در ستایش یاغی گری
دوره اش تمام شده است. دوره بازیکنانی با نبوغی اینچنین و با یاغی گیری اینچنین. نبوغ و یاغی گری که همیشه کنار هم دوست داشتنی تر بوده اند. دوره اش تمام شده است اعتراض به مدیر و مربی.
شماره یک دنیا، آنکه حتی بیشتر از رونالدو دوستش دارند و لباسش را با نظر اسپانسرهایی که برایش پول خرج می کنند انتخاب می کند. محصول خلف مدارس پیشرفته فوتبال و فرزند مشروع فوتبال ثروتمند جدید. بی ذره ای روح اعتراض. بی ذره ای یاغی گری.
کسی که از محله های فقیر آرژانتین چیزی نمی داند. دیگر کسی در این فوتبال این سوی خط هم به آن سوال کلیشه ای همه برنامه های ورزشی اینطور جواب نمی دهد که «از زمین های خاکی». فوتبالی که نابغ هایش را تربیت نمی کند و بازیکنانش برای فوتبالیست شدن پول می دهند. بازیکنی هم که برای فوتبالیست شدن پول می دهد جرات اعتراض هم پیدا نمی کند. در فوتبال منظم و با حسابو کتاب اروپایی، فوتبالی که همه کس و همه چیز را قصد دارد سر جایش بگذارد، دو دوتا چهارتا می کند برای همه چیزش، اگر اعتراض و طغیان به صورت کلی نکوهیده است برای فوتبال این سوی مرز عصیانگری یک امتیاز است. فوتبالی که راه هایش عکس بایدهاست.
فوتبالی که بازی نمادینش از جنگی تمام عیار به خدا خدا کردن برای مساوی اعصاب خردکن تبدیل شده. فوتبالی که بیشتر مدیرانش همان هایی بوده اند که در دوران زمین خاکی جای تیر دروازه بوده اند. عصیان در برابر آنهایی که دیگ فوتبالی را که برایشان نمی جوشد برای سر سگ می خواهند. آنهایی که هزار قسم حضرت عباسشان را به دم خروسی که مدت هاست بیرون زده می شود در کرد. اینجا نباید سر به زیر بود. نباید چشم بست و دم نزد و کریمی اینچنین است.
چیزی در ذات برخی وجود دارد که فوتبالیست های کوچه و بازار و گل کوچک هایش به آنها نمی گفتند مغرور و می گفتند غد است. که هر حرفی را تحمل نمی کند و هر چیزی را برنمی تابد. آنهایی که سر سبزشان را زبان سرخ بر باد می داد، که کله شان بوی قرمه سبزی می داد. آنهایی که دعواهایشان در زمین، پشت هم تیمی هایشان در آمدن و از همه مهمتر نبوغی که کنار آن بزرگتری داشتند دوست داشتنی بود و چقدر کم شده اند این بازیکنان.
نسلی که در حال منقرض شدن است. نسلی که اگرچه زیر ساک دکتر تیم ملی می زند اما تیمی که پیراهنش را می پوشد و کسانی که نامش را فریاد می زنند فراموش نمی کندکه فوتبال همه چیز نیست حتی اگر سر حرف خود هم نمانند. نسلی که محیط رویشان تاثیر گذاشته اما آنها را هنوز از بین نبرده است. فوتبال هنوز هم به کریمی ها احتیاج دارد.
آنها که بتوانند زیر همه چیز بزنند و بروند. کریمی اگر مارادونا نبود و شوق فوتبال مثل او در چشم هایش خوانده نمی شد و اگر عصیانگری او را هم نداشت چیزهایی از او داشت. چیزهایی شبیه او که هنوز اگر هم زورمند را اشتباه گرفته باشد در برابر آنکه فکر می کند زورمند است می ایستد. کریمی اگر کوچکتر از اوست اما شاید در این مورد اشتباه نمی کند.
نظر کاربران
888888888888888888888
استاد علي كريمي دوست داريم ما.
فقط خودتو عشق است سالار
علی آقا به حرمت تمام لحظه هایی که دل منو شاد کردی تا همیشه دوست دارم...
کریمی سمبل غیرت و تعصبه.وقتی که از پرسپولیس انصاریفرد گذاشتنش کنار و رفت به استیل آذین جلوی پرسپولیس پیراهن عشقش رو زیر پیراهن استیل پوشید.کسی که همه رو شگفت زده میکنه.کسی که تنها بازیکنی در تاریخ کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارسه که از یکی از تیمهای این منصقه(الاهلی امارات) مستقیما به یک تیم بزرگ اروپایی(بایرن مونیخ)رفت و وقتی که مدیران کج سلیقه پرسپولیس داشتن براش کلاس میذاشتن سر از شالکه در آورد.علی کریمی یه دونست.
کریمی سمبل غیرت و تعصبه.وقتی که از پرسپولیس انصاریفرد گذاشتنش کنار و رفت به استیل آذین جلوی پرسپولیس پیراهن عشقش رو زیر پیراهن استیل پوشید.کسی که همه رو شگفت زده میکنه.کسی که تنها بازیکنی در تاریخ کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارسه که از یکی از تیمهای این منصقه(الاهلی امارات) مستقیما به یک تیم بزرگ اروپایی(بایرن مونیخ)رفت و وقتی که مدیران کج سلیقه پرسپولیس داشتن براش کلاس میذاشتن سر از شالکه در آورد.علی کریمی یه دونست.
کریمی سمبل غیرت و تعصبه.وقتی که از پرسپولیس انصاریفرد گذاشتنش کنار و رفت به استیل آذین جلوی پرسپولیس پیراهن عشقش رو زیر پیراهن استیل پوشید.کسی که همه رو شگفت زده میکنه.کسی که تنها بازیکنی در تاریخ کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارسه که از یکی از تیمهای این منصقه(الاهلی امارات) مستقیما به یک تیم بزرگ اروپایی(بایرن مونیخ)رفت و وقتی که مدیران کج سلیقه پرسپولیس داشتن براش کلاس میذاشتن سر از شالکه در آورد.علی کریمی یه دونست.
من يه استقلالي ام اما علي كريمي رو دوست دارم.