ساموئل: چیزی از فوتبال اینجا یاد نگرفتم

ایسنا: بازیکن میانی استقلال می‌گوید چیزی در فوتبال ایران نبوده که برای او آموزنده باشد. ساموئل همچنین می‌گوید ایران زیباست و بر خلاف تصویری که در گذشته از ایران به او نشان داده‌اند، زندگی عادی در این کشور در جریان است.

جی‌لوید ساموئل که این روزها با درخشش در استقلال در آستانه‌ی کسب عنوان قهرمانی با این تیم در این فصل از رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران است، با حضور در ایسنا به سوالات ما پاسخ داد. گزارش مفصل این گفت‌وگو را می‌خوانید:

از اینجا شروع کنیم که چه طور شد به ایران آمدی؟

- واقعیت این است که من همیشه عاشق چالش بودم و یکی از دوستان ایرانیم پیشنهاد حضور در ایران را به من داد و به او گفتم که باید فکر کنم. آمدم به ایران و سه چهار روز در تهران ماندم و شرایط را سنجیدم و پذیرفتم به ایران بیایم. البته حضور آندرانیک تیموریان در استقلال هم در تصمیمم بی‌تاثیر نبود. من با آندو در انگلستان هم‌بازی بودم.

* با تیموریان مشورت هم کردید؟

- نه، فقط اطلاع داشتم که در استقلال است و همین برایم کافی بود.

* ایران چقدر با چیزی که شنیده بودید،‌متفاوت بود؟

- خوب واقعیت این است که چیزی که شنیده بودم مثبت نبود. از ایران چهره‌ای تاریک و سیاه نشان ما می‌دادند ولی من می‌خواستم خودم تجربه کنم و ببینم. با حضور در ایران دیدم همه چیز عادی است و از بدن کسی در خیابانها خونی نمی‌آید و مردم هم رفتارشان دوستانه است.

* ساموئل، گفته می‌شود پست اصلی تو دفاع چپ است، چه شد هافبک وسط شدی؟

- بله، من در اکثریت بازی‌هایم در لیگ برتر انگلیس در دفاع چپ بازی کرده‌ام. سال گذشته آقای مظلومی فکر کرد که من در وسط میدان کارایی بیشتری دارم. به هر حال من در این پست جا افتاده‌ام و در حال حاضر دوست دارم بیشتر در وسط میدان بازی کنم.

* به لیگ برتر انگلستان اشاره کردی، چند بازی در لیگ برتر کرده‌ای؟ درباره بازی‌های ملیت هم توضیح بده.

- حدودا ۲۸۵ بازی در لیگ برتر انگلستان داشته‌ام اما تیم ملی، خوب من ۲ بار زمان سرمربی‌گری اریکسون به تیم ملی انگلیس دعوت شدم اما بازی نکردم. بعد از مدتی به تیم ملی ترینیداد و توباگو رفتم و چند بازی برای آن کشور کردم. اما در حال حاضر به علت مسافت در تیم ملی بازی نمی‌کنم.

* یعنی از تیم ملی خداحافظی کردی؟

- نه، فقط ترجیح می‌دهم در بازی‌های مهم تیم ملی به اردوی این تیم بپیوندم.

* اگر موافق هستی وارد بحث استقلال بشویم. چه چیزی باعث شد سال گذشته استقلال قهرمان لیگ نشود؟ راستی، مظلومی تورا می‌شناخت؟

- اینکه مظلومی از من شناختی داشت یا نه را نمی‌دانم ولی عامل اصلی قهرمان نشدن استقلال در فصل گذشته اعتماد به نفس بالای ما بود. فکر می‌کردیم لیگ تمام شده و وقتی به خودمان آمدیم که قهرمانی پریده بود.

* ابتدای فصل قلعه‌نویی اعتقاد زیادی به تو نداشت و حتی شنیده می شد در نیم فصل به پرسپولیس می‌روی، کمی در این باره صحبت کن.

