راهنمايي براي حل مهمترين مشكل دوره نامزدي
دچار عشق يك طرفه شدهايد؟!
يادتان نرود براي شما كه آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او قرار داده اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن يك حق طبيعي است. براي اينكه او را هم درگير يك عشق واقعي كنيد و براي نشان دادن حس واقعي آمادهاش كنيد، راههاي زيادي وجود دارد؛ بهتر است قبل از نااميد شدن اين راهها را امتحان كنيد و بعد در مورد او و ارتباطتان قضاوت كنيد.
آنقدر دوستش داريد كه دل كندن از اين رابطه برايتان اگر محال نباشد، لااقل زيادي سخت است؟ از همان روز که به خواستگاری تان آمده و رسما نامزد شما شده، براي ساختن اين رابطه هر كاري كردهايد اما باز هم همه چيز آنطور كه ميخواهيد پيش نميرود؟ احساس ميكنيد با وجود تمام علاقهاي كه به او داريد، چندان دوستتان ندارد يا اينكه سرنوشت اين رابطه برايش آنقدرها هم مهم نيست و گاهی به خودتان می گویید شاید همین روزها از ازدواج با شما منصرف شود؟ يادتان نرود براي شما كه آینده تان را در گرو زندگی مشترک با او قرار داده اید، مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن يك حق طبيعي است. براي اينكه او را هم درگير يك عشق واقعي كنيد و براي نشان دادن حس واقعي آمادهاش كنيد، راههاي زيادي وجود دارد؛ بهتر است قبل از نااميد شدن اين راهها را امتحان كنيد و بعد در مورد او و ارتباطتان قضاوت كنيد.
نامزدتان را در تفريحات و فعاليتهايتان دخيل كنيد و اگر هم موفق نميشويد، خودتان زحمت وارد شدن به تفريحات او را بكشيد. مثلا از او بپرسيد كه امروز دوست دارد وقتش را چطور بگذراند؟ اگر ميخواهد يك مسابقه مهم فوتبال را ببيند با او همراه شويد يا اگر هوس ديدن يك فيلم را كرده با هم به سينما برويد. اگر بخواهيد خودتان مشغول كارهايتان باشيد و او هم درگير كارهاي خودش، فاصله شما از اين چيزي كه هست بيشتر خواهد شد. سعي كنيد علائق مشتركتان را پررنگتر كنيد. اگر شما 2 آدم كاملا متفاوت با علائق و فعاليتهاي متفاوت باشيد، هرگز نميتوانيد آنطور كه ميخواهيد به دنياي يكديگر وارد شويد.
به اين بهانه كه ميخواهيد يك رابطه دوطرفه بسازيد خود را بنده نامزدتان نكنيد. فكر نكنيد با امتياز دادنهاي بيوقفه، او به اين رابطه تكيه خواهد كرد و شما همه كس او خواهيد شد. شما قرار است شریک زندگی او باشید نه کسی که همه مشکلاتش را تحمل میکند و شکایتی هم نمی کند. شخصيت و استقلال خودتان را حفظ كنيد. هيچ مردي از اينكه وقتش را با يك زن منفعل بگذراند احساس خوشبختي نميكند. پس سعي كنيد واقعا يك رابطه دو طرفه بسازيد نه اينكه با چشم گفتن هميشگي بخواهيد دل او را به دست بياوريد. سعي كنيد تا آنجا كه ميتوانيد در دسترش باشيد اما اين حق شماست كه چنين انتظاري را از او هم داشته باشيد. اگر ميبينيد كه او تمايلي به اين موضوع نشان نميدهد، يكدفعه همه چيز را به هم نريزيد بلكه سعي كنيد با زيركي تعادلي در اين بدهبستانها بهوجود بياوريد البته يادتان نرود كه قبل از قضاوت كردن بايد نگاهي به شرايط او هم بيندازيد. ممكن است اينكه او وقت زيادي را براي بيرون رفتن با شما اختصاص نميدهد برايتان نشانه بيعلاقگياش به شما باشد اما شايد هم شرايط كاري او در اين روزها به شكلي است كه واقعا نميتواند بيشتر از اين شما را ببيند.
