والیبال زنان در رویای المپیک
والیبال در ایران پس از پشت سر گذاشتن دوران رخوت و رکود مدتهاست که توانسته تنه به تنه فوتبال، بین علاقهمندان به ورزش جایگاه با ارزشی کسب کند.
محمدرضا داورزنی بهعنوان معمار والیبال نوین بر برابری زنان و مردان و سهم یکسان هر دو قشر تاکید میکند و معتقد است که برای تحول در والیبال زنان در وهله اول استعدادیابی و سپس فراهم بودن بسترهایی برای پرورش استعدادها لازم است. در راستای همین سیاست «مایدا چیچیچ» مربی اسلوونیایی برای طراحی و ترسیم شکلی نو از والیبال برای زنان و دختران با فدراسیون ایران قرارداد بست تا کارش را از چند روز دیگر آغاز کند. به این بهانه و در روزهایی که دختران والیبال منتظر مربیشان هستند، میتوان حرفهای او را شنید و قدری بیشتر با حال و هوایش آشنا شد.
کمی از خودتان بگویید. شاید اهالی والیبال خیلی درباره شما ندانند. گویا در مقطعی مجبور شدید والیبال حرفهای را کنار بگذارید.
جنگ در یوگسلاوی و بعد از آن هم تحریمها اجازه نداد که موفقیتهای بیشتری کسب کنم. من در ۱۶ سالگی به تیم ملی والیبال یوگسلاوی دعوت شدم. (مکث کوتاهی میکند. انگار گذشته همچون یک فیلم سینمایی از خاطرش میگذرد.) این اتفاق مربوط به زمان قبل از جنگ است. زمانی که ۱۷ ساله بودم مجبور بودم پدرم را هم با خودم ببرم تا قرارداد امضا کنم چون کمتر از ۱۸ سال داشتم و از لحاظ قانونی به سنی نرسیده بودم که اجازه داشته باشم خودم به تنهایی قراردادی امضا کنم. برای همین پدرم در این روزها با من بود. زمانی که تحریمها به سراغمان آمد من هم از کشورم رفتم و در تیمهای دیگری بازی کردم. به آلمان رفتم، سپس اسلوونی را انتخاب کردم. بعد از آن به ایتالیا و اسپانیا رفتم و آخرین ایستگاهی که برای حیات حرفه ایام انتخاب کردم، پورتوریکو بود.
چرا والیبال را کنار گذاشتی؟
راستش مادر شدن اولویت اصلی من بود. میخواستم مادر باشم و با کودکم تجربه متفاوتی را کسب کنم. الان دخترم «سلینا» ۱۰ ساله است. وقتی از سلینا و پدرش دور میشوم، بسیار دلتنگشان میشوم. دخترم در سنی است که به شدت به من احتیاج دارد. البته این هم بخشی از سختیهای دنیای حرفهای ورزش است. ورزش حرفهای در کنار شیرینی قهرمانیهایی که دارد سختیهایش هم بسیار است. به نظرم علاقهمندان به ورزش فقط شاهد دنیای جذاب لذتهای آن هستند و کسی خبر از مشکلات اینچنینی ندارد.
شما قرار است بهعنوان مربی تیم ملی کارتان را در ایران آغاز کنید اما شما را بیشتر بهعنوان استعدادیاب میشناسند.
در روزهایی که در ایران بودم، با حداقل ۴۰ دختر نوجوان کار میکردم. در ده سال اخیر من با چنین گروههای سنی کار کرده ام. به نظرم بهترین سن برای یادگیری والیبال شش یا هفت سالگی است. همانطور که فوتبال را هم باید در همین سن یاد داد. وقتی بچهها کم سن هستند راههای زیبایی برای یادگیری والیبال وجود دارد.
من کار کردن با بچهها را دوست دارم چراکه ذهنشان آماده دریافت همه نوع اطلاعات و تکنیک و تاکتیکی هست. حتی ذهنشان به شکل خودکار نکاتی که مربی میگوید را یاد میگیرد. من باید بتوانم نگاهشان را تغییر دهم. از نظر روحی باید با آنها کار کنم. باید یاد بگیرند که با باخت دنیا تمام نمیشود و وقتی هم که بردند اتفاق فوقالعادهای نیفتاده است و نباید مغرور شوند. به همان اندازه که کار کردن با بچهها سخت است، راحت هم هست چون ذهن و فکرشان پاک مثل آینه است و به راحتی هر علم و دانشی در آن نقش میبندد.
