیم؛ ایشان همزمان با لهستان هم مذاکره میکردند و در نهایت تصمیم گرفتند به طور همزمان مربی باشگاهشان و مربی لهستان باشند. به سراغ آقای استویچوف بلغار رفتیم که یکی از مربیان طراز اول باشگاهی دنیاست. کارنامه بسیار خوبی دارند. جلسات متعددی با ایشان داشتیم و ایشان ابتدا پیشنهاد ما را پذیرفتند اما بعد عنوان کردند هدفشان این است که در المپیک ٢٠٢٠ به تیمی بروند که مدال بگیرد، هدف ما هم این است که در ٢٠٢٠ یکی از چهار تیم برتر دنیا باشیم و ایشان اعلام کردند هنوز به جمعبندی نرسیدهاند که میتوانند با ایران روی سکو بروند؛ البته ایشان کماکان در حال بررسی است.
به نظر میرسد مذاکره با سه، چهار مربی دیگر ادامه دارد و احتمال دارد آنها به ایران هم بیایند؟
با آقای کولاکوییچ، سرمربی سابق صربستان، بروتی از ایتالیا، خاویر وبر آرژانتینی و جیووانی ایتالیایی مذاکراتی داریم. قرار است تا چند روز آینده یکی، دو تا از این مربیان برای مذاکره حضوری به تهران بیایند. در تلاشیم تا قبل از بازیهای پلیآف لیگ یک مربی نزدیک به اهدافمان با کیفیت فنی بالا و با دیسیپلین و اقتدار انتخاب کنیم.
از بحث سرمربی والیبال فاصله بگیریم. در روزهای گذشته قرارگرفتن نام شما در فهرست حامیان جبهه اصولگرایان خبرساز شد. خیلیها گفتند یک رئیس فدراسیون نباید دنبال کار جناحی باشد؛ هرچند خود شما خیلی زود انجام کار جناحی را تکذیب کردید. درباره قرارگرفتن در آن فهرست توضیح میدهید؟
بنده از سال ١٣٥٦ که خودم را شناختم، هر کاری که کردم در خدمت نظام بوده است؛ از راهپیمايیهای قبل از انقلاب گرفته تا زمانی که جنگ شروع شد و به عنوان یک پاسدار به نظام خدمت کردم. جنگ هم تمام شد در کنار ادامه تحصیل، مسئولیتهای اجرائي را شروع کردم. از سال ١٣٧٠ هم در خدمت ورزش کشور بودم. ابتدا در استانهای مختلف از جمله کردستان، کرمانشاه، خراسان، سمنان و بعد هم در سازمان تربیت بدنی، باشگاه صنام، فدراسیون سوارکاری و چوگان فعالیت کردم. الان هم ١٠ سال است که در فدراسیون والیبال در خدمت کشورم هستم. در این سالها همیشه فقط کار اجرائي کردم. طبیعی است که به عنوان یک نیروی پیرو ولایت باور داشتم هیچگاه جلوتر از رهبرم حرکت نکنم، عقب هم نمانم. به همین دلیل همواره تلاش کردم در راه انسجام ملی حرکت کنم. من به عنوان یک مدیر اجرائي همواره فارغ از اینکه چه دولتی با چه گرایش سیاسی در رأس کار است، خودم را ملزم دانستم کار اجرائي را انجام دهم.
بحثی که مطرح شد این بود که تعدادی از دوستان انقلابی عنوان کردند قرار است یک جمعیت در جهت انسجام و وحدت ملی و خارج از جریان و خط و خطوط سیاسی تشکیل شود. آن موقع هيئت مؤسس مطرح بودند که همه محترم بودند و عنوان شد این جمعیت حرکتی است در جهت وحدت ملی. بنده هم علاقهمند بودم در جهت وحدت ملی قدمی بردارم. وقت فهرست حامیان این جریان اعلام شد، با اینکه تمامی این نفرات برای من قابل احترام هم هستند، بنده تأكيد کردم بهعنوان یک مدیر اجرائی خارج از این مباحث سیاسی هستم. من ٣٥ سال است كه مدیر اجرائیام و طبیعتا یک مدیر اجرائی باید در حوزه اجرائی خود انجام وظیفه کند و وارد خطبندیهای سیاسی نشود. طبق منویات مقام معظم رهبری، تضعیف دولت حرام است. ضمن تشکر از دوستان و احترام به آنها گفتم که روند اجرائي وظایفم اجازه نمیدهد موضعگیری سیاسی داشته باشم و وارد بحثهای سیاسی شوم. از طرفی من هماکنون در دولتی کار میکنم که دولت تدبیر و امید در جهت ارتقای سطح والیبال کشور، ایجاد نشاط و شادابی در جامعه و ارتقای عزت ملی و جایگاه ایران در جهان هرآنچه را در توان دارد انجام میدهد. بنده هم مأموریت دارم در همین راستا حرکت کنم. احساس میکنم بدون تعامل با دولت نمیتوانم وظیفهام را بهخوبی انجام دهم و هر حرکت دیگری را حرام میدانم.
شما خودتان را چهره سياسی میدانید؛ اصولگرا هستید یا اصلاحطلب؟
من به این خطکشیهای سیاسی اعتقاد ندارم و خودم را خارج از دستهبندیهاي یک مدیر اجرائي میبینم.
