برخی جوانان مملکت تا آستانه دکتر شدن پیش رفته اند و درصدند ماحصل تلاشهای خود را طی سالیان تحصیل در کنکور دکتری به منصه ظهور برسانند، اما چیزی که در این میان برجسته شده و صدای اعتراض داوطلبان این مقطع تحصیلی را بلند کرده، لغو آزمون دکتری در آبان امسال است.
روزنامه آرمان امروز- نگین باقری: برخی جوانان مملکت تا آستانه دکتر شدن پیش رفته اند و درصدند ماحصل تلاشهای خود را طی سالیان تحصیل در کنکور دکتری به منصه ظهور برسانند، اما چیزی که در این میان برجسته شده و صدای اعتراض داوطلبان این مقطع تحصیلی را بلند کرده، لغو آزمون دکتری در آبان امسال است.
آزمونی که تاکنون چندین بار تغییر کرده و سازمان سنجش و وزارت علوم هم هنوز نمیدانند که داوطلبان را به کدام سمت و سو هدایت کنند، چون اگر این مسیر از پیش تعیین شده بود، چند ماه مانده به برگزاری آزمون داوطلبان کیش و مات نشده و درهاله ای از ابهام قرار نمیگرفتند. با وجود این، مدتهاست که حرف تکراری حذف کنکور به میان آمده و هنوز بنا به دلایلی این مهم محقق نشده است، اما اینبار قرعه به نام آزمون مقطع دکتری افتاده و شاید قرار باشد دیوار بلند کنکور با لغو آن کوتاهتر شود.
هر دانشجویی در هر مقطعی میداند که شرایط استرسزای روزهای آمادگی برای بزرگترین آزمون تحصیلی چگونه است. رقابتهای میلیمتری، منابع متعدد، کلاسهای متفرقه و زمان اندک برای هماهنگی؛ این همه سردرگمی چیزی است که شاید در نگاه اول به چشم افرادی که بیرون گود نشستهاند ساده بیاید و پیش خود بگویند که با یک هماهنگی میتوان به نتیجه دلخواه رسید ولی روزها و شبهای پشت کنکور آنچنان به داوطلبان سخت میگیرد که هیچگاه تکرار آن دوستداشتنی نیست، گرچه برنامه ریزی دقیق برای شکستن شاخ غول عظیمالجثه کنکور حرف اول را میزند، اما جالب است بدانید که داوطلبان کنکور دکتری امسال بر اساس گفتههای اهل فن برنامهها ریختند، کتابها ورق زدند، شب بیداریها کشیدند، استرس را به جان خریدند و با کلی صرف زمان و هزینه مدتهاست که خود را برای کنکوری در آبان امسال آماده کردهاند که سال پیش آیین نامه مربوط به آن منتشر شده بود، اما به یکباره ورق برگشت و آزمون دکتری لغو شد. حال داوطلبان در حالت تعلیق به سر میبرند و دلشان برای این همه زمانی که گذاشته اند میسوزد و به دنبال حق پایمال شده خود هستند، چرا که آنها در مرحله اول آزمون سال قبل قبول شده
و تقریبا نیمی از راه را رفته اند.
این در حالی است که داوطلبان آزمون دکتری سال ۹۵ به نحوه ارزیابی تخصصی دانشگاهها در پذیرش شان اعتراض داشتند و به دنبال آن تیر امسال رئیس سازمان سنجش آموزش کشور به میان آمد و در مورد این مرحله از ارزیابی توضیحاتی را ارائه داد. ابراهیم خدایی با اشاره به آزمون دکتری سال ۹۵ اظهار کرد: براساس آیین نامهای که در مورد نحوه برگزاری آزمون دکتری سال ۹۵ به سازمان سنجش آموزش کشور ابلاغ شد، این سازمان وظیفه داشت یک آزمون عمومی در اسفند سال ۹۴ برگزار کند. بر اساس این آیین نامه دانشگاهها باید حد نصاب پذیرش خود را به سازمان سنجش آموزش کشور اعلام میکردند تا سازمان سنجش نیز افرادی که بر اساس آزمون عمومی واجد شرایط هستند را برای ارزیابی تخصصی به دانشگاهها معرفی کند.