سعي كنيد در دوره نامزدی بيشتر به زندگي خصوصياش وارد شويد. اینکه هنوز رسما ازدواج نکرده اید را بهانه نکنید چراکه نامزدی باید زمان تکمیل شناخت شما باشد. دوستانش را ببينيد و تلاش كنيد كه به جمعشان وارد شويد. هر چه بيشتر خودتان را در زندگي او جا دهيد، نزديكي شما به يكديگر بيشتر خواهد شد. گاهي هم او را به جمع دوستانتان بياوريد يا وقتي كه ميخواهيد با خواهرتان و همسرش براي شام بيرون برويد او و يكي از اعضاي خانواده يا دوست صميمياش را هم با خود همراه كنيد. اجازه دهيد كه بخشي از زندگي روزانه او باشيد اما طوري رفتار نكنيد كه از اصرارهاي شما خسته و عصبي شود. در ضمن شما بايد در مورد خاطرههاي تلخ و شيرينش، آدمهايي كه دوستشان دارد يا از آنها بيزار است و... هم اطلاعات دقيقي داشته باشيد تا بتوانيد در موقعيتهاي مختلف واكنشهايش را حدس بزنيد و خودتان هم بهترين همراه براي هر حال و هوايش بشويد.
سعي كنيد، تجربههاي مشتركي داشته باشيد. به يك محل جديد برويد و يك پيك نيك خوب را تجربه كنيد. يك ورزش ۲ نفره انتخاب كنيد يا اينكه قرار يك پياده روي هر روزه را با هم بگذاريد. سعي كنيد بخشي از حافظه او شويد و برايش تداعيكننده شرايط يا مكانهايي باشيد كه هميشه با هم تجربهشان ميكنيد. با هم به كنسرتهاي موسيقي برويد و آلبومهاي جديد را تجربه كنيد. با اين كار شما كم كم بخشي از خاطره شنيداري او هم ميشويد. شايد ابتدا او شما را درگير همه قرارها و تفريحاتش نكند اما به مرور ميل او به حضور شما بيشتر خواهد شد و زماني كه لذت واقعي اين تجربههاي مشترك را حس كرد، بودن با شما برايش ارزش بيشتري خواهد داشت.
به نامزدتان در اين رابطه مسئوليتهايي بدهيد. همانطور كه خودتان همه هوش و حواستان به او و آرامشش است، بايد انتظارهايي هم داشته باشيد. اگر ازدواج كردهايد او را در مسئوليتهاي خانه سهيم كرده و سعي كنيد در مورد تصميمگيريهاي اقتصادي و برنامهريزيهاي آينده، خودتان را وارد ميدان تصميمگيرياش بكنيد. اگر هم نامزد هستيد و ميبينيد كه مرد آيندهتان زياده از حد از شما فاصله ميگيرد، از او بخواهيد كه گاهي دنبالتان بيايد، در مورد بعضي كارها و موضوعات برايتان تحقيق كند يا نظرش را در مورد كارهايي كه ميخواهيد انجام دهيد بپرسيد و وادارش كنيد كه فكرش درگير فعاليتهاي شما و آيندهتان شود. باز هم بايد تاكيد كنيم كه در سهيم كردن او اغراق نكرده و فكر نكنيد يك روزه بايد همه چيز تغيير كند. اگر شما هر هفته يك تغيير كوچك هم در اين رابطه بهوجود بياوريد يك برنده واقعي هستيد. به او بگوييد كه چه انتظاراتي از او و اين رابطه داريد. سعي كنيد بدون دعوا و گلايههاي هميشگي، خودتان را به او بشناسانيد. هيچ وقت محبتش را رد نكنيد. اگر پيشنهاد يك شام بيرون را ميدهد نه نگوييد و نخواهيد با مراعات كردنهاي بيهوده فاصله خودتان با او را بيشتر كنيد. از او بخواهيد كه مثل شما به فكر برنامهريزيهاي مشتركتان باشد يا اينكه گاهي به شيوهاي كه دوست داريد و برايش توضيح دادهايد به شما محبت كند.
دورههاي مشاوره ۲ نفره را تجربه كنيد. با مطرح كردن خواستهها و احساساتتان در كنار هم و در مقابل يك متخصص بيطرف هم يكديگر را بيشتر بشناسيد و هم با دنياي واقعي زنان و مردان هم آشنا شويد. شايد بد نباشد گاهي در كلاسها و همايشهاي رايگاني كه براي زوج درماني برگزار ميشود هم شركت كنيد و با ياد گرفتن فوت و فن گفتوگو با همسر يا نامزدتان، از اين فاصلهاي كه ميان شما ايجاد شده كم كنيد.
