فوتبال فارسی نمره قبولی نمیگیرد
کارشناسان فوتبال معتقد است که فوتبال ایران هر سال ۵ تا ۱۰ درصد پیشرفت داشته ولی این روند در نیم فصل اول لیگ برتر امسال، متوقف شده است.
بیژن ذوالفقارنسب تصویر کلی فوتبال ایران را مثبت دانست اما گفت که فوتبال فارسی در جزییات تحلیلی نمره قبولی نمیگیرد. سرمربی اسبق تیمهای استقلال و پرسپولیس معتقد است که پیشرفت سالانه فوتبال ایران در نیم فصل اول متوقف شده است ولی انتظار میرود که نیم فصل دوم بهتری در پیش باشد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*در شروع نیم فصل دوم لیگ برتر قرار داریم. نکات مثبت و منفی نیم فصل اول چه بود؟
نکته مثبت فوتبال ما این بود که در یک شمای کلی، از نظر محتوایی بهتر بودیم. تیم ملی به جام جهانی راه یافت و نتیجه خوبی گرفت ولی اگر وارد جزییات شویم و جزییات را تک به تک تحلیل کنیم، فوتبال ما نمره قبولی نمیگیرد.
*این جزییات منفی چیست؟
سطح کیفی و برنامهریزی مسابقات، داوریها، عدم توجه به جوانگرایی در باشگاهها و این مسائل را مثبت ارزیابی نمیکنم. در هر حال، اینکه فوتبال ما به جام جهانی رفته نتیجه خوبی است و فوتبال تابلوی مثبتی نشان میدهد اما این مساله منطقی و عقلانی نیست.
*چه نتیجهای از این وضعیت میتوان گرفت؟
از فوتبالی که در همه ابعاد ضعیف است ولی نتیجه کلی خوبی میگیرد، تنها یک نتیجه میشود گرفت. ظرفیت فوتبال ما خوب است اما از آن به خوبی استفاده نمیشود. این مساله نتیجه مدیریت غیرتخصصی در فوتبال چه در سطح باشگاهها و چه فدراسیون است. فوتبال ما تک مضرابهای خوبی مینوازد اما در جزییات خوب نیست.
*برای نیم فصل دوم چه انتظاری دارید؟
انتظار میرود که در نیم فصل دوم تاثیر جام جهانی را در فوتبال خود ببینیم. اکنون ۸۰ تا ۱۰۰ بازیکن خود را محق میدانند که پیراهن تیم ملی را بپوشند. ایشان زندگی ورزشکاران را تغییر میدهند و فقط روی فوتبال متمرکز میشوند. آنها تلاش میکنند که بیشتر دیده شوند. در نیم فصل اول بیشتر باشگاهها بازیکن جدید گرفته بودند و برخی در پستهای غیرتخصصی بازی میکردند. برخی دوران آمادهسازی را خوب سپری نکردند و مصدومیتهای زیادی به همین دلیل برایشان پیش آمد. اینها سطح کیفی لیگ را پایین آورده بود.
*در اینکه کیفیت فوتبال ایران در نیم فصل اول چندان خوب نبود، شکی نیست اما نسبت به سالهای قبل آیا پیشرفتی داشته یا خیر؟
معتقدم که فوتبال ایران هر سال بین ۵ تا ۱۰ درصد رشد کیفی دارد. این رشد در سطح برگزاری بازیها و استادیومها بود و داوریها پیشرفت خیلی خوبی داشت اما نیم فصل اول با رکود مواجه شدیم و حتی رو به عقب رفتیم. اعتماد شخصیتی داوران زیر سوال رفت. سالهای قبل داوریها فقط قوت فوتبال ایران بود و تیمها بیشتر به جوانان اهمیت میدادند. نیم فصل اول نتیجهگرایی زیاد تیمها این شرایط را به وجود آورد.
*چه توصیهای به اهالی فوتبال دارید که در نیم فصل دوم شاهد پیشرفت در فوتبال باشیم؟
مدیران و مربیان باید آرامش بیشتری داشته باشند و از امکانات موجود بهترین استفاده را بکنند. آنها همچنین باید از هزینههای بیهوده پرهیز کنند. آنها باید فضای فرهنگی، اخلاقی، رفاقتی و معرفی بیشتری در تیم جاری کنند و نباید تحت هر شرایطی به فکر پیروزی باشند. همه باید به حریفان خود احترام بگذارند و اگر باختند باید آن را بپذیرند و برای توجیهش به هر بهانهای متوسل نشوند.
*این مساله در نیم فصل اول وجود نداشت؟
در نیم فصل اول کم تیمی را دیدم که وقتی بازنده میشد، اعتراض شدید نمیکرد. به هرحال وقتی یک تیم میبرد، تیم دیگر میبازد و باید این مساله دانسته شود که شاید پیروزی حق تیم برنده باشد و نباید بیجهت دلیلتراشی کنند.
*فرهنگسازی در ورزش وظیفه چه نهادی است؟ میدانیم که باشگاههای فوتبال ما پیشوند فرهنگی را در نامشان یدک میکشند اما فعالیت فرهنگی ندارند.
اولین نهادی که مسوول فرهنگسازی است، خانواده است. در آنجاست که فرهنگ و اخلاق اجتماعی در افراد شکل میگیرد. همچنین افراد فرهنگ اجتماعی را در مدرسه یاد میگیرند. شاید همه به دانشگاه نروند اما خانواده و مدرسه دو نهادی است که همه کم و بیش در آنها حضور دارند. در همه زمینههای ورزشی، هنری، سیاست و اقتصاد مشکلات فرهنگی داریم ولی آنچه در ورزش مشخص است این است که خانواده و مدرسه در درجه اول و مدیران و مربیان در درجه بعدی میتوانند نقشآفرین باشند.
*بالاخره یک نهاد خاص باید وظیفه فرهنگسازی را به عهده بگیرد. اینطور نیست؟
مدیران و مربیان با اخلاق و واجد شرایط، زمینه پیشرفتهای اخلاقی را در جامعه ورزشی فراهم میکنند. مدیران با اخلاق، مربیان و پرسنل با اخلاق را مدیریت میکنند. در سطح کلان اما این وزارت ورزش و جوانان است که باید با دستورالعملهای مشخصی و تشکیل کارگروههای مختلف، در سمزدایی و پاک کردن محیط ورزشی بکوشد. هیج جای دنیا وزارت اخلاق یا معاونت رفتار اجتماعی تشکیل نمیدهند! در کشور ما آنقدر به این مساله بیتوجهی شده که دیگر تماشاگران بیاخلاقی میکنند و مدیران و مربیان هم توجه ندارند. ترویج اخلاق به همه مربوط است و یک نهاد خاص نباید متولی آن باشد. نباید انتظار داشت که یک وزارتخانه همه کار را انجام دهد بلکه همه افراد جامعه مسوول هستند.
*زمانی در فوتبال ایران مکتبی به نام مکتب شاهین شکل گرفت که شعارش درس، اخلاق و ورزش بود. اکنون هم باشگاههای ما آکادمی دارند، آیا این شعار در آنها رعایت میشود؟
وجود آکادمی در همه باشگاهها الزامی شده است. اگر این آکادمیها شرح وظایف روشن داشته باشند، قدم بزرگی در راه فرهنگسازی در فوتبال برداشتهایم. بهترین مکان برای آموزش و تربیت اخلاقی فوتبالیستها، همین آکادمیهاست. نوجوانان مثل آیینه هستند و مسائل را زود فرا میگیرند، مشروط بر اینکه مدیران و مربیان آگاه و اخلاقمدار در راس کار باشند.
ارسال نظر