رتبه ايران از نظر شادی در جهان
چند ماه پيش دانشمندان اعلام کردند ژن شادي را کشف کرده اند. آنها البته همان وقت گفتند ژن MAOA که ميزان مواد شيميايي احساس خوب را در مغز تحت تأثير قرار ميدهد، فقط در زنان اثربخش است.
اين يافتهها بسياري از طرفداران اين نظر که ميشود شادي را با استفاده از امکانات پزشکي و دارويي افزايش داد مأيوس کرد. از طرف ديگر، به صورت تلويحي اين واقعيت تأييد شد که شادي بيش از آنکه بيولوژيکي باشد به موقعيت رواني و اجتماعي افراد بستگي دارد.
بار ديگر جويندگان شادي به سراغ تحليلها و پژوهشهايي رفتند که نشان ميداد مردمِ چه جاهايي شاد هستند و مردمِ چه جاهايي از امتياز شادي که گفته ميشود سلامت بدن و موفقيت بيشتر شغلي را تضمين ميکند، برخوردار نيستند. در تحقيقاتي که براي سنجش شادي جوامع انجام ميشود، دو دسته دليل اصلي براي شاد بودن يا شاد نبودن يک جامعه عنوان شده است.
برخي تحليلها حاکي از اين است که ميزان شاد بودن يک جامعه بستگي به توسعه انساني آن و بالا بودن اميد به زندگي و وضعيت با ثبات اقتصادي، اجتماعي و سياسي دارد. بر اساس تحليلهايي ديگر، شادي يک مسئله فرهنگي- تاريخي است و آنچه در دههها و سدههاي متوالي بر يک ملت گذشته است، باعث ميشود آن ملت شاد يا ناشاد باشد. بر اساس هر دو تحليل البته ايران در ردههاي پايين شاد بودن قرار دارد.
سال گذشته يکي از رسانههاي انگلستان يک نظرخواهي را مطرح کرد که نتايج آن نشان ميداد ۸۱ درصد از مردم انگليس به جاي افزايش ثروت، از دولت توقع دارند زندگي شادتري برايشان فراهم کند. به دنبال اين اتفاق دانشگاه ليسستر پروژهاي با هدف رتبهبندي کشورها از نظر شادي مردمشان تعريف کرد.
در اين ردهبندي دانمارک به عنوان شادترين كشور دنيا انتخاب شده و دليل آن چنين ذکر شده است: ثبات سياسي، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بيکاري، فرهنگ کاري راحت و بيتنش، خانوادههاي محکم و آمار طلاق بسيار پايين، سرويسهاي دولتي خدمات اجتماعي، بيمه همگاني، مدارس و دانشگاههاي رايگان با کيفيت آموزشي مناسب، هويت اجتماعي مشخص براي جوانان، طبيعت بکر و معماري شهري زيبا، آلودگي محيط زيست ناچيز، ميزان جرم و جنايت ناچيز، امکانات شهرنشيني با کيفيت بسيار بالا، امکان ورزشهاي نزديک به طبيعت مانند کوهنوردي، اسکي و سوارکاري براي همه.
دانمارک پنج ميليون و ۵۰۰ هزار نفر جمعيت دارد و شانس زندگي در آن بيش از ۸۷ سال است. سوئيس، اتريش و ايسلند به ترتيب با اميد به زندگي ۸۵، ۷۹ و ۸۰ سال در ردههاي بعدي قرار دارند.در ردهبندي دانشگاه ليسستر ايران از بين ۲۲۰ کشور، در جايگاه ۲۰۲ قرار گرفته است.
اين در حالي است که،موسسه گالوپ که به دليل آمارهاي مختلف و نظرسنجيهايش شهرت دارد و هر ساله فهرستي از ملتهاي شاد دنيا ارايه ميکند، در نظر سنجي جديد خود نتايج متفاوتي گرفته است. معيارهاي اين موسسه متفاوت با معيارهاي علمي است. نظرسنجي تازه گالوپ که نتايجش اواخر آذر امسال منتشر شد، نشان ميدهد هفت کشور از ۱۰ کشور با شادترين مردم، در آمريکاي لاتين قرار دارند.
بيشتر اين هفت کشور، کشورهايي هستند که از حيث شاخصهاي متداول مناسب بودن زندگي در آنها، وضعيت خوبي ندارند براي مثال، يکي از اين کشورها يعني گواتمالا از دههها جنگ داخلي و بعد از آن از نرخ بالاي جنايات سازمان يافته رنج برده و يکي از بالاترين آمار قتل در جهان را دارد. گواتمالا از نظر شاخص توسعه انساني سازمان ملل که ترکيبي از سه شاخص اميد به زندگي، آموزش و درآمد سرانه است وضعيتي شبيه به عراق دارد اما، از نظر شاد بودن مردم در رده هفتم نظرسنجي گالوپ قرار دارد.
