۶۸۵۹۰۳
۲ نظر
۵۳۰۴
۲ نظر
۵۳۰۴
پ

طنز؛ رها رها رها من...

احمدرضا كاظمي در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: در حالی که اخبار مربوط به دعوای داوود هزینه و وحید خزایی توی فضای مجازی حرف اول رو می‌زد، پخش یه کلیپ تقطیع شده از حرف‌های آقای جهانگیری در مورد مشکلات دهه‌شصتی‌ها باعث شد که اسم‌ این نسل سوخته و ته‌گرفته و سوخاری شده دوباره سر زبون‌ها بیفته.

احمدرضا كاظمي در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: در حالی که اخبار مربوط به دعوای داوود هزینه و وحید خزایی توی فضای مجازی حرف اول رو می‌زد، پخش یه کلیپ تقطیع شده از حرف‌های آقای جهانگیری در مورد مشکلات دهه‌شصتی‌ها باعث شد که اسم‌ این نسل سوخته و ته‌گرفته و سوخاری شده دوباره سر زبون‌ها بیفته. من فقط چیزی که برام جای سوال داره اینه که واقعا متولد این دوران بودن چه افتخاری داره که طرف متولد ۲۹ اسفند ۱۳۶۹ ساعت یازده و پنجاه و نه دقیقه شب هم که باشه باز خودش‌رو یه دهه شصتی میدونه و اصرار هم داره که حتما حتما دهه شصتی محسوب بشه! یکی هم نیست بهش بگه دادش تو اگه دکتر زنان و زایمان مادر گرامیت توی مسیر بیمارستان یه چراغ قرمز اضافه‌تر به تورش می‌خورد یا از یه دستفروش می‌ایستاد یه دونه جوراب بخره، تو الان دهه هفتادی محسوب می‌شدی! بعد اصلا مگه بزرگ‌ شدن با انواع و اقسام کمبود امکانات و محدویت‌های اجتماعی افتخارآمیزه؟

کجای دنیا یه عده آدم رو پیدا می‌کنید که به نداشتن‌هاشون این‌قدر ببالن؟ حالا کاشکی این افتخار به نداشتن، مربوط به نداشتن چیزای بد بود! مثلا طرف می‌گفت خدارو شکر که من هیچ‌وقت بيماري نداشتم. افتخار کردن به دهه شصتی بودن و نداشتن کفِ امکانات زندگی، مثل اینه که یه نفر بگه وای خداروشکر که من نه خونه دارم، نه ماشین دارم، نه شغل دارم، نه قیافه دارم! تازه از نظر عاطفی‌ هم که یه عمره سینگلم، نه کسی رو دوست دارم، نه کسی دوستم داره ^_^ به قول شاعر «نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل، چو تخته‌پاره بر موج؛ رها رها رها من!»

تازه من کاری با مسائل اقتصادی و سیاسی اون دوران ندارم ولی اینکه یه زمانی وجود داشته که ملت به‌جای زدن یه دکمه رو تاچ موبایل؛ مجبور بودن نوار کاست رو با خودکار بیک عقب جلو کنن، اینکه یه جوان ۳۰ ساله در فقدان باب‌اسفنجی‌ها و شِرِک‌ها؛ از ترس کاراکترهای سریال‌های کارتونی دوره بچگیش هنوزم که هنوزه شب‌ادراری داره، اینکه بچه‌خواهراش الان کمتر از رومانسونِ سه موتوره دست نمیکنن ولی اون یه زمانی مچ دستش رو گاز میگرفته براش عقربه میذاشته ساعت بشه، اینکه همون ناظمی که به جرم حمل سی.دی کنسرت «گروه آریان» سر صف با نوک کفشش کوبیده توی گودی کمر دانش‌آموز الان توی اینستاگرام داره به بچه‌های مدرسه‌شون فالو ریکوئست میده و اونام قبول نمیکنن و هزاران هزار مثال دیگه، اینا واقعا برای کسی رزومه محسوب میشه؟ خب اگه اینا افتخارآمیزه که پس من برم با اجازه اون طبل شادانه رو بردارم و به همراه پرچم ببرم بر سر در خانه بکوبم، چون منم یه دهه‌شصتی‌ام!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    اهله قلم باشعورم آرزوست...
    این متن توهین بود تا طنز، الانم من فحشت دادم ولی شما فکر کن شوخیه طنزه!!

  • بدون نام

    خوب نوشته بود
    دمش گرم

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج