طنز؛ آلیس در سرزمین آریایی عجایب!
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: لوئیس کارول اگر گذرش به ایران میافتاد کتاب آلیس در سرزمین عجایب را جور دیگری مینوشت. جوری اتفاقات عجیب و غریب در کشور داریم که میتوانیم بهعنوان صادرات غیرنفتی روی آن حساب کنیم و حداقل بازارهای منطقه را پوشش دهیم. مثال میخواهید؟ چند تا مثال بیاورم خوب است؟ مثلا همین تیمملی فوتسال بانوان که پیراهن شماره ١٢ تیمملی را به رئیس صداوسیما بهعنوان یار دوازدهم تیمملی فوتسال بانوان اهدا کردند. میپرسید مگر صداوسیما چه حمایتی از این تیم کرده بود؟ نفرمایید.
شهرام شهيدي در ستون طنز روزنامه شهروند نوشت: لوئیس کارول اگر گذرش به ایران میافتاد کتاب آلیس در سرزمین عجایب را جور دیگری مینوشت. جوری اتفاقات عجیب و غریب در کشور داریم که میتوانیم بهعنوان صادرات غیرنفتی روی آن حساب کنیم و حداقل بازارهای منطقه را پوشش دهیم. مثال میخواهید؟ چند تا مثال بیاورم خوب است؟ مثلا همین تیمملی فوتسال بانوان که پیراهن شماره ١٢ تیمملی را به رئیس صداوسیما بهعنوان یار دوازدهم تیمملی فوتسال بانوان اهدا کردند. میپرسید مگر صداوسیما چه حمایتی از این تیم کرده بود؟ نفرمایید. کوچکترین حمایتش این بود که بازیهای آنها را پخش نکرده بود. اینطوری نگاهم نکنید. خیلی هم حمایت بزرگی است. چون اگر صداوسیما تصاویر این عزیزان را از تلویزیون پخش میکرد قلب خیلیها به درد میآمد و به صورت خودجوش و خودسرانه از حضور بعدی بانوان ممانعت میکردند. همین که صداوسیما قبول کرد این تیم خوب بانوان «آسه بره آسه بیاد که گربه شاخش نزنه؟» بزرگترین حمایت از آنها بوده. به نظر من جا دارد نویسندگان و شاعران این کشور نیز با الگوبرداری از دختران فوتسالیست، پیراهن شماره ١٢ تیم فوتبال سالنیشان را تقدیم ممیزان وزارت ارشاد کنند.
یا مردمی که در پیامرسان تلگرام عضو بودند باید شماره دوازده تیمشان را تقدیم وزیر ارتباطات کنند که هرگز دستش روی دکمه فیلترینگ نرفت.
اگر نخواهم از بحث آلیس و عجایب ایران دور شوم باید به داستان لغو اعزام تیمملی کشتی فرنگی به دو تورنمنت جهانی اشاره کنم. با اینکه ویزای اعضای تیمملی کشتی فرنگی گرفته شده بود و مادران و همسران کشتیگیران آشپشتپای آنها را هم پخته و پخش کرده بودند و فهرست سوغاتیهایی که باید میخریدند هم در جیبشان بود و یک کاسه آب هم... (به علت کمبود آب کاسه آب را دیگر پشت سر کشتیگیران خالی کنند) اما در لحظه آخر سفر این عزیزان لغو شد. چرا؟ چون مدیران فدراسیون کشتی خبردار شدند ای دل غافل اسراییل هم در مسابقات حاضر است. من فقط میترسم اسراییل از این به بعدیک مشت سیاهی لشکر استخدام کند و آنها را در قالب تیمهای ورزشی در همه ردههای سنی به همه مسابقات ورزشی اعزام کند. آن وقت ورزشکاران ما باید بنشینند خانه و غاز بچرانند و به صنعت مرغداری و طیور تخم طلا خدمت کنند.
اما اوج اتفاقات عجیب به منظور جلب نظر آلیس برای سفر به ایران، توقف اجرای گروه سرود ناشنوایان در مصلای تهران به دلیل برابر دانستن زبان اشاره ناشنوایان با حرکات موزون بود. به نظر من با یک دستورالعمل ساده میتوان جلوی این ناهماهنگیها را گرفت. مثلا یک چنین دستورالعمل سادهای:
١- یک ناشنوا فقط در خلوت خودش و پشت درهای بسته حق دارد با زبان اشاره صحبت کند
٢- اگر این ناشنوا خانم است بهتر است اصلا زبان اشاره را بگذارد کنار و بچهداریاش را بکند.
٣- اگر یک خانم اصرار داشت اخبار ناشنوایان بگوید باید اول برای همسرش اجرا کند و همسرش حرکات او را به ناشنوایان منتقل کند.
٤- یک ناشنوا فقط حق دارد در مقابل یک نابینا با زبان اشاره صحبت کند
٥- وقتی هرکس دلش کنسرت میخواهد باید از شهری که کنسرتهایش لغو میشود مهاجرت کند و برود، پس هرکس هم میخواهد با زبان اشاره صحبت کند باید مملکت را ترک کند.
ارسال نظر