- بعضی از اتفاقات در همه جای دنیا می‌افتد، مثل همین مسئله که وقتی یک مربی جدید به یک تیم می‌آید، با خیلی از بازیکنان آشنا نیست و به آن‌ها اطمینان ندارد. بازی نکردن من در ابتدای فصل به همین دلیل بود ولی من روند همیشگی خودم را ادامه دادم و با سکوت به تلاشم ادامه دادم تا به تیم رسیدم. اما درباره پیشنهادهای سایر تیم‌ها، در فوتبال به این چیزها می‌گویند بازارگرمی. واقعیت این است که من به این چیزها توجه نکردم اما باید بگویم از اینکه باشگاه‌های دیگر من را زیر نظر داشتند، خوشحالم.

* استقلال پارسال و امسال چه تفاوت‌هایی دارند؟

- بزرگ‌ترین تفاوت تیم امسال و سال گذشته در تجربه بازیکنان است. بچه‌های ما این فصل باتجربه‌تر هستند ولی اینکه امسال بهتریم یا پارسال را نمی‌دانم.

* تفاوت مظلومی و قلعه‌نویی در چیست؟

- به نظرم هر مربی یک تجربه متفاوت است و نمی‌توان با هم آن‌ها را مقایسه کرد. من تفاوت را تنها در تمرین‌ها می‌بینم. تمرین‌های زمان مظلومی زیر نظر مربی آلمانی بود که سیستمش مربوط به فوتبال آلمان بود و امسال این گونه نیست. به همین دلیل بهتر و بدتر نداریم.

* درباره بازی استقلال برابر سپاهان در جام حذفی صحبت کنیم. آیا شکست در آن بازی روی روحیه شما تاثیر گذاشت؟

- خوب نمی‌توان گفت که بی‌تاثیر بوده ولی ما مثل تمام تیم‌های بزرگ که بعد از شکست ریکاوری می‌کنند، با پیروزی برابر الهلال خودمان را ساختیم. ما در ضربات پنالتی شکست خوردیم و حتما موافقید که پنالتی ارتباط چندانی با حق ندارد.

* قهرمان لیگ برتر می‌شوید؟

- روی کاغذ فعلا قهرمانیم و اگر قهرمان نشویم شوک بزرگی به ما وارد می‌شود. اصلا نمی‌شود تصور کرد که سرنوشت قهرمانی دست خودتان باشد و قهرمان نشوید.

* برابر سپاهان در لیگ برتر هم که مصدوم بودی.

- همه تلاشم را کردم تا به بازی برسم. تساوی در آن دیدار عادلانه بود. ما موقعیت‌های زیادی داشتیم و در پایان بازی خوش‌شانس بودیم که مساوی کردیم.

* راستی بازی با الهلال در عربستان مثل اینکه زمان زیادی معطل شدید، ماچرا چه بود؟

- (با خنده) چیز خاصی نبود. شاید سیستم آن‌ها بر روی نگاه داشتن آدم‌ها و معطل کردنشان در فرودگاه باشد.

* کادر فنی استقلال و بازیکنان این تیم از مشکلات مالی در این فصل گلایه داشتند، تو هم مشکلاتی برای دریافت پول داشتی؟

- به هر حال ما فوتبالیست هستیم. این شغل ماست و ما باید آخر ماه با پول به خانه‌هایمان ببریم. مشکلات مالی وجود داشت که برای همه بود ولی همه به تمرین‌ها آمدند و در تمام بازی‌ها با تمام قوا حاضر شدند. تجربه این مشکلات مالی هم چیزی جدیدی بود که در انگلستان هیچ وقت تجربه نکرده بودم.


* این مشکلات روی تصمیم‌گیری برای آینده‌ات و ماندنت در استقلال موثر است؟

نه، مسائل مالی در تصمیم من چندان مهم نیست و اساسا به من هم چندان ربطی ندارد، چرا که مدیر برنامه‌هایم پیگیر این قضایاست.

* در مورد تیم استقلال سال گذشته و امسال پرسیدیم، حالا دوست دارم بدانم خود ساموئل نسبت به سال گذشته چه تفاوتی کرده است؟

- به نظرم در روندی که داشتم، نسبت به سال گذشته در سطح بالاتری هستم با این حال به اوج نرسیدم.

* به اوج نرسیدی؟ چرا؟

- واقعیت این است که به آن چیزی که می‌خواستم هنوز نرسیدم. باید بهتر شوم و چنین توانی دارم.

