طنز؛ شباهتها و تفاوتهای من و بابک!
فریور خراباتی در ستون طنز روزنامه آرمان امروز نوشت: ب.ز جان (اسمت را بهصورت رمزی میگویم که فقط خودت و خودم بدانیم که باهم حرف میزنیم. البته شهردار رشت هم با خودش همینطوری صحبت میکند) ای رانتخوار گرامی و گرانقدر، تو واقعا یک کاری کردهای که سنگپای قزوین هم برود سهمتر آن طرفتر بوق بزند
ب.ز جان (اسمت را بهصورت رمزی میگویم که فقط خودت و خودم بدانیم که باهم حرف میزنیم. البته شهردار رشت هم با خودش همینطوری صحبت میکند) ای رانتخوار گرامی و گرانقدر، تو واقعا یک کاری کردهای که سنگپای قزوین هم برود سهمتر آن طرفتر بوق بزند. بابک جان، ای خوشقد و بالای ما! تو یک جوری در مورد پولهایت صحبت میکنی که انگارنهانگار ما هم در آن پول سهمی داریم، لااقل یک چیزی هم به ما بده تا آنقدر زور به مویرگهای مغزمان نیاید، زمانی که میخوانیم تو در جلسه دادگاه اعلام کردهای: «پول دارم و یک ریال هم نمیدهم.» بابک؟ زنجانی؟ تو واقعا ما را چی فرض کردی؟ آن زمان که حرکات موزون انجام میدادی و ویولن مینواختی و به پشت گوش ما میخندیدی، همهچیز به «دلار» و «یورو» بود، الان که موقع حساب و کتاب است، حرف از ریال میزنی؟ بابک من در تو این توانایی را دیدهام که پسفردا حساب و کتاب را به «سنار» و «سه شاهی» و «چهار عباسی» بکشانی. زنجانی نازنین من، ای خوشرنگ و لعاب! باور کن ریال که سهل است، ما اگر هشت تا صفر هم از پول ملی مملکت کم کنیم و واحد پول کشورمان را به «محمودی» و «نادری» برسانیم، باز هم سرمایه تو از سرمایه بقیه مردم کشور بیشتر است.
نظر کاربران
سلام، چرا متن های طنز و مینی شعر دیگه تو بخش سرگرمی نیست؟ به نظرم اینطوری بمونه خیلی خسته کننده است