غمگينترين و ناراحتترين مردم دنيا در سنگاپور زندگي ميکنند؛ يکي از مرفهترين و منظمترين کشورهاي دنيا که از توسعهيافتهترين کشورهاي دنيا نيزهست. بعضي از ديگر کشورهاي ثروتمند نيز در انتهاي جدول شادماني قرار گرفتهاند. آلمان و فرانسه با کشور آفريقايي سومالي در رتبه چهل و هفتم شريک هستند. اين مساله در تناقض با مفهوم جديدي به اسم «اقتصاد شادماني» است که بر اساس آن، تلاش ميشود عملکرد دولتها با افزودن شاخص ميزان درک مردم از رضايت از زندگي خود به شاخصهاي متداولتري چون اميد به زندگي، درآمد سرانه و ميزان تحصيلات بهبود يابد.
در بين کشورهاي با کمترين ميزان شادماني و نگاه مثبت، قرار داشتن نام چند کشور مانند عراق، يمن، افغانستان وهائيتي جاي تعجب ندارد اما، غمگين بودن مردم گرجستان، ليتواني و ارمنستان کمتر طبيعي است. ارمنستان از انتهاي جدول در رده دوم قرار دارد. آگارون آديبکيان يک جامعهشناس اهل ايروان پايتخت ارمنستان ميگويد: ارمنيها غمگين بودن را دوست دارند؛ تلخيهاي فراواني در تاريخ ارمنيها وجود دارد. ارمنيها کمتر لبخند ميزنند و مشکلاتشان را با ديگران در ميان نميگذارند و از موفق بودن خجالت ميکشند.
اين درحالي است که بعضي از اهالي آمريکاي لاتين ميگويند اين نظرسنجي به يک مساله مهم در زندگي مردم آن مناطق اشاره دارد: مردم آمريکاي لاتين عادت دارند عليرغم زندگي روزمره خود که ممکن است به نحو خردکنندهاي سخت باشد، بر چيزهاي مثبتي مثل دوستان، خانواده و مذهب تمرکز کنند. در نظرسنجي امسال موسسه گالوپ مانند نظرسنجي سال گذشته اش ايران مورد بررسي قرار نگرفته است اما، سه سال پيش ايران در بين ۱۵۵ کشور، رتبه ۸۱ را به دست آورد که نشان ميدهد ايرانيها مردمان شادي نيستند.
به هر حال به نظر ميرسد تحليلهاي راهگشاي اجتماعي در اين زمينه زماني قابل طرح و پيگيري است که بر نقش عوامل اجتماعي، اقتصادي و سياسي در کنار عوامل فرهنگي و تاريخي در شاد بودن يا شاد نبودن يک جامعه توجه کنيم. وقتي عنوان ميشود بيکاري، عدم امنيت شغلي، تورم، خشونت و پرخاشگري، طلاق، اعتياد، اختلالات رواني و ... در ايران رشد نگران کننده اي دارد خود به خود به ريشههاي شاد نبودن ايرانيان پي ميبريم.
اين در حالي است که اکثر افراد نه دل و دماغ تفريح را دارند و نه امکاناتي براي پرداختن به آن وجود دارد. نتايج يک تحقيق تطبيقي نشان ميدهد ميزان تنبلي ايرانيان از متوسط جهاني بيشتر است و تنها کشورهاي عربي و آفريقايي هستند که بيش از ايرانيان دچار تنبلي هستند. آماري دراين رابطه وجود دارد که نشان ميدهد دختران ۱۴ ساله ما طراوت و شادابي شان مساوي زنهاي ۴۰ ساله فرانسوي است. وضعيت نگران کننده اي که توصيف شد لزوم اجراي طرحهايي بلند مدت براي کنترل و کاهش عواملي که شادي و تفريح مردم را به مخاطره مياندازد اثبات ميکند.
آنچه به ذهن اکثر افراد ميرسد اين است که بايد وقت و امکان بيشتري براي تفريح کردن به وجود بيايد اما، بايد توجه داشت که تأمين امنيت شهروندان از هر نظر باعث ميشود امکان تفريح و به تبع آن شادي به وجود بيايد. امنيت اقتصادي، امنيت اجتماعي، امنيت شغلي، امنيت رواني و ... همه ميتوانند زمينههاي شادي شهروندان را فراهم کنند.