پس تأكيد دارید که در جبهه اصولگرایان حضور ندارید و امضایتان را پس میگیريد؟
همانطور که توضیح دادم، ابتدا عنوان شد که این یک حرکت ملی بهدور از بحث سیاسی است؛ حرکتی در راستای وحدت ملی و همافزایی نیروها و چهرههای انقلابی.
همانموقع برخی رسانهها از حضور شما و سه رئیس فدراسیون دیگر در این جبهه سیاسی انتقاد و عنوان کردند یک مدیر هرچقدر هم تلاش کند، باز هم فعالیت جناحیاش بر کارش در فدراسیون ورزشی تأثیر میگذارد. هرچند که در دولتهای قبلی هم این موضوع بهدفعات دیده شده است.
نباید دوتا حوزه را با هم قاطی کنیم. کسی که میخواهد وارد حوزه سیاست شود، باید از حوزه اجرا خارج شود. هنگامی که مواضع سیاسی با کار اجرائي قاطی شود، خطرناک است. وقتی یک فردی نماينده مجلس است یا عضو شورای شهر، طبیعی است که در مجلس یا شورا طبق دیدگاه سیاسی خود عمل میکند، اما یک مدیر اجرائي نباید موضعگیری سیاسی داشته باشد. این طبیعی است که وزرا متناسب با سیاست کلان دولت و شعار عمومی دولت حرکت کنند. من اعتقاد دارم اگر هر مدیر اجرائي نهتنها مدیران ورزشی و رؤسای فدراسیونها قصد دارد فعالیت سیاسی انجام دهد باید از کار اجرائي خود کنار برود.
یعنی شما اگر روزی فعالیت سیاسی کنید، از فدراسیون والیبال استعفا میدهید؟
من علاقهای به کار سیاسی ندارم، ولی حتما استعفا میدهم. کسی اگر میخواهد وارد کار سیاسی و انتخاباتی شود، بايد از کار اجرائي دور شود. هدفم این است كه با همین کار اجرائيام لبخند شادی و رضایت را روی لبان مردم بیاورم.
به غیر از شما، سه رئیس فدراسیون دیگر هم نامشان در این گروه سیاسی مطرح شد؛ دراینباره چه نظری دارید؟
من این عزیزان را بیش از ٣٠سال است که میشناسم؛ آنها هم سعی میکنند بهدور از موضعگیری سیاسی کار اجرائي انجام دهند.
از روزی که آقای سلطانیفر به وزارت رسیدند، نام شما برای معاونت ورزش قهرمانی مطرح شده است. آیا در این زمینه با شما صحبتی شده است؟
حداقل در سه، چهار سال گذشته دوستانی که به وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک آمدند به بنده محبت داشتند و از من دعوت کردند در کار ستادی هم کمک کنم. دکتر گودرزی هم چنین محبتی به بنده داشتند و بعد از ایشان، دکتر سلطانیفر. حرکتی که ما در والیبال شروع کردیم ادامه دارد. ما والیبال ایران را از پله ٢٧ جهان به پله هفتم رساندیم و هدفمان این است كه در المپیک ٢٠٢٠ یکی از چهار تیم برتر المپیک باشیم. از طرفی من هماکنون عضو هيئترئیسه فدراسیون جهانی و آسیایی هم هستم و ترجیحم این است که به حرکت روبهجلویمان در والیبال ادامه دهیم. من قول دادهام والیبال ایران در المپیک ٢٠٢٠ جزء چهار تیم اول باشد و سر قولم هم هستم. طبیعی است با توجه به ٣٥ سال تجربه من در ورزش، دوستان در مشاورهها و تدوين برنامهها نظراتم را بخواهند و درخواست کمک و همفکری شود. حال در آینده چه اتفاقی میافتد؛ «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد».
سؤال آخر ما درباره والیبال بانوان است. در روزهای گذشته دو والیبالیست ایرانی لژیونر شدند. نظر فدراسیون والیبال درباره حضور خانمهای والیبالیست در تیمهای اروپایی چیست؟
ما قطعا حمایت میکنیم. در این مدت من همیشه از والیبال بانوان حمایت کردهام. اولین اعزام برونمرزی را ما پس از ٣٨ سال انجام دادیم. برای ارتقای سطح والیبال بانوان اقدامات زیادی انجام دادیم. سوپرلیگ و لیگ دسته اول ما فعال هستند، تیمهای ملی ما در چهار رده نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان فعالیت میکنند. در بحث لژیونرشدن والیبالیستها تأكيد ما این بود که دختران ما به جایی بروند که مشکل پوشش اسلامی نداشته باشند. قوانین والیبال بهگونهای است که در بعضی لیگها تمام بازیکنان باید لباس متحدالشکل داشته باشند، نمیشود یکی شلوار بپوشد و دیگری نپوشد. خوشبختانه این فرصت پیش آمد که مائده برهانی و زینب گیوه به لیگی در اروپا رفتند که میتوانند با حفظ پوشش اسلامی در مسابقات شرکت کنند. برخلاف صحبتهایی که میشود، این انتقال اولین ترانسفر والیبال بانوان است. اگر در گذشته دختران والیبالیست ایرانی در جایی والیبال بازی کردند، ترانسفر نشدند، بلکه خودشان مهاجرت کرده بودند و بعد در آن کشور والیبال بازی کردند.
ارسال نظر