پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت: یکی از چهرههای اینستاگرام احمد خمینی نام دارد. جوان و شیکپوش و شیک. با شتاب اولیه هزار لایک در دقیقه!
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت: یکی از چهرههای اینستاگرام احمد خمینی نام دارد. جوان و شیکپوش و شیک. با شتاب اولیه هزار لایک در دقیقه!
دیروز احمدآقا رفته بوده آرایشگاه و توی آینه یک عکس سلفی از خودش برداشته و شعری از حافظ را زیر عکسش نوشته، منتها به یک حالتی که محراب به فریاد آمد. چطوری؟
احمدآقا: «زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب» رفتیم و برگشتیم آنسان که گفت «شانه بر زلف سیاهش، موی افشان میکند».
بعد از این پست، جناب خواجه حافظ شیرازی در اینستاگرامش نوشت: ایآقا... شما زدی پاک شعر ما را شیر بییال و دم و اشکم کردی که. اصل شعر بنده قبل سانسور این است: زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست.
احمدآقا برای حافظ کامنت گذاشت: ولی خودمانیم حافظجان. اینطوری بهتر نیست؟ البته خودت بهتر میدانی. من سانسور نکردم شعر شما را، فقط به نظرم اینطوری بهتر است، هم برای من، هم برای شما و هم برای همه.
حافظ دچار ضربه روحی شد و ابتدا احمد را آنفالو و سپس بلاک کرد. احمدآقا بعد از اینکه حافظ رو بلاکش کرد، شعر کامل حافظ رو منتشر کرد و گفت عقلا قضاوت کنند که این شعری که حافظ گفته بوده اصلا بهدرد میخورده؟ یا اینطوری که من ویرایشش کردم بهتره؟ و معنا را به کمال و شعر را به عرش اعلا میرساند و تازه اجازه پخش هم دارد.
نسخه غیرخطی (کاملا تایپی) احمدآقا از غزل خواجه حافظ شیرازی:
زلف آشفته و خویکرده و خندانلب و گس! / کاملا پوشیده! و غزلخوان و موبایل! در دست/ سر به گوشی من! آورد به تکست! حزین / گفت ای علاقهمند! دیرینه من، خوابت هستر علافی! را که چنین نوشیدنی خیس! دهند / بیاعتقاد به عقیده شامخ خود! بود گر نشود اخلاقش بد!/ برو ای زاهد و بر شنکشان! خرده مگیر / که ندادند جز این تحفه به ما روز الست.
آنچه او ریخت به قابلمه! ما نوشیدیم / اگر از خمیر! بهشت است و گر کاسه مست! (= کاسه ماست)/ خنده جام سر! و شال! گرهگیر یک عزیز دلی! / ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست.
بعد از انتشار این غزل، خبری از حافظ در دست نیست. کسانی که از ایشان خبر دارند سریع اینترنت او را قطع کنند تا به نت دسترسی نداشته باشد و به صفحه اینستاگرام احمدآقا سر نزند.
نظر کاربران
حالم بد شد
به به