برنامه دولت برای قهرمانان دور افتاده چیست؟
در حالی که کمتر از یکسال به شروع بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون کره جنوبی مانده است، بسیاری از قهرمانان ورزش ایران بلاتکلیف هستند، قهرمانانی که در مواقع حساس به داد ورزش رسیدند و باعث شدند که ورزش ایران در میادین معتبر و مهم جایگاهی برای خودش دست و پا کند. با این همه و در شرایطی که کسب رده هفدهمی در المپیک برگ زرینی را در ورزش ایران رقم زد اما امروز کسی حتی از خالقان افتخارات ایران یادی هم نمیکند!
همین چند وقت پیش بود که سالگرد بازیهای المپیک لندن را پشت سر گذاشتیم. بازیهایی که با درخشش تک ستارههای ورزش ایران تبدیل به بهترین اتفاق ورزش کشور شد و شاید به قول کارشناسان و اهالی ورزش دیگر تکرار آن برای ما مقدور نباشد.
پس از این بازیها دیری نپایید که صاحبان افتخارات بزرگ کشور به دست فراموشی سپرده شدند و تقریبا هیچ فدراسیونی برنامهای برای آنها ندارد و یا حتی کسی حالی از مردان بزرگ ورزش کشور نمیپرسد. همین بیتوجهی باعث بروز گلایههای بسیاری از سوی آنها شده است؛ چراکه مدالآوران کاروان ایران انتظار نداشتند بعد از تاریخساز شدن در ورزش جهان و کشورمان، دور از چشم باشند و مدیریت ورزش آنها را به فراموشی بسپارد.
گویا این روال شده که قبل از بازیهای المپیک و آسیایی، قهرمانان نوک پیکان توجه مسوولان باشند اما به محض اینکه مدال گرفتند و مسابقات تمام شد، فراموش شوند و دوباره رویداد بعدی و روز از نو روزی از نو. مسوولان هم وقتی مورد خطاب قرار میگیرند که چرا ورزشکاران را به حال خود رها کردید به این پاسخ تکراری اکتفا میکنند که «کسی به حال خودش رها نشده و برای ورزشکاران برنامه داریم.»
*مدالآوران المپیک کجا هستند؟
همه میدانیم که ورزش ما در المپیک متکی بر رشتههای کشتی، وزنهبرداری و تکواندو است. به تازگی هم درخشش احسان حدادی در پرتاب دیسک، دوومیدانی را به جمع رشتههای مدالآور اضافه کرد. تا به قول افشین داوری مثلث رشتههای مدالآور ایران تبدیل به مربع شود! ما چهار رشته مدالآور در ادوار مختلف بازیهای المپیک داشتیم با این همه امروز مدالآوران این رشتهها وضعیت سردرگمی دارند و مشخص نیست که هر یک به چه کاری مشغول هستند.
*کشتی
کشتیگیران در بازیهای لندن در بخش فرنگی سه طلا و در آزاد یک نقره و دو برنز به دست آوردند و نه تنها بهترین نتیجه کاروان را رقم زدند بلکه تاریخیترین مدالهای این رشته را نیز از آن خود کردند. در کشتی فرنگی حمید سوریان، امید نوروزی و قاسم رضایی طلایی شدند. آنها پس از المپیک به یکباره از تیم ملی فاصله گرفتند و تاکنون نیز دور از میادین بودند. مشکلات مدیریتی فدراسیون و مسائل معیشتی و رفاهی و از همه مهمتر رفتن بنا از تیم ملی تاثیر زیادی در کنار رفتن آنها داشت. چراکه قبل از المپیک هم وضعیت کشتیگیران برهمین منوال بود اما شخصی به نام بنا در راس کادر فنی حضور داشت که تیم را جمع کند و اجازه ندهد سرمایههای کشتی به هدر بروند، اتفاقی که با کنارهگیری بنا از تیم ملی رخ داد و ما شاهد بودیم که هیچ یک از قهرمانان فرنگی المپیک در مسابقات جهانی بوداپست شرکت نکردند.
امید نوروزی، قهرمان بازیهای المپیک لندن با انتقاد از بیتوجهی مسوولان میگوید: کشتی ورزش اول ایران است، بیشتر افتخارات ایران در بازیهای المپیک مربوط به کشتی آزاد و فرنگی است اما نمیدانم چرا یکسری از مسوولان عمدی یا غیرعمدی به کشتی ظلم میکنند. به نظر من همه مشکلات ما به خاطر سوءمدیریت مسوولان ورزشی بوده است. اما خوشبینم که با روی کار آمدن دولت جدید ورزش رونق بگیرد. شرایط ورزش و به ویژه کشتی اصلا خوب نیست. امیدوارم وزیر و رییس فدراسیون لایقی روی کار بیایند و یک کاری برای کشتی انجام بدهند.