نامزدی یک مرحله حساس از زندگی شماست. مرحله ای که در آن نمی توانید به بهانه های کوچک همه چیز را از بین ببرید و نباید هم دلایل بزرگی که به شما خطر یک زندگی ناموفق را گوشزد می کنند نادیده بگیرید. اگر براي ترككردن اين رابطه آماده نيستيد پس بايد راهي براي درست كردنش پيدا كنيد. به نامزدتان بگوييد كه چه رفتارهايي باعث آزرده شدنتان ميشود، چه انتظاراتي از او داريد و حتي اگر واقعا از اين فاصله نگران هستيد، نگرانيتان را با او درمان بگذاريد و بگوييد كه نميتوانيد آنطور كه ميخواهيد به سرنوشت اين رابطه اميدوار باشيد. شايد همسر يا نامزدتان نداند كه چطور ميتواند به شما نزديكتر شود، پس با گفتوگو دوستي ميانتان را عميقتر كنيد اما شايد او واقعا ميلي به بهتر كردن اين رابطه نداشته باشد. اگر شفاف با هم در مورد آينده و احساستان حرف بزنيد شايد بتوانيد تصميم منطقيتري بگيريد و بدانيد كه شكاف ميان شما 2 نفر پر شدني است يا اينكه بيش از آنچه فكر ميكنيد رابطهتان از دست رفته است.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
Mersi jaleb bod
پاسخ ها
vase to kheyli khobe khahare nazam khob bekhonesh dar ayande be dardet mikhore
سلام
ممنون از راهنمایی تون، ولی ی کم به فکر اونایی که ازدواج کردن هم باشید و چند راه پیشنهاد بدین!!!!!!!!
نمیدونم چرا خدا با بعضی بنده هاش چنین کاری میکنه؟ من 25سال دارم و عاشق پسری شدم که 3سال ازم کوچیکتر بود. اون هیچوقت معنی عشقو نفهمید و ما هرگز باهم کلامی حرف نزدیم. من فقط از درون سوختم. اصلا میدونین چیه؟ عشق یکطرفه علاج نداره. فقط آدمو ذوب می کنه. من از خدا گله مندم که چرا اونو سر راهم قرار داد تا اینهمه زجر بکشم.
پاسخ ها
aziZam :(
شایسته جان!
عشق واقعی خداست! اونی که همیشه به یادته از همون روز اول همه چیزو با عشق آفرید اونی که تک تک آفریده هاشو دوست داره! عاشق واقعی هم خداست! مطمئن باش اگه این عشقت به سرانجام نرسید برا اینه که بهتر از اون رو برات در نظر داره کسی که واقعاً مثل اسمت شایسته تو باشه! پس تو هم سعی کن این گله و ناراحتی رو فراموش کنی و کنار بذاری و به ندای عشق خدا جواب مثبت بدی تا بهترین جوابها رو بگیری!عزیزم!
manam 18 salame.ashegham vali 1 tarafe.daram mimiram.ey khodaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
پاسخ ها
maryam joonam narahat nabash
aziZam man 19 salame vaghti 16 salam bod ashegh shodam ta parsal yani 2sal ashegh bodam ama didam natije nemide daram daghon misham saramo ba dars agarm kardam alanam mashghole konkoram en ghad narahat nabash maryam jonam eshghe vagheio peyda mikoni man peyda kardam
heeeeeeeeeeeeeeeey................. chi begam?!!!!!!!!!!!!!!!..................