شما گفتید که میخواهید تیم ملی والیبال زنان را به المپیک ببرید و میدانید که این کار بسیار سختی است چون ممکن است در این راه خیلی از ابزارها را نداشته باشید. مثلا در اینجا رسانههای ورزشی کمتر به ورزش زنان میپردازند. بخصوص که الان والیبال مردان با نتایجی که گرفته است نگاهها را به خود معطوف کرده و به نظر میرسد که در حال حاضر برای افکار عمومی صعود تیم ملی مردان به المپیک بیشتر اهمیت دارد.
بله ما، هم راه سخت و هم راه طولانی پیش رو داریم. من فکر میکنم که فدراسیون والیبال ایران میخواهد پیشرفت والیبال زنان و در نهایت صعود به المپیک اتفاق بیفتد اما زمان لازم است تا شرایط مطلوب به دست آید. توان و قابلیت زنان به اندازه مردان است. من به این موضوع معتقد هستم که پشت هر مرد موفقی یک زن قوی ایستاده است. زنان خیلی قوی و قدرتمند هستند و با شناختی که پیدا کرده ام، زنان ایرانی میتوانند ایران را به بهترین شکل به دنیا نشان دهند.
زمانی که به شما پیشنهاد شد به ایران بیایید تا چه اندازه از شرایط ورزش زنان ما مطلع بودید؟
شغل من مربیگری است و این موضوع باعث میشود که همیشه از وضعیت ورزش جهان خصوصا ورزش زنان مطلع باشم. من در مورد ورزش زنان در ایران مطالعه کردم و متوجه شدم که ایرانیها به ورزش خیلی علاقه دارند. بخصوص همه فوتبال را خیلی دوست دارند اما چند سالی است که مردم به دیگر رشتههای ورزشی نیز علاقهمندی نشان میدهند و این برای ساختار ورزش ایران بسیار مثمرثمر است چون تمرکز و توجه از فوتبال برداشته شده و به دیگر ورزشها نیز توجه میشود. حتی این تغییر نگاه در زنان نیز ایجاد شده است.
الان زنان ورزشکار نیز در حرفه خودشان بسیار موفق هستند و حتی به المپیک میروند اما باید توجه به ورزشهای تیمی افزایش یابد. این مساله در تمام کشورهای دنیا شرایط برابری دارد. منظورم این است که ورزشهای تیمی نیاز به روح جمعی بیشتری دارد و این کار هر مربی را سخت میکند. سختترین زمان هنگامی است که تیم نتیجه نمیگیرد و همه دنبال مقصر هستند ولی در هنگام پیروزی هیچ کسی به دنبال عامل موفقیت نیست. برای همین است که مربیگری یکی از مشاغل سخت در دنیاست.
به آینده تیم ملی ایران امیدوارید؟
بله، چون میدانم که بازیکنان ایران هم توان بالا و هم انگیزه بسیاری برای موفقیت دارند و این کار مرا راحتتر میکند. من با عزمی جزم میآیم و میدانم که دختران ایرانی نیز منتظر هستند تا راههای جهانی والیبال به رویشان باز شود. خوشبختانه فدراسیون جهانی با پوشش آنها مشکل ندارد. بنابراین باید منتظر روزهای درخشان باشیم البته تا المپیک راه طولانی داریم.
معرفی دستیاران، دو روز دیگر
مایدا 14 اردیبهشت به تهران میآید
مایدا چیچیچ 14 اردیبهشت ماه به تهران میآید تا کار خود را با والیبال زنان ایران آغاز کند. محمود افشار دوست دبیر فدراسیون والیبال در این باره میگوید: «تا یکی دو روز آینده دستیاران او نیز مشخص خواهند شد و طی جلسهای که خواهیم داشت گزینههای مد نظر را معرفی میکنیم.» او درباره شرایط دستیاران چیچیچ به تجربه و سابقه بازیگری آنها اشاره میکند و میگوید: «قطعا آنچه که برای ما مهم است در وهله اول تجربه است. پس از آن به سابقه بازیگری دستیاران مورد نظر نیز توجه میکنیم. حتما دستیار اول او یکی از مربیان صاحبنام والیبال است تا بتواند مسائل والیبال ایران را برای چیچیچ توضیح دهد. حضور دیگر دستیاران وی نیز به منظور یادگیری و کارآموزی مربیان وطنی در کنار مربی خارجی است.»
ارسال نظر