وی اعتقاد دارد که مسوولان حرف از انصاف و عدالت میزنند اما در رفتار و گفتارشان چنین چیزی مشاهده نمیشود: من ماهها از خانوادهام دور بودم، مشکلات زیادی داشتم، متاسفانه مسوولان خیلی راحت از قهرمانان که سرمایههای کشورند میگذرند وقتی تمام بودجه ورزش صرف رشتهای مانند فوتبال میشود که هیچ نتیجهای ندارد، اما برای کشتی که همه مردم آن را دوست دارند و ریشه در مملکت دارد، کاری نمیکنند چه میتوان گفت؟! به سادگی از کنار ما عبور میکنند. من از این وضعیت بسیار گلهمند بودم و از اعتراضاتی که داشتم هم نتیجه نگرفتم.
اما در کشتی آزاد صادق گودرزی دارنده مدال نقره المپیک، چند ماه بعد از لندن در مسابقات جام جهانی تهران کشتی گرفت اما در انتخابی تیم ملی شرکت نکرد و به دنبال آن درقهرمانی جهان کشتی نگرفت. از میان کمیل قاسمی و احسان لشگری (برنزیهای المپیک) هم کمی قاسمی حذف شد و لشگری مدال برنزش را تکرار کرد، برعکس آنچه در کشتی فرنگی شاهدش بودیم، اتفاقی بود که در آزاد رخ داد. ماندن رسول خادم در راس تیم ملی باعث شد که آزادکاران بعد از ۴۸ سال خارج از خانه قهرمان جهان شوند.
*وزنهبرداری
وزنهبرداری دومین رشتهای بود که در لندن صاحب نتایج قابل قبول شد. ملیپوشان ایران موفق شدند یک طلا (بهداد سلیمی)، دو نقره (سجاد انوشیروانی و نواب نصیرشلال) و یک برنز (کیانوش رستمی) را تصاحب کنند. بعد از این بازیها در اقدامی عجیب و تاملبرانگیز، مدالآوران و سرمربی تیم ملی به اختلاف خوردند و از تیم ملی کنار گذاشته شدند. از یک طرف المپیکیها خواهان تغییر در کادر فنی بودند و به رفتار کوروش باقری اعتراض داشتند و از سوی دیگر سرمربی تیم ملی و رییس فدراسیون به خواست مدالآوران تن ندادند و همین قضیه هم باعث شد که المپیکیها در تمرینات تیم ملی شرکت نکنند. کسی هم نبود که میانداری کند تا تیم ملی چنین ضربه سنگینی نخورد! از حسین رضازاده که روزی خود قهرمان بوده و اکنون در سمت ریاست فدراسیون انجام وظیفه میکند انتظار بیشتری میرفت که این مشکل را مدیریت کرده و حل و فصل کند تا هم تیم ملی ضربه نخورد و هم جایگاهها و شان افراد حفظ شود.
نقش مدیران وزارت ورزش نیز برای خاتمه دادن به اختلافات و درگیریها کم نبود اما با وجود برگزاری یکی، دو نشست محمد عباسی، وزیر سابق ورزش و جوانان با ملیپوشان اما مشکلی برطرف نشد و حتی مدیریت فعلی وزارت ورزش نیز به این موضوع ورود نکرده و مشکلات همچنان پابرجاست. اکنون المپیکیها برای تثبیت خودشان، زیر نظر حسین توکلی برای مسابقات لیگ آماده میشوند.
*تکواندو
یک مدال نقره از حضور سه المپیکی در بازیهای لندن سهم تکواندو بود. بعد از کنار گذاشتن رضا مهماندوست از هدایت تیم ملی، تکواندوکاران المپیکی در شرایطی که برای گرفتن سهمیه المپیک در بهترین شرایط ممکن قرار داشتند، تقریبا همه برنامههایشان بهم خورد و در وضعیتی پا به عرصه بازیها گذاشتند که از آمادگی خوبی برخوردار نبودند.
یوسف کرمی که یکی از شانسهای قطعی کسب مدال طلا در لندن به شمار میرفت، کاملا ناامیدکننده ظاهر شد و از گردونه رقابتها کنار رفت. محمدباقریمعتمد هم که عملکرد قابل دفاعی در بازیهای لندن نداشت و خیلی ضعیفتر از سطح خودش در بازیها حاضر شد، دوباره در فینال از حریف ترک خود شکست خورد و به مدال نقره بسنده کرد.
بدون شک کنار گذاشتن مهماندوست قبل از بازیها و برگزار نشدن اردوهای خوب برای ملیپوشان تکواندو عمدهترین دلیل نتایج دور از انتظار ملیپوشان این رشته در بازیهای لندن بود.
بعد از پایان این رقابتها هم باقریمعتمد به دلیل مصدومیت ماهها از میادین دور بود و بعد از مدتها اکنون به بازیهای کشورهای اسلامی اعزام شده است. یوسف کرمی هم فعلا از تیم ملی کنار گذاشته شد و قصد دارد در بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون از دنیای قهرمانی خداحافظی کند.
