طنز؛ شما با این خانوم چه نسبتی داری؟ این یه رازه!
شهرام شهيدي در روزنامه شهروند نوشت؛ نلسون ماندلا: من باور دارم؛ که نباید خیلى براى کشف یک راز کندوکاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
نلسون ماندلا: من باور دارم؛ که نباید خیلى براى کشف یک راز کندوکاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
یک روزنامهنگار: من باور نداشتم که کشف راز چه چیز بد و خطرناکی است. اینقدر مقاله نوشتم و راز برملا کردم که آخ! حالا خوب باور دارم نباید خیلى براى کشف یک راز کندوکاو کنم، زیرا براى همیشه زندگى مرا تغییر داده.
سعدی شیرازی: «مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده... ولیکن با که گویم راز؟ چون محرم نمیبینم!» نلسون جان، شما، خیلی با کلاس و جنتلمنی چون هم قشنگ و بدون استفاده از واژههای فرنگی فارسی حرف میزنی و هم به این باور داری که نباید تو زندگی مردم سرک کشید. هرچند که «هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو... باید که سپر باشد پیش همه پیکانها»
یک مامور معذور: گواهینامه، کارت ماشین... شما با این خانم چه نسبتی دارین؟ چی؟ ی رازه؟ چنان رازی نشونت بدم که تا کودکیت را اعتراف کنی!
همسر یک مرد فداکار و پدری مهربان: از من میشنوید حرف نلسون ماندلا را بیندازید دور. اینقدر برای کشف یک راز کندوکاو و تلاش کنید که بالاخره افشا بشود. پشت سر هر مرد فداکار و پدری مهربان یک مرد خائن و بیمسئولیت پنهان شده. از من به شما نصیحت راز را بیخیال نشوید.
سردبیر: برو کار میکن مگو چیست راز... که سرمایه جاودانی است راز. نبینم دیگه بیای دفتر روزنامه بدون اینکه رازی را فهمیده باشیها.
هکر هندی: من باور دارم؛ که باید خیلى براى کشف یک راز کندوکاو کنم، زیرا ممکن است با اطلاعاتی که به دست میآورم، براى همیشه زندگى دیگران را تغییر دهم و آنها حاضرند کلی پول بدهند که آب از آب تکان نخورد.
یک حکیم تایلندی: ترسناکتر از کسی که رازهات رو میدونه و باهاش قهر کردی، وجود نداره!
یک مقام مسئول: اگر افشای راز بد محسوب میشه، تلویزیون چرا راز بقا نشون میده؟ نه بگو چرا؟ راز بقا راز نیست؟ یا چی؟
استاد هوشنگ ابتهاج: من هم به راهحل خوبی دست پیدا کردهام که دیگران را برای رمزگشایی و ورقزدن سطور برای یافتن رازهایم به زحمت نمیاندازد. «نشود فاش کسی آنچه میان من و توست... تا اشارات نظر نامهرسان من و توست... گوش کن با لب خاموش سخن میگویم... پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست.»
یک تنبل: بهعنوان یک تنبل ضمن تشکر از این سخن نلسون ماندلا، رضایت خودم را از نامبرده اعلام میکنم. کندوکاو و تلاش و اینها چه معنی داره. بشینین زندگیتون را بکنین. اگه ماموران هر کشور از خیل تنبلها انتخاب میشدن، دیگه هیچ رازی کشف نمیشد. اونوقت تعداد زندانیها کمتر میشد. بعد زندان کمتری ساخته میشد. میبینید چقدر حسن داره؟
یکی از مقامات وزارت ارشاد: به جناب ماندلا بفرمایید این حرفی که شما زدین، قبلا توسط وحشی بافقی زده شده و در واقع ما خودمان از قبل وحشی مذگان داشتهایم. وحشی بافقی فرموده:
پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست... نامحرم راز است زبانی که مرا هست... با کس نتوان گفتن و پنهان نتوان داشت... از درد همین است فغانی که مرا هست
ارسال نظر