لیلی خانم عزیز سلام. ممنون که به حرفام توجه کردید. من دور و بر خودم آدمای زیادی دیدم که به آتیش عشق ممنوع گرفتار شدن. خدا رو شکر اون پسره رو دیگه خیلی بندرت میبینم. خدا میدونه چقدر زجر کشیدم تا از ذهنم پاکش کردم. اما نمیدونم چرا خدا میذاره آدما به عشق ممنوع گرفتار بشن تا زندگیشون خاکستر بشه؟
پاسخ ها
سلام شایسته جان
از لطفت ممنونم اما اشتباه نکن عزیزم
خدا هیچوقت نخواسته ما رو زجر بده یا به عمد به مسائلی اینچنینی که آدمو واقعاً خورد میکنه گرفتار کنه! برا همینه که دائم سفارشاتی بهمون کرده که اگه خوب دقت کرده باشی رعایت کردنشون به نفع خود ماست مثل این روایت:« القلب حرم الله فلاتسکن حرم الله غیر الله» دل حرم الهی ست ، بگذار خانه دل جای صاحبخانه باشد.
احکام و تعالیم دینی هم برا راحت و زیبا زندگی کردن ماهاست و تجربه هم نشون داده هرجا پاهامون لغزید و بیراهه رفتیم دودش به چشم خودمون میره درسته شایسته جان؟
سلام من هم معتقد هستم که عشق دوطرفه وجود نداره و همیشه یکی به پای دیگری میسوزه ، من هم سال گذشته با پسری که هم کارم بود و غیر مستقیم ابراز علاقه کرده بود وبالاخره بعد ازگذشت ماه ها مستفیم ابرازکرد الاقه ی خودش رو اشناشدم ولی بااین که رابطه ی خوبی داشتیم بعد از مدتی غیبش زد و سراغی از من نگرفت ومن با این حس که شاید اشتباهی ازم سر زده دنبالش گشتم از شماره ی دیگه زنگ زدم تافهمید منم اول تفره رفت وبعد قطع کرد محل کارش رفتم ازاونجارفته بود . شاید جنس مذکر فقط دنبال یه جور توجه ومطرح شدن هستن فقط میخوان افتخارکنن که دخترهای زیادی بهشون علاقه مندند .
لیلی جون سلام.
تو راست میگی. دل حرم خداست.
کسی که قدر خودشو نمی دونه و به هر خس و خاشاکی دل می بنده مستحقه که مثل من از ته قلب بسوزه. اگه بگم اون پسره تنها کسی بود که بیشترین آزارهای روانی و نیش ها و تحقیرها رو به من وارد میکرد باورت نمیشه. نه قد و بالادار بود نه قیافه داشت و نه نزاکت حرف زدن. تقریبا تمام دوستام با تحقیر ازش یاد می کردن. هرچی فکر میکنم نمی تونم بفهمم دلیل علاقه من به اون چی بود؟؟؟ چرا 4 سال به یادش سوختم و در حسرت این که یه بار اسممو از دهنش بشنوم ذوب شدم؟؟ آدمیزاد تا کی تاوان حماقت ها و عقده های درونیشو پس میده؟؟
پاسخ ها
سلام شایسته عزیز
واقعاً همین طوره که میگی.من واقعاً تعجب میکنم که با این همه معایب زشتی که داشته چطور علاقتو جلب کرده! بی شک تو شایسته خیلی خیلی بهتر از اونو داری و اون به هیچ وجه لیاقت عشق تو رو نداشته!مطمئنم اگه به خدا توکل کنیم و هرکسی رو در جایگاه اون قرار ندیم بهترین ها رو برامون به ارمغان میاره اینو بهت قول میدم.
اما راز این که چشماتو بر معایب اون پسره بستی تو اینه که رابطه مستقیمی بین چشم و دل ما آدما وجود داره ما به هرچیزی که میبینیم ممکنه دل ببندیم! بخصوص که در روایات داریم نگاه به نامحرم تیری است زهرآگین از سوی شیطان لعین به سمت قلبها!!!
حتماً اینو هم شنیدی :ز دست دیده و دل هردو فریاد، که هرچه دیده بیند دل کند یاد!
پس با همه این تفاسیر اینو همیشه به یاد داشته باش گلم: به چشمانت بیاموز که هرکس ارزش دیدن ندارد!!!
من تا چند روز دیگه بیست سال رو کامل میکنم.با اینکه 20 سالمه ولی تا حالا عشق روتجربه نکردم ولی دوست داشتن رو چرا.
به نظر من عشق یه چیز بی معنیه و اصلا وجود نداره.اونیم که ما فک میکنیم عشقه در واقع یه هوس زودگذره و این دوست داشتن و دوست داشته شدنه که به زندگی آدم معنی میده.نترسید بالاخره هرآدمی یه نفر تو زندگیش پیدا میشه که دوستش داشته باشه و دوست داشتن هیچ وقت یک طرفه نیست.اینو بهتون قول میدم.موفق باشید.