او عنوان کرد: این فرایند بر اساس روال پیش رفت و آزمون عمومی در اسفند برگزار شد. همچنین در فروردین سال ۹۵ نتایج اعلام و انتخاب رشته توسط داوطلبان انجام شد. او با اشاره به تغییر آییننامههای پذیرش دانشجویان دکتری بیان کرد: آیین نامه پذیرش دانشجویان دکتری از سال ۸۹ تاکنون چهار یا پنج مرتبه تغییر کرده است. هرچند تغییرات انجام شده مربوط به محتوای آییننامهها نبوده و بیشتر در مورد درصد اختیارات دانشگاههاست. به طور کلی در پذیرش دانشجویان دکتری دو تئوری وجود دارد. تئوری اول مبتنی بر برگزاری آزمون و بدون توجه به اختیارات دانشگاهها و اساتید است و در تئوری دوم به نقش دانشگاهها و اساتید نیز توجه شده است. به گزارش ایسنا، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور ادامه داد: روش پذیرش داوطلبان دکتری در سال ۹۵ روشی بینابین دو روش مذکور است. در واقع هم صلاحیتهای علمی داوطلبان توسط آزمونی که توسط سازمان سنجش آموزش کشور برگزار میشود مورد ارزیابی قرار میگیرد و هم اساتید و دانشگاهها در پذیرش داوطلبان واجد شرایط دارای نقش هستند.
با وجود تمام این تفاسیر داوطلبان آزمون دکتری در حال آماده کردن خود در آزمون ارزیابی تخصصی بودند که مرداد امسال رئیس سازمان سنجش آموزش کشور اعلام کرد: آزمون دکتری در آبان برگزار نخواهد شد و دانشگاهها باید تا ۲۸ مرداد اسامی پذیرفته شدگان را به سازمان سنجش اعلام کنند و پس از اینکه اسامی توسط سازمان سنجش تایید شد از طریق دانشگاهها به پذیرفته شدگان اعلام میشود. این در حالی است که بهتر بود یک سال زودتر لغو چنین آزمونی به اطلاع داوطلبان میرسید، چرا که رئیس سازمان سنجش آموزش کشور تیر امسال در مورد برگزاری آزمون دکتری در آبان توضیح داد که برگزاری آزمون در آبان بستگی به مصوبه شورای سنجش پذیرش تحصیلات تکمیلی دارد. آزمونی که سال گذشته برگزار شد یک آزمون عمومی و در سطح مقطع کارشناسی بود که گفته شده بود دارای دو سال اعتبار است، اما از آنجا که نوع آزمون تغییر کرده دروس و امتحان قابل مقایسه نیست.
مشکل جدید داوطلبان آزمون دکتری ۹۵
به عقیده برخی کارشناسان، داوطلبان پذیرفته شده در آزمون دکتری سال ۱۳۹۵ با مشکلات دیگری در زمینه محل قبولی خود مواجه هستند. بر اساس اعلام سازمان سنجش پذیرفتگان نهایی باید در بازه زمانی مشخص نسبت به تکمیل فرم تعهدنامه مربوطه در کدرشته محل اعلام شده اقدام میکردند. با چنین روشی داوطلبان دکتری با مسائلی رو به رو هستند، چرا که با اعلام نتایج از سوی دانشگاهها، امکان پذیرش هر یک از داوطلبان در چند کدرشته محل وجود دارد و دانشگاهها به منظور خالی نماندن ظرفیت خود اقدام به اعلام اسامی ذخیره جهت پذیرش نموده اند؛ طوری که در صورت انصراف پذیرفته شدگان اصلی که در رشته محلهای دیگری پذیرش شده اند، امکان ثبتنام ذخیرهها وجود دارد، اما این امر چالش دیگری در پی داشته است.
برخی پذیرفته شدگان ذخیره یک دانشگاه، پذیرفته شده اصلی دانشگاه دیگری هستند و با توجه به اینکه قطعیتی در رابطه با ذخیرهها وجود ندارد، مجبور به تعهد به دانشگاه محل قبولی هستند. این در حالی است که دانشگاهی که در آن به عنوان ذخیره اعلام شده اند، مطلوب و مدنظر آنان است. این موضوع سرگردانی داوطلبان و تردید آنها به علت امکان از دست رفتن فرصتهای بهتر را به دنبال داشته است. به گزارش پی اچ دی تست، به نظر میرسد راه حل این امر سادهگیری دانشگاهها در امر تعهد و ایجاد امکان انصراف در یک بازه زمانی است. البته این امر قطعا چرخه ای را ایجاد خواهد کرد و بار دیگر این مشکل برای افراد دیگری ایجاد خواهد شد، اما با گذشت زمان و انصرافهای چندباره برخی داوطلبان از محل قبولی خود به تدریج به شرایط پایداری خواهیم رسید.