نظر کاربران
حالا ما هرچی بگیم که سانسور میشه. ولی شما یه دلیل بگین که ما ایرانیا باید شاد باشیم.به چه امیدی با چه پشتوانه ای؟
تازه رتبه ایران ماله 3 سال پیش هست. اگه الان دوباره تحقیق کنن رتبه ایران از 155 کشور، 156 ام میشه.
Akheeeeeey on 18 ta keshvar ke bade ma hastan,fk konam ya tahe naghshan ya zir ponezi...
نه با دلار 4 تومنی میشه شاد بود نه با این وضع بیکاری.منکه یه جوون 21 ساله ام دیگه هیچ امیدی به زندگی ندارم.به امام حسین اینو از ته دلم میگم دیگه هیچ امیدی به زندگی ندارم فقط منتظر حضرت عجلم کارمو تموم کنه
پاسخ ها
خدا نكنه، برو نيازمنديها رو بخون، تازه مجبورم نيستي كه توي 22 سالگي زن بگيري، صبر كن پخته بشي 30 سالگي زن بگير برادر من. خدا بزرگه، بالاخره خودش يه راهي پيش پامون ميذاره. توكلت به همون بالاسري باشه.
استاد تو همون نیاز مندیها پست ترین کارا فوق دیپلم میخواد !
شاگرد جان من استارم نه استاد.
در ضمن آدم بايد سطح توقعاتش رو پايين بياره، تو اين دوره زمونه كه هر كس رو ميبيني ليسانس داره كه ديگه به كسي كار پشت ميز نميدن. ميشه توي همون كارايي كه خيلي هم توي نيازمنديها زياده مشغول شد و پيشرفت كرد.چون نمونهاش روديدم دارم ميگم. ارادهي انسان ميتونه كوه رو از جا برداره. مگه چند سالمونه؟ همهمون جوونيم و ميتونيم كار كنيم. بازم آخرش رو ميسپاريم به خدا. به وقتش دستت رو ميگيره، جوري كه كف كني. اميدت رو از دست نده.
علی آقا آروم تر بابا!تند نرو!چه خبره یهو میری سراغ آخر کار!! بابا هنوز سنی نداری که.چرا به اینجا رسیدی؟؟مشکلت چیه؟؟؟
زهرا خانم اگه شما هم مثه من بودی توی این سن به همین جا میرسیدی.من برنامه نویس هستم.همه زبانهای برنامه نویسی رو بلدم.مجسمه سازی میکنم.تعمیرات سخت افزار انجام میدم.مکانیکی بلدم.انواع و اقسام موتور ماشینها رو میتونم تنظیم کنم با دستگاه و الانم دارم مهندسی آب میخونم .با این همه تلاشی که کردم تا این مهارتها رو کسب کنم و وقتی که گذاشتم الان برای یک وام 5 میلیون تومانی درخواست دادم که برم یه مغازه بزنم.بعد از 4 ماه اینور اونور کردنم گفتن صلاحیتشو نداری!!!!!بایدم توی این سن سرمو بزارم زمین بمیرم
علي آقا بببين باز داري حرف خودتو ميزني. برادر من 28 سالشه، ليسانسم داره و مهندسه اما 3سال از فارغاتحصيليش گذشت تا تونست كار پيدا كنه. ميدونم سخته اما معزل بيكاري نه فقط اينجا، كه همه جاي دنيا داره بيداد ميكنه. پس يكم منصفانهتر قضاوت كن و بدون با يه گوشه نشستن و زانوي غم بغل گرفتن كاري درست نميشه. يه يا علي بگو و براي خودت و زندگيت و آرزوهات تلاش كن.
خدا گر ز حكمت ببندد دري / ز رحمت گشايد در ديگري
اگه سانسور نمی کنید بگید ما ایرانیا کدوم یک از معیار هایی که دانمارک به عنوان شادترین کشور داره را داریم؟
وجدانا کدوم 1 مورد را داریم؟؟؟؟
با درود ...مجله عزیز ، خسته نباشید . اما از شما گله دارم . شما امانت دار خوبی نیستید . ما پیام خود را مینویسیم تا به گوش مسئولان برسد ، تا بفهمند مردم جه دردی دارند ، تا بدانند چرا روز به روز افسردگی در کشور زیاد می شود تا پی ببرند چرا در کوچه و خیابان ، با کوچکترین چیزی ، مردم عصبانی شده و دست به یقه می شوند ، چرا رتبه شادی در ایران اینقدر پایین است . چرا تفریج مردم محدود شده ، چرا دیگر رفت و آمد فامیلی قطع شده و هزاران چرای دیگر که از حوصله من یکی که خارج شده است . ولی این پیام را سانسور کردی و نگذاشتی . ما به چه چیز دلمان خوش باشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لرستان شادتری استان ایران است