* مشکلات فوتبال ایران را چه می‌دانید؟

- مشکلات فوتبال ایران که زیاد است. بزرگ‌ترین مشکل فوتبال ایران سخت‌افزار، زمین و وضعیت رختکن‌هاست. در فوتبال ایران باید به این‌هاحتما رسیدگی شود تا باقی موارد هم به سرعت شکل بگیرند.

* کنار آمدن با این مشکلات چگونه است؟

خوب سخت است، ولی انسان به سرعت به همه چیز عادت می‌کند و من هم با این مشکلات کنار آمده‌ام.

* پس چه چیزی تو را در استقلال نگاه داشته است؟

- من از فوتبال لذت می‌برم. اصلی‌ترین دلیل همین است. شاید بازی در یک پست جدید هم بی‌اثر نباشد ولی من فوتبال را عاشقانه دوستدارم. قبلا هم گفتم که حضور در ایران برای من چالشی جدید بود که برای من جذاب بود.

* واقعا فوتبال ایران را می‌توان با انگلستان مقایسه کرد؟

- نه، واقعا قابل مقایسه نیست. آنجا امکانات خاص و سیستمی خاص را دارد که به صورت منظم کار می‌کند. اما در ایران از امکانات و برنامه‌ریزی خبری نیست.

* تا حالا رفتار و کارهای خودتان را با بازیکنان ایران مقایسه کرده‌اید؟

شخصیت بازیکنان در همه جای دنیا متفاوت است. بعضی از بازیکنان آرام هستند و بعضی‌ها هم پر سروصدا هستند، به شخصه به گونه‌ای بزرگ شده‌ام که به همه احترام بگذارم و رفتاری معمولی با همه داشته باشم. اما من در ایران رژیم غذایی خاصی دارم. یوگا انجام می‌دهم استخر و سونا به صورت شخصی می‌روم. تلاش می‌کنم آمادگی خودم را همواره حفظ کنم. شاید در این زمینه متفاوت باشم، اما از نظر شخصیتی چیزی نمی‌گویم.

* بارها دیده شده که شب قبل از بازی بازیکنان ایرانی در لابی هتل هستند و یا بیرون از هتل حضور دارند. وقتی این رفتارها را می‌بینید تعجب نمی‌کنید؟

- ما که شب پیش از بازی در اردو هستیم و خود من معمولا ساعت ۱۰:۳۰ می‌خوابم، در فرانسه و اسپانیا هم بازیکنان شب پیش از بازی در اردو هستند، اما در انگلیس بازیکنان یک یا دو ساعت پیش از آغاز بازی به ورزشگاه می‌آمدند و اصلا اردو به این شکل وجود نداشت. البته باز هم به سرمربی تیم ارتباط دارد. شاید در انگلستان هم تیم‌هایی باشند که اردو برگزار می‌کنند. خلاصه منظورم این است که این سیستم‌ها در جهان متفاوت است و شاید رفتار بازیکنان ایرانی هم در همین سیستم باشد.

* شاید یک سوال وجود داشته باشد برای علاقه‌مندان به فوتبال که آیا ساموئل از فوتبال ایران چیزی یاد گرفته است؟

- من به اندازه کافی در سال های گذشته بازی کرده‌ام و چیزی نیست که اینجا گفته شود و من ندانسته باشم، اما بگذارید این را هم بگویم که در ایران بازیکنان فنی شاخصی وجود دارند که اگر هدایت شوند، نتتایج خوبی برای فوتبال ایران خواهند گرفت.

* حالا کسی از تجربیات ساموئل در ایران استفاده کرده است؟

- نه، کسی نخواسته است ولی بعضی‌ها کارهای بدن من را دوست داشته‌اند، مثل پژمان منتظری که درباره فیتنس از من سوال می‌پرسد.

* پژمان موفقیتی به دست آورده است؟

- (می‌خندد) تازه کار است، بد نیست. فکر کنم نتیجه این تمرین‌هایش گل به الهلال بود.