بیخبری مجلس از لغو آزمون دکتری
از سوی دیگر، موردی که بسیار تعجب برانگیز است شانه خالی کردن اعضای کمیسیون آموزش مجلس است که در رابطه با لغو آزمون دکتری در آبان امسال اظهار بی اطلاعی میکنند و مسئولیت پیگیری را به گردن وزارت علوم میاندازند. حال مسالهای که مطرح میشود این است که چرا دستگاهها توپ را در میدان دیگری میاندازند؟ و در این میان تنها دود آن به چشم قشر به دنبال علم در بالاترین مقطع تحصیلی میرود. با وجود این، ضروری است تا هر چه زودتر وضعیت تحصیلکنندگان دوره دکتری مشخص شود تا آنها نیز بدانند که امکان ربودن گوی سبقت در تحصیل برایشان فراهم است. این در حالی است که معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم وعده داده که نظام دورههای دکتری یکپارچه میشود.
شهریور امسال وحید احمدی اعلام کرد که موضوع یکپارچهسازی نظام دورههای دکتری در شورای برنامهریزی آموزش عالی در حال بررسی است و قرار است تنها یک نوع پذیرش در این دورهها وجود داشته باشد. او بیان کرد: در این شورا قرار است نظام پذیرش دانشجو در دورههای دکتری یکپارچه شود که در صورت تحقق این امر، از این پس دو نوع دکتری آموزشمحور و پژوهشمحور نخواهیم داشت. به گزارش ایرنا، بنا به گفته معاون وزیرعلوم، این طرح هنوز نهایی نشده و پیشبینی میشود جزئیات آن تا آذر تکمیل و تصویب شود. در شیوه رایج پذیرش دانشجویان به روش آموزش محور، تعدادی از واحدهای درسی به صورت تئوری و تعدادی نیز در قالب پایان نامه دکتری تعریف و عملیاتی میشود و در دورههای پژوهش محور به دانشجویان، درسهای تئوری ارائه نمیشود و کل دوره به صورت کار و پروژه پژوهشی و زیر نظر یک کارفرمای مشخص تعریف میشود و هزینههای مربوطه به تحصیل دانشجو نیز توسط کارفرمای این دورهها به دانشگاه پذیرنده، پرداخت خواهد شد. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد ماجرای داوطلبان دکتری سر دراز دارد و حل شدن مشکلات آن چون بسیاری از چالشها به زمان آینده موکول شده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
بسیار کار درستی کردند. این روش دکتری گرفتن جنایتی بیش نیست. برای مطالعه بیشتر مطلب ذیل را بخوانید
صنعت آموزش یا چاه نفت:
درآمد حاصل از آموزش در کشور ما از سهل الوصول ترین درآمدهاست. زیرا هر پدر و مادری بهترینها را برای فرزندانش میخواهد و هر فردی برای رشد و ارتقاء خود دریافته است که باید آموزش ببینند. از طرفی مدرک گرایی بیش از حد و قرار گیری عامل آموزش در شاخص پایگاه اقتصادی اجتماعی منجر به این می شود که فرد در تلاش بر افزایش پایگاه اقتصادی اجتماعی خود راه تحصیلات در پیش گیرد و برای آن هزینه کند. اینگونه می شود که هر فردی در کشور ما از کودکی تا میانسالی هزینه های گزافی را بابت مهد کودک تا دوره دکتری پرداخت می کند. از طرفی تجارت پیشگان زیادی نیز وجود دارند که نیازها را شناسایی می کنند و تحت عنوان کارآفرینی صنعت آموزش را هدایت کرده و به قول بعضی در تلاش برای درآمد زایی دانشگاه و استقلال آنها این موضوع را تبدیل به صنعت کرده و می کنند. صنعت که چه عرض کنم چاه نفت. این ارباب پول و ثرفت خلاقیتهای مختلفی هم به خرج می دهند و در بزنگاههای تاریخی روش خود را تغییر می دهند. مثلا وقتی دوره کارشناسی اشباء شد به سراغ کارشناسی ارشد رفتند و بعد هم دکتری و چه پر درآمدتر از دوره دکتری. رقابت دو دانشگاه پولی بزرگ کشور در این مورد قابل تامل است. اینگونه بود که درصد دانشجویان دکتری در کشور از 1 الی 2 درصد رسید به 11 درصد و در مقایسه با استانداردهای جهانی (2 تا 3 درصد) هم خیلی بیشتر است. از آن بدتر طبق آمار ارائه شده از سوی سازمان سنجش امسال تعداد دانشجویان دکتری در کشور از تعداد دانشجویان کارشناسی ارشد هم پیشی گرفته است(10 درصد دانشجویان کل کشور در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کنند).