عسل خانم عشق وجود داره ولی اینایی که ما میبینیم اصلا اسمشو عشق نزار.عشق واقعیو امام حسین(ع)معنی کرد که تمام زندگیشو(زن.بچه.برادر.خوهر.دوستاش)حتی خودشو در راه خدا تکه تکه کرد.هیچکس نمیفهمه.توقعی هم ندارم بفهمی فقط یکم در موردش تامل کن.ببین واقعا یه ادم میتونه اینجوری باشه که اخرشم هیچ خوشی نبینه بعد به این صورت جونشو واسه عشقش عرضه کنه.
عشق یعنی مادر ولاغیر بخدا مادر آخرشه...
be nazare man kasai ke dochare eshge yektarafe shodan khodaro bishtar mishnasano bishtar az bagie besh alage daran
degat konin hame az khoda harf mizanim.khoda maro bishtar az bagie bandehash dus dare o in dardo be ma dade ta bishtar besh nazdik shim
manke raziam
Salam dostan.man tarifi az eshgh toye zehnam nadaram vali yekio kheyli dos dashtam mano mese 1zapas mikhast eshghe avalo az dast dade bod omad peye man hamin k jun gere mano gozasht kenaro raft ba eshghesh toli nakeshid dobare omad ba geryeo zari baz ghabolesh kardam alanam modatiye tanham raft ama na ba on raft ba yeki dg.
همه دارن از بي رحمي هاي مردا حرف ميزن ولي كسي نميگه احساس و عاطفه و محبت زن و مرد نداره..من پسرم و 6 ماهه نامزدم...با نامزدمم 1سال دوستي كردم پر احساس و محبتم با اينكه همسرم اينو ميدونه ولي گناه خيلي بزرگي مرتكب ميشه هيچوقت تا حالا دستمو نگرفته هيچ محبتي بهم نكرده دريغ از 1 دوستت دارم..در حسرت با هم بيرون رفتن...6ماهه دارم ميسوزم و ميسازم..ميخوام تموم كنم نميتونم..خيلي دوسش دارم ..ولي تحملم بريده..اگه كسي ميتونه راهنماييم كنه مديونم ميكنه..فقط بگين چه جوري از دلم در بيارم...به خدا خيلي خستم كرده
پاسخ ها
از کجایی؟؟
امكان نداره من امتحان كردم و همه چيز خيلي بدتر از قبلم شد براي يه دختر تحملش سخته
سلام من الان سه ساله به خاطر یه عشق یک طرفه دارم میسوزم دیگه کم آوردم .خسته شدم .نمیدونم چیکار باید بکنم فکر کنم هیچ وقت دیگه نمیتونم فراموشش کنم .خدایا خیلی دوستش دارم
سلام . هر كي ميتونه به من كمك كنه . 25 سالمه و سه ساله با دخترداييم ازدواج كردم ولي از همون اول تو دلم دوسش نداشتم . نميدونم هوس بود يا ديوونگي ولي تو سه سال نتونستم با خودم كنار بيام . ولي اون خيلي عاشقمه و نميتونه فراموشم كنه . يكي دوبار بحث جدايي رو وسط كشيدم ولي با توجه به فاميل بودن و حرف مردم و علاقه اون خيلي سخته . اونم فهميد كه دوسش ندارم . ولي هم اون سختشه منو فراموش كنه و هم من طاقت ناراحتيشو ندارم . يعني دوس ندارم اون گريه كنه . احساس ميكنم برزخ ترين روزاي عمرمه و نميدونم چيكار كنم . از خدا خيلي خاستم بهم بگه چقدر زنده ام تا تصميمي درست بگيرم . نميدونم اگه عمرم زياد باشه و باهاشم بمونم از بي عشقيه من خسته ميشه ؟ نميدونم دنيا ارزش اينو داره كه بخام دختر معصومي رو داغون كنم . انقدر درموندم كه سراغ مواد هم رفتم ولي جلوخودمو بيشتر اوقات ميگيرم . كمكم كنيد من اوضام خيلي خرابه . خدا كمكك كن خداااااااااااااااااااااا
