دایی: انگار بازی با استرالیا تمام شدنی نبود
وقتی علی دایی بهترین پاس عمرش را داد!
یکی از چهره های ویژه بازی ایران و استرالیا علی دایی بود. البته او این بار برخلاف همیشه نه به خاطر گلزنی بلکه به خاطر پاس گل زیبایش به خداداد عزیزی چهره ویژه ای داشت.
*چرا بازی ایران و استرالیا این قدر در خاطره ها ماند؟
دلایل زیادی داشت؛ اول اینکه این بازی تنها امید ما برای صعود به جام جهانی بود و بعد از مدت ها می توانستیم صعود کنیم. همچنین شاریط خاصی که بر بازی حاکم شد و ۲ بر صفر عقب افتادیم. کسی فکرش را نمی کرد که بتوانیم در این بازی برنده شویم و همین باعث شد تا این بازی بیشتر در خاطره ها بماند و لذت بردمان بیشتر شود.
*به برد در این بازی امید داشتید؟
ناامید نبودیم. ما می دانستیم که استرالیا تیم قدرتمندی است و بازیکنان بزرگی دارد که در اروپا بازی می کنند به همین دلیل می دانستیم که کارمان بسیار سخت است اما اصلا ناامید نبودیم.
*از شرایط بازی و هیجان داخل زمین بگویید.
ما بازی را خیلی بد شروع کردیم اما بعد از گل اول امید پیدا کردیم که می توانیم بازی را به تساوی بکشانیم. آن تماشاگر استرالیایی که به داخل زمین آمد باعث شد تمرکز پیدا کنیم و همدیگر را در زمین پیدا کنیم و با هم صحبت کنیم. کار آن تماشاگر به ما کمک کرد به جام جهانی برویم.
*۲۰ دقیقه اول بازی خیلی بد بود. بازیکنان شوکه شده بودند یا اینکه استرالیا خیلی خوب بازی کرد؟
استرالیا تیم خیلی خوبی بود و آنها آماده بودند تا جشن صعود بگیرند. از بازیکنانی که در آن بازی بودند بپرسید که چه جو خاصی در ورزشگاه حاکم بود. آنها چند موقعیت بسیار خوب داشتند که احمد بسیار عالی کار کرد و همه آنها را گرفت و یک روز فراموش نشدنی را رقم زد. عابدزاده در آن روز کار خاصی انجام داد و توپ هایی را دفع کرد که هیچ کس فکرش را نمی کرد. او یک تنه مقابل حریف ایستاد و نگذاشت تیم از هم پاشیده شود.
*یک پاس گل طلایی بسیار زیبا به خداداد عزیزی دادی. آیا این بهترین پاس گلتان بود؟
شاید در طول عمر فوتبالم پاس بهتری داده باشم اما به خاطر حساسیت بازی و اهمیت آن گل، بهترین پاس گل تمام عمرم بود.
*در جام جانی هم یک پاس گل خوب به مهدوی کیا دادی. آن پاس زیباتر نبود؟
بله، آن پاس هم مهم بود اما این بازی و این پاس ما را به جام جهانی برد و به همین دلیل بهترین پاس گلم بود.
*مثل اینکه در این نوع پاس ها شگرد داشتید؟
من با خداداد و مهدی سال ها همبازی بودیم و از هم شناخت داشتیم و راحت همدیگر را پیدا می کردیم.
*بازی با استرالیا بهترین بازی عمرتان بود؟
برای من بهترین و خاطره انگیزترین بازی عمرم بود. در شرایطی به جام جهانی رفتیم که در ورزشگاه شرایط خاصی بود و همه قطع امید کرده بودند اما اتفاقات خاص ما را به جام جهانی برد.
*این صعود یک معجزه بود یا بر اثر مسائل فنی به دست آمد؟
این بازی را نمی شود با مقیاس های فنی بررسی کرد. بازیکنان آنها در لیگ برتر انگلیس بازی می کردند و باتجربه و میدان دیده بودند. شرایط بازی هم به نفع آنها بود اما خدا کمک کرد و توانستیم از میدان سربلند بیرون بیاییم.
*این درست است که می گویند وی یرا بین دو نیمه صحبتی با بازیکنان انجام نداد؟
او بین دو نیمه گفت من نمی توانم به شما کمکی کنم. خود شما هستید که با ید بروید داخل زمین و هر کاری که می توانید انجام دهید. بعد از صحبت های وی یرا بچه ها با هم حرف زدند و هم قسم شدند که برای برد هر کاری از دستشان برمی آید انجام دهند و با روحیه بالا به زمین آمدیم.
*خاطره خاصی از داخل زمین و بازی دارید؟
بعد از اینکه بازی به تساوی کشیده شد ثانیه شماری می کردم که داور سوت پایان بازی را بزند. ۳۰، ۲۰ دقیقه اول وحشتناک بود و احمد فوق العاده کار کرد. بعد از گل دوم ثانیه شماری می کردم تمام شود اما تمام نمی شد.
*چه اتفاقی افتاد که بعد از پایان بازی ساندروپل را بغل کردید؟
ما یک ماراتن سخت را سپری کردیم و پستی و بلندی های زیادی را پشت سر گذاشتیم. در بازی مقابل استرالیا هم خیلی سختی کشیده بودیم. بعد از اینکه توانستیم پیروز شویم آن قدر خوشحال بودم که نمی دانستم چه کار می کنم و بعد از پایان بازی فهمیدم که ساندر پل را بغل کرده ام.
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر