همه القاب تراکتوری ها در چهار سال گذشته
در این مطلب در نظر داریم گذری بر القابی که هواداران پرشور تراکتور بر ستاره های خود گذاشته اند داشته باشیم
البته در این مطلب در نظر داریم نگاهی به خود پرشورها داشته باشیم و گذری بر القابی که آنها بر ستاره های خود گذاشته اند.
فراز کمالوند: فراز کمالوند به حدی در تبریز محبوب شد که او را فرگوسن تبریز می نامیدند و البته این لقبی نبود که در سکوها فریاد زده شود بلکه فرازپاشا که بعدها جای خود را به کمال پاشا داد، لقبی بود که پرشورها به این مربی دادند و اولین شعر حمایتی نیز برای این مربی ساخته شد: «کمالوند بیز بوردایخ، هش واخ سنی ته گویماریخ» به معنی «کمالوند ما اینجا هستیم و هیچ زمان تو را تنها نخواهیم گذاشت.»
امیر قلعه نویی: قلعه نویی جانشین فراز کمالوند شدو از اولین روزهای حضورش شد امیر پاشا، لقبی که بی تاثیر از تولید یک شال هواداری نبود، در اولین روزهای حضور این مربی، یک سایت هواداری شال هواداری تراکتور که روی آن «AMIR PASHA» حک شده بود را در ترکیه تولید کردو عکس هایی از آن شال در رسانه ها پخش شد تا از همان بازی اول قلعه نویی امیرپاشا صدا زده شود.
اولین شعری که برای این مربی در استادیوم خوانده شد «امیر پاشا گلمیسن، بیزلری شاد اتمیسن» به معنی «امیر پاشا آمدی و با آمدنت ما را شاد کرده ای» بود. البته اوج تشویق ها به زمان تمدید قرارداد مربوط می شد که هواداران برای وی این شعر را می خواندند «امیر پاشا گتمه سن، بیزلری ترک ئتمه سن» به معنی «امیر پاشا تو نرو، ما را ترک نکن» که البته کنایه ای بر ضعف مدیریت در تامین خواسته های این مربی بود و به نوعی می خواستند به مربی بفهمانند که ما از مشکلات آگاهی داریم و تو را تنها نخواهیم گذاشت.
تونی الیویرا: تونی با وجود محبوبیتی که در بین هواداران دارد هنوز لقبی ندارد که همه گیر شده باشد. گاه گداری تونی را سالوادور صدا می زنند که لقبی پرتغالی است. بدون لقب ماندن تونی را باید به رفتن امیر قلعه نویی ربط داد. بعد از رفتن او هواداران در سایت های هواداری قرار گذاشتند تا دیگر به هر تازه واردی لقب ندهند.
این اواخر بحث پیدا کردن لقب برای تونی در بین هواداران داغ است ولی عمده مشکل آنها این است که کلمه ترکی پیدا نمی کنند که با تونی همخوانی داشته و مهمتر از اینکه از «پاشا» دهن پرکن تر باشد.
با گذری از القاب و اشعار مربیان نگاه کوتاه و مختصری به بازیکنان این تیم خواهیم داشت:
دروازه بان این تیم عباس محمدی لقب عباس دست طلایی را گرفت. مهدی ثابتی نیز به دلیل سابقه طولانی و تلاش های خود لقب باغیرت را یدک می کشد و در استادیوم «ثابتی باغیرت» صدا زده می شود. بعد از او محسن فروزان بود که خیلی زود به فروزان کاسیاس تبدیل و خیلی زود هم فراموش شد.
عقیل اعتمادی جی جی بوفون تراکتوری ها بود و کم کم این شعر در استادیوم در حال جا افتادن بود که به خاطر مشکلات مالی تمرینات را ترک کرد و این دلیلی بر فراموشی او نزد هواداران بود: «عقیل اعتمادی، عقیل اعتمادی، بوفون آسیایی، بوفون آسیایی».
مرتضی اسدی اصلیت اردبیلی دارد و به همین واسطه اسدی تورک اوغلی است و مصطفی اکرامی نیز اکرامی بامرام است و احسان حاج صفی نیز حاج صفی فابرگاس بود. سید حسینی نیز به واسطه نوحه خوانی خود سید بنده خداست.
مهدی کیانی اسوه غیرت در تراکتور است و شاید در استادیوم اولین اسمی که به گوش می رسد «مهدی باتعصب» باشد و فریادهایی که می گوید «من مهدی ی ی کیانی ام، غیرتی ام م م غیرتی ام».
دهنوی هم با اینکه سال اول حضورش در تراکتور است دهنوی گتوزو نامیده می شود. محمد اف ۱۴ لقب محمد ابراهیمی است و مسعود آقای گل نیز لقب مسعود ابراهیم زاده بود که بعدها مسعود اوزیل تبریز شدو آقای گلی را به سید صالحی داده است.
علی علیزاده هم با علی دست طلایی تشویق می شد. از خارجی های تراکتور نیز فقط اولروم لقب گرفت: «قره بالا» به معنی پسر سیاه. لوپز با «فلاویو او او» تشویق می شود.
نظر کاربران
مجله جان ترجمه دقیق این عبارت«امیر پاشا گلمیسن، بیزلری شاد اتمیسن» میشه امیرپاشا نمی آیی؟ ماهارو شاد نمیکنی؟