*دوومیدانی
بدون شک با ارزشترین و بهترین مدال کاروان ایران در بازیهای المپیک لندن نشانی بود که احسان حدادی در رشته پرتاب دیسک از آن خود کرد. حدادی تقریبا جزو معدود مدالآوران المپیک است که بعد از پایان بازیها وقفهای در تمریناتش نیانداخت و به طور مستمر در مسابقات مختلف شرکت کرد.
او که برای رسیدن به اهدافش به آمریکا رفت و مربی اختصاصی گرفت هم با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کرد. بارها و بارها برسر مسائل مالی، هزینه بلیت، اقامت و دستمزد مربیاش با مسوولان فدراسیون دوومیدانی و کمیته المپیک دچار مشکل شد. حتی در مقطعی اعلام کرد که دیگر برای تیم ایران در مسابقات مختلف شرکت نخواهد کرد. با این همه مسوولان به طور مقطعی مشکلش را برطرف کردند. همین اواخر هم با وعده مسوولان برای پرداخت هزینههایش به بازیهای کشورهای اسلامی رفت و طلا گرفت تا مشکلات کمتری مسیر رسیدن به اهدافش را طی کند.
اگر از رشتههای مدالآور در بازیهای المپیک لندن بگذریم، به رشتههایی مانند قایقرانی و تیروکمان میرسیم که ورزشکاران آنها هم با چالشهایی جدی مواجه بودند و تقریبا امروز خبری از آنها نیست. محسن شادی در قایقرانی برای خودش تمرین میکند و در اردوهای تیم ملی حضور ندارد. در تیروکمان هم میلاد وزیری و زهرا دهقان مدتهاست که در بیخبری هستند و اخباری از آنها شنیده نمیشود.
**چالشهای امروز ورزش
ورزش با چالشهای زیادی مواجه است. نداشتن برنامه مشکل اصلی است، بیپولی حاکم بر فدراسیونها باعث لغو اعزامها، برگزار نشدن اردوها و رکود در ورزش شده است، در حالی که تیمهای ملی باید در رقابتهای جهانی و آسیایی شرکت کنند، از طرفی تا یک سال دیگر هم بازیهای آسیایی اینچئون در پیش است، بازی هایی که برای تکرار نتایج دوره گذشته باید برنامهریزی بسیار قوی داشت. علاوه بر این برخی از رشتههای ورزشی با تعلیق روبهرو بودند و نمیتوانستند فعالیتهای رسمی و بینالمللی داشته باشند. از سوی دیگر هم وضعیت بلاتکلیف و نابسامان فدراسیونهای ورزشی را داریم. در حال حاضر ۱۳ فدراسیون در انتظار برگزاری مجمع انتخاباتی و شناختن روسای جدیدشان هستند تا به طور قانونی و هدفمندتر به انجام اموراتشان بپردازند. بلاتکلیفی کمیته ملی المپیک و تاخیر چند ماهه در برگزاری انتخابات را هم میتوان به این مشکلات اضافه کرد.
** انتظار از مدیریت ورزش
با روی کار آمدن دولت جدید و سرپرستی صالحیامیری در وزارت ورزش و جوانان - که اگر وی نیز نتواند از مجلس رای اعتماد بگیرد، بلاتکلیفی ورزش ادامه خواهد یافت - جامعه ورزش امیدوار شد که مانعهای موجود از سر راه ورزش برداشته شود.
صالحیامیری در روزهای آغازین کارش نشستهایی با مدیران ستادی و روسای فدراسیونهای ورزشی داشت و به حرفهای آنها گوش داد اما آنچه که جای خالیاش در شرایط فعلی به شدت حس میشود، رسیدگی به مشکلات قهرمانانی و مربیانی است که قرار است برای ایران افتخارآفرینی کنند، هنوز مشخص نیست برنامه مدیران تازهکار وزارت ورزش و جوانان برای قهرمانان و مربیان دور افتاده از ورزش چیست.
با انتصاب محمود خسرویوفا، کیومرث هاشمی و نصرالله سجادی در وزارت ورزش انتظارها بالا رفته که مدیران تازهوارد به فکر چارهای برای حل مشکلات قهرمانان باشند. آنها به عنوان مشاوران امین صالحی امیری که آشنایی با ورزش و محیط آن ندارد، نقش مهمی برعهده دارند و جامعه ورزش از آنها توقع زیادی دارد. نباید فراموش کرد که ورزش قهرمانی نوک قله افتخار است. نباید ویترین کار را فراموش کرد و باید برنامهریزی جدی برای حفظ قهرمانان داشت، چرا که آنها عموما به طور گلخانهای رشد میکنند و در واقع ورزش ما مدیون موفقیت تک ستارههاست.
ورزش ایران همیشه از عدم استعدادیابی و نداشتن پشتوانه برای تیمهای ملی رنج برده است. سوال اینجاست که چرا مسوولان با وجود دانستن این مساله، به همین تک ستارهها توجه نمیکنند؟
ارسال نظر