سلام من یه دختری ام که 24 سال تنهام اجازه ندادم هیچ پسری وارد زندگیم بشه تا اینکه تو دانشگاه با یکی از همکلاسی هام آشنا شدم که خیلی منو دوست داشت بعد 5 ماه خودمم نفهمیدم چی شد که باهاش دوست شدم.اولین دوست پسرم بود اولین نفری که دستشو گرفتم همه حسای قشنگو با اون تجربه کردم.اون خیلی منو دوست داشت حتی جلو روم گریه کرد قصدشم ازدواج بود تا اینکه تابستون شد و من به اجبار فرستادمش بره سر کار ی شهر دیگه،کل تابستون از هم دور بودیم تا اینکه ی بار تو تابستون با خواهرش همو دیدیم که من ی حرفی که نباید میزدمو جلو خواهرش زدم ولی منظوری هم نداشتم،که بعد رفتن من خواهرش بهش گفته بود این که از الان اینجوریه 2 روز دیگه میخواد چیکار کنه،خوب خواهرشه دیگه حرفاش روش تاثیر داره،منم خیلی ی مدت سرش غر زدم اونم ازم زده شدو از هم جدا شدیم.الان یک ساله که خودمو مقصر میدونمو همش گریه میکنم خیلی افسرده و گوشه گیر شدم خیلی دلم براش تنگ شده هر بار که بهش میگم دوست دارم قاطی میکنه. بعد من سریع ی دختر دیگه وارد زندگیش شد اون همش خوشحاله همش میره مهمونی اونوقت من حتی تو عروسی هم غمگینم یاد اون میوفتمو همش خودمو باعث جداییمون میدونم.نمی تونم فراموشش کنم آخه اون اولین عشقم بود هر روز تو دانشگاه میبینمش چیکار کنم الکی عشقمو از دست دادم اولا این همه دوسش نداشتم الان که از دستش دادم قدرشو میدونم فقط ازش ی فرصت دیگه خواستم اما بهم نداد.سر کلاس همش با هم کل کل میکنیم.اگه من تو کلاس نباشم میاد دنبالم.حتی ی بار بعد یک سال بقلش کردم که 2 قلبامون خیلی تند میزد بهش میگم قلب تو هم تند میزنه بهم گفت قلب من واسه همه دخترا تند میزنه عادتشه آخه مگه میشه؟؟؟ خیلی لج منو در میاره نمیدونم از دستش چیکار کنم هزار بار خواستم فراموشش کنم اما نشد
سلام ممنون میشم راهنمایی کنین.
من به پسر عموم علاقه مند شدم به حدی که خدا میدونه الان چقدر دلتنگشم
ولی نمیتونم بهش علاقمو بگم چون میترسم ازم دور بشه
ولی اونم بعضی موقع ها یه کارایی میکنه یا, حرفایی میزنه که فکرمیکنم بهم علاقه داره.. بهم نزدیک میشه کنارم میشینه دستشو میندازه گردنم یا به من میگه خانومم و... چیزای دیگه
ولی, من واقعا نمیتونم بفهمم که دوستم داره یا نه
خیلی روزای سختیه
سلام منم عاشق شدم عاشق کسی که قبلاتمام زندگیش بودم بدون سلام صبح به صبحش شروع نمیشدخانومن گفتنش کم نمیشدهردقیقه آمارمیدادجایی میرفت میگفت منومیدیددستپاچه میشداماالان چندماهه حالاکه این قدرعاشقش شدم ازم بریدنمیدونم چی شدامادارم میسوزم امادارم دیوونه میشم تاحدی که به مرگ فقط فکرمیکنم زندگیم بدون اون جهنمه چکارکنم میشه کمکم کنید
سلام به همه عاشق های واقعی
من دو سال هست عاشق پسری هستم و عشقم یک طرفه هست اون خبر نداره که من چقدر دوستش دارم کل شبانه روز بهش فکر میکنم و به همه امام ها متوسل شدم از خدا روزی 1000000بار می خواهم که من به وصالش برسم نماز و روزه و دعا و هر کاری بگید انجام دادم حتی پیش دعا نویس هم رفتم اما انگار هیچی
من تا به حال با پسری دوست نشده ام و الان که عاشق شده ام از خواب و خوراک افتاده ام