معادل های فارسی نام این ورزش ها!
واژهسازی از سوی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، فرآیندی است که در آن برای یک مفهوم معمولا یک و در مواردی بیش از یک لفظ برگزیده یا ساخته میشود.
مروری دارد بر برخی واژههای ورزشی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
«واتر اسکینگ» (water skiing): «آبسُری» (ورزشی آبی که در آن ورزشکار به سرعت با یک قایق موتوری کشیده میشود)
«اسکی» (ski): «برفسُری»
«کیک بوکسینگ» (kick boxing):«پامشت» (نوعی ورزش که در آن ورزشکاران مجازند با دستهای دستکشدار و همه با پاهای برهنه ضربه بزنند)
«اسنوبُرد» (snow board): «تختهبرف» (نوعی برفسُره کوتاه و پهن که هر دو پا به شکل اریب بر روی آن قرار میگیرد)
«اسکیت» (skating): «چرخسُری» (ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از چرخسُره حرکت میکند)
«ژیمناستیک» (gymnastic): «چمورزی» (ورزشی بر پایهی مجموعهای از حرکات جسمانی بر روی زمین یا اسباب مخصوص که انعطافپذیری و قدرت هماهنگی و توازن و چالاکی بدن را افزایش میدهد)
«راکت» (racket): «دستاک» (ابزاری ورزشی متشکل از دسته و صفحهای معمولا گرد یا بیضی برای ضربه زدن به توپ یا پرتوپ)
«دمبل» (dumbbell): «دستوزنه» (وزنهای متشکل از میلهی کوتاه که وزنههای همانندی در دو سر آن به طور ثابت یا تعویضپذیر قرار دارد و برای تقویت عضلات دست و شانه به کار میرود)
«اسکواش» (squash): «کوبان» (ورزشی که در آن دو یا چهار بازیکن در چهار دیواری زمین مخصوص این ورزش بازی میکنند و به ترتیب توپ لاستیکی را با دستاک به دیوار میکوبند، به نحوی که در بازگشت توپ، حریف نتواند ضربهی مناسب و مؤثری به آن بزند).
این واژهها از دفتر دهم «فرهنگ واژههای مصوب» که در سال ۱۳۹۲ از سوی گروه واژهگزینی فرهنگستان منتشر شده، استخراج شده است.
نظر کاربران
!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟.......
پاسخ ها
منظور چیه مینا جان
دستشون درد نکنه!
زحمتها کشیدنا !
اما چرا برای واژه های عربی معادل یابی نمیشه ؟!
پاسخ ها
ای شيطون! زدی به خال!
خخخخ .... سُري
ببخشيد خارجي ها به " كشتي " چي ميگن ؟
پاسخ ها
همون کشتی
شیطون جان مگه نمیدونی بعضی از مسئولان ما مروج فرهنگ عربی هستن متاسفانه
فکر میکنن هر چقدر " ح" و "ع" رو محکم تر از ته گلو مثل اعراب بگن و کلمات عربی به کار ببرن در جملاتشون مسلمون ترن
-------------------------------------------------
ولی خدائیش این فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی عجب واژه های مضحکی میسازه هههههههههههه
فقط هم بلده واسه واژه های انگلیسی معادل بذاره
آقا اونا فلان چیزو اختراع کردن دوست داشتن اسم اون چیزو هر چی دوست داشتن بذارن
چم ورزی رو خوب اومدن.منظورشون دولا ورزش کردنه؟
برف سری؟چرخ سری؟آب سری؟بعد از پسوندهای «انه»و «واره»حالا چشممون به جمال سری روشن شد.
چم ورزی رو خوب اومدن.منظورشون دولا ورزش کردنه؟
برف سری؟چرخ سری؟آب سری؟بعد از پسوندهای «انه»و «واره»حالا چشممون به جمال سری روشن شد.
«فرهنگ واژههای مصوب»!!؟؟
ببخشید میتونم بپرسم آیا کلمه مصوب که در نام این فرهنگ نامه بکار رفته از چه زبانیه!؟ فکر کنم عربی باشه نه!؟
یعنی خیلی دیگه...
فکر کن بخوای بگی بچمو بردم کلاس چم ورزی ثبت نام کردم!؟
چم ورزی رو خوب اومدن.منظورشون دولا ورزش کردنه؟
برف سری؟چرخ سری؟آب سری؟بعد از پسوندهای «انه»و «واره»حالا چشممون به جمال سری روشن شد.