* حتما می‌دانید یکی از مسائل مورد اعتراض تیم‌های ایرانی، فشردگی رقابت‌هاست. نظرت در این باره چیست؟

- اینجا این ناراحتی کاملا قابل فهم است. تیم‌ها حق دارند معترض باشند. اگر در انگلستان هر دو یا سه روز بازی برگزار می‌شود، امکانات آن هم مهیاست. ایران از لحاظ امکانات قابل مقایسه با انگلستان نیست. من به آن‌ها حق می‌دهم چرا که بدن خسته، احتمال مصدومیتش بالاست و این به تیم‌ها آسیب می‌زند.

* تماشاگران انگلیسی و ایرانی چطور؟ قابل مقایسه هستند؟

- اینجا هواداران پرشورتر هستند. اما در انگلستان، تماشاگران هرچه دل‌شان بخواهد می‌گویند و همه چیز هم کنترل می‌شود و کوچک‌ترین رفتار شما با جریمه همراه است. هم بازیکن و هم تماشاگر می‌توانند به راحتی شناسایی و محکوم شوند اما در ایران کنترل ضعیف است. با این حال من با تماشاگران راحت کنار می‌آیم، آن‌ها پول می‌دهند تا بازی را ببینند و ما پول می‌گیریم تا فوتبال بازی کنیم.

* راستی، متوجه تشویق خودت از سوی تماشاگران استقلال می‌شوی؟

- بله، ما برای آن‌ها بازی می‌کنیم و از تشویق آن‌ها خوشحال می‌شویم.

* استقلال شانس قهرمانی در آسیا را دارد؟

- حتما این گونه است. مسابقه‌های آسیا از لیگ جدا هستند و من فکر می‌کنم استقلال می‌تواند قهرمان لیگ قهرمانان آسیا شود.

* نظرت راجع به وقت‌کشی بازیکنان ایرانی که خودشان را به زمین می‌اندازند، چیست؟

- با شما موافق هستم. بازیکنان ایرانی با کوچک‌ترین برخورد نقش بر زمین می‌شوند و مطمئنم کارلوس کی‌روش تلاش خواهد کرد تا این مسئله را از ذهن بازیکنان ایرانی دور کند، چرا که در فوتبال جهان این زمین افتادن‌ها را خطا نمی‌گیرند و تنها بازی را از ریتم می‌اندازند.

* به تیم ملی اشاره کردید، ایران به جام جهانی خواهد رفت؟

- تیم ملی ایران هنوز شانس دارد و با وجود اینکه بازیکن خوبی مثل دژاگه را از دست داده، کسانی را در اختیار دارد که جای خالی او را پر کنند.

* در انگلستان با کی‌روش ارتباطی داشتی؟

- شناخت داشتم، به هر حال او در منچستر بود ولی در ایران با او صحبت کردم و تا پیش از آن با او ارتباطی نداشتم.

* اگر امکان دارد کمی درباره ارتباطت با خانواده‌ات صحبت کنید.

- کلا چند بار بیشتر در طول سال آن‌ها را نمی‌بینم که آن‌ها هم در روز بازی‌های بین‌المللی است. با این حال هر روز تماس داریم و سخت‌ترین قسمت زندگی در ایران همین دوری از خانواده است. دلم برای آن‌ها تنگ می‌شود.

* اگر روزی برای همیشه از ایران بروی، درباره ایران به دیگران چه می‌گویید؟

- می‌گویم هرچه در خارج از ایران است، در ایران هم وجود دارد. احتمالا آن‌ها نمی‌دانند چرا که ندیده‌اند ولی من دیده‌ام و می‌گویم زندگی در ایران مانند سایر نقاط جهان نرمال است مردم به رستوران می‌روند و زندگی در جریان است.

* به جاهای دیدنی ایران سفر کرده‌ای؟

- اگر منظورتان مکان‌های تاریخی است، نه. اما در سفرهای که با تیم به شهرهای مختلف داشته‌ام، نقاط مختلفی را دیده‌ام.

* ساموئل در ایران خواهد ماند؟

- (می‌خندد) می‌خواهم ده سال بمانم. اما واقعیت این است که در این سال‌ها، سال به سال فکر کرده‌ام و تا آخر فصل در اینجا خواهم ماند و سپس تصمیم می‌گیرم.