هرچه موشکافانه تر به این موضوع نگاه می کنیم چیزی جز خیانت به کشور و مردم آن نمی بینیم. همانطور که پیشتر گفته بودم کسی دکتری نمی گیرد که کار کارشناسی انجام دهد و همه هجوم می آورند به سمت هیات علمی شدن. نتیجه اینکه اکنون می بینیم نسلی در بالاترین مقطع تحصیلی بیکارند. زمان لازم برای آموزش مهارتهای مختلف را از دست داده اند. در میانسالی خود به سر می برند و غمگین و سرخورده فایلهای سامانه جذب را تکمیل می کنند و منتظر معجزه ای هستند تا اتفاق بی افتد. به همت دولت جمهوری اسلامی ایران هرم بیکاری از مقطع کارشناسی به سمت دکتری سوق پیدا کرده است و به مبارکی و میمنت جیب کسانی که به این چاه نفت دسترسی داشتند پر تر و پر تر شده است. مبارک است انشا الله. انسان از اینکه ابزاری برای ثروتمند شدن دیگران شده احساس خسران می کند. امیدوارم که دولتمردان بشنوند و گوش شنوایی باشد و حداقل نظارت بیشتری به میزان ورودیهای دکتری دانشگاههای دولتی و آزاد بنمایند.
بدون نام
این قانون ها فقط مقطعی تغییر می کنه و علت هم واضح
به احتمال صد در صد برای آقا زاده هاست
نظر کاربران
بسیار کار درستی کردند. این روش دکتری گرفتن جنایتی بیش نیست. برای مطالعه بیشتر مطلب ذیل را بخوانید
صنعت آموزش یا چاه نفت:
درآمد حاصل از آموزش در کشور ما از سهل الوصول ترین درآمدهاست. زیرا هر پدر و مادری بهترینها را برای فرزندانش میخواهد و هر فردی برای رشد و ارتقاء خود دریافته است که باید آموزش ببینند. از طرفی مدرک گرایی بیش از حد و قرار گیری عامل آموزش در شاخص پایگاه اقتصادی اجتماعی منجر به این می شود که فرد در تلاش بر افزایش پایگاه اقتصادی اجتماعی خود راه تحصیلات در پیش گیرد و برای آن هزینه کند. اینگونه می شود که هر فردی در کشور ما از کودکی تا میانسالی هزینه های گزافی را بابت مهد کودک تا دوره دکتری پرداخت می کند. از طرفی تجارت پیشگان زیادی نیز وجود دارند که نیازها را شناسایی می کنند و تحت عنوان کارآفرینی صنعت آموزش را هدایت کرده و به قول بعضی در تلاش برای درآمد زایی دانشگاه و استقلال آنها این موضوع را تبدیل به صنعت کرده و می کنند. صنعت که چه عرض کنم چاه نفت. این ارباب پول و ثرفت خلاقیتهای مختلفی هم به خرج می دهند و در بزنگاههای تاریخی روش خود را تغییر می دهند. مثلا وقتی دوره کارشناسی اشباء شد به سراغ کارشناسی ارشد رفتند و بعد هم دکتری و چه پر درآمدتر از دوره دکتری. رقابت دو دانشگاه پولی بزرگ کشور در این مورد قابل تامل است. اینگونه بود که درصد دانشجویان دکتری در کشور از 1 الی 2 درصد رسید به 11 درصد و در مقایسه با استانداردهای جهانی (2 تا 3 درصد) هم خیلی بیشتر است. از آن بدتر طبق آمار ارائه شده از سوی سازمان سنجش امسال تعداد دانشجویان دکتری در کشور از تعداد دانشجویان کارشناسی ارشد هم پیشی گرفته است(10 درصد دانشجویان کل کشور در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کنند).
هرچه موشکافانه تر به این موضوع نگاه می کنیم چیزی جز خیانت به کشور و مردم آن نمی بینیم. همانطور که پیشتر گفته بودم کسی دکتری نمی گیرد که کار کارشناسی انجام دهد و همه هجوم می آورند به سمت هیات علمی شدن. نتیجه اینکه اکنون می بینیم نسلی در بالاترین مقطع تحصیلی بیکارند. زمان لازم برای آموزش مهارتهای مختلف را از دست داده اند. در میانسالی خود به سر می برند و غمگین و سرخورده فایلهای سامانه جذب را تکمیل می کنند و منتظر معجزه ای هستند تا اتفاق بی افتد. به همت دولت جمهوری اسلامی ایران هرم بیکاری از مقطع کارشناسی به سمت دکتری سوق پیدا کرده است و به مبارکی و میمنت جیب کسانی که به این چاه نفت دسترسی داشتند پر تر و پر تر شده است. مبارک است انشا الله. انسان از اینکه ابزاری برای ثروتمند شدن دیگران شده احساس خسران می کند. امیدوارم که دولتمردان بشنوند و گوش شنوایی باشد و حداقل نظارت بیشتری به میزان ورودیهای دکتری دانشگاههای دولتی و آزاد بنمایند.
این قانون ها فقط مقطعی تغییر می کنه و علت هم واضح
به احتمال صد در صد برای آقا زاده هاست