بیژن بنفشه خواه
غيبت مشكـوك
بيژن بنفشهخواه سالها پيش زمانيكه طنز در تلويزيون ايران شكل جديدي بهخود گرفت بازيگري را شروع كرد، هر چند او در بازيگري هيچوقت ستاره نشد ولي چهره و نام او را همه ما ميشناسيم، اين اواخر خوب درخشيد اما يكدفعه در گوني قهوهتلخ افتاد. در اينجا به شما بگوييم كه منتظر بازگشت او از خارجه نباشيد چون...


سريالهاي طنزي كه پيشنهاد ميشوند
من بازي در طنز و جدي را به يك اندازه دوست دارم ولي خب پيشنهاد بازي در كارهاي جدي به من خيلي كم است، براي كار طنز سينمايي هم پيشنهاد زيادي نداشتهام البته چند تا بوده ولي شاخص نبوده، كلا بيشتر سريالهاي طنز تلويزيوني به من پيشنهاد ميشود و گاهي پيشنهادات اصلا جذاب نبوده كه بخواهم قبول كنم ؛ دوست دارم كارهاي سينمايي كار كنم شايد چون اين موقعيت كمتر برايم پيش آمده است. در حال حاضر هم در سريال ساختمان پزشكان به كارگرداني سروش صحت كار ميكنم كه تجربه عالي است.

نقش بيخوديالملك قرار بود ادامه داشته باشد و من رقيب عشقي بلوتوس باشم چون ميخواستم با دختر شاه به خاطر ارث و ميراث ازدواج كنم و در راه ازدواج آن 2 هر لحظه اختلال ايجاد كنم ولي در نهايت بلوتوس موفق شود اما به دلايلي نشد كه من اين نقش را ادامه بدهم. بعضي جاها گفته شد كه من سر كار بينظم بودم و بعضي جاها هم گفته شد من به خاطر مسائل مادي تعهدم را فراموش كردم ولي اصلا اينطوري نبود. «در اين قسمت مصاحبه ما Recorder را خاموش كرديم تا واقعيت ماجرا را بدانيم و بعد تصميم گرفته شد به دلايلي بخشي از حرفها چاپ نشود.»
در مورد اين اتفاق بايد بگويم كه بهترين برخورد را تهيهكننده با من داشت، ۲۸ اسفند پارسال به خاطر مشكلاتي كه پيش آمده بود من براي گرفتن عكسهاي تيتراژ نرفتم و آنها به من گفتند: تو پروژه را خواباندهاي، من براي نرفتنم دليل داشتم، در ضمن آن زمان هنوز سريال پخش نشده بود كه باعث خواباندن پروژه شده باشم. خلاصه اينكه آقايان گليان خيلي معرفت به خرج دادند و صحبتهاي مرا گوش دادند و در نهايت حرف مرا قبول كردند و دستمزدم را بعد از چند ماه دادند درصورتيكه ايشان ميتوانستند حرف مرا نپذيرند چونكه نيازي به من نداشتند. من به تعهدم پايبند بودم ولي با مدير توليدكار به مشكل برخوردم وگرنه قضيه بيتعهدي نبود، من انتظار داشتم كه كارگردان از من حمايت كند ولي او اينكار را نكرد و يكجورهايي برنامهريزي شده بود كه من خودم بگويم خداحافظ. آن آدمي هم كه در گوني كردند و از سريال بيرون انداختند يك هنرور بود، در آخر كار مدير توليد كه مشكلات من را به تهيهكننده انتقال نداده بود، عذرخواهي كرد ولي ديگر فايدهاي نداشت.
كمي دير ازدواج كردم كه شايد به خاطر نداشتن امنيت شغلي بود اما اين طلسم شكسته شد و من يكسال و ۳ ماه پيش ازدواج كردم، بچه ندارم ولي پسرخوانده دارم چون خانم من قبلا يكبار ازدواج كرده و يك پسر ۱۲ساله دارد. خوشبختانه رابطه دوستانهاي با پسرم دارم. خانمم را ۷ سال ميشناختم. او از دوستان ليلي رشيدي بود و ما از اين طريق با هم آشنا شديم. باز هم در نهايت عالم بازيگري باعث آشنايي ما شد. خانمم خيلي به من انرژي ميدهد و من هميشه با او مشورت ميكنم و او نظرهاي خوبي به من ميدهد، هرچند بازيگري براي من درآمد آنچناني نداشت ولي خدا بزرگ است، نگران آينده هستم ولي نه آنقدر كه اذيت شوم. از سال ۷۳ بازيگري را شروع كردم ولي هنوز مستاجرم اما شغلم را دوست دارم و ادامه ميدهم، اميدوارم قهوه تلخ هم با قدرت به كارش ادامه بدهد هر چند يك مدت است كه چند قسمت آخر را نخريدهام ولي حتما در اين زمان اينكار را ميكنم چون اصلا دوست ندارم مغرضانه كاري را انجام دهم، هر چند فكر ميكنم يك مقدار سريال افت كرده است، من اين گروه، سبك و نوع كمدي مهران مديري را دوست دارم و واقعا وقتي براي نخستين بار سيامك براي كار با مهران مديري به من زنگ زد خوشحال شدم، براي همه آرزوي موفقيت ميكنم.
منبع : مجله زندگی ایده آل
ارسال نظر