دستور احمدینژاد درباره سرمربیگری قطبی
مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس ادعا میكند كه علیآبادي و سعيدلو از علاقه هدايتی به پرسپوليس سوءاستفاده كردند.
مصطفوی كه به ارزیابی این روزهای پرسپولیس میپردازد، معتقد است كه گزینههای فعلی هیاتمدیره و حتی اسپانسر جدید این باشگاه فقط از روی سلیقه و خواسته خادم انتخاب شدهاند نه مصلحت پرسپولیس!
* در مورد پرسپولیس، بحث مدیریتی باشگاه و حتی اسپانسر این باشگاه شبهات و مسایل زیادی وجود دارد.
- نظر شخص من این است كه انتخابها در پرسپولیس باید منطقی و اصولی باشند، آدمهایی كه ۱۰سال در این ورزش بودهاند را كنار گذاشتند و با دلایل واهی عذر آنها را خواستند ولی به جای آنها كسانی را آوردند كه حالا دنبال دو، سه تومان هستند.
* واضحتر صحبت میكنید؟
- وقتی بحث واگذاری پرسپولیس پیش آمد، با هدایتی صحبت كردند و حتی شنیدم كه صدمیلیارد بدهی و ضمانتنامه بانكی از او خواستند. اما حالا پرسپولیس را دست كسانی دادهاند كه بعد از گذشت ۱۵ روز هنوز پول به حساب باشگاه واریز نشده و پرسپولیس زمان ایدهآل برای یارگیری، برنامهریزی و ... را از دست میدهد. من نمیدانم چرا ما در انتخاب بهترینها مشكل داریم و به سراغ كسانی دیگر میرویم.
* یعنی فكر میكنید هدایتی میتوانست گزینه بهتری باشد؟
- كسی باید در پرسپولیس باشد كه یك قرون بیارد و پنج زار ببرد! نه كسی كه پنج زار بدهد و یك ریال بخواهد! كسی كه به پرسپولیس میآید نباید دنبال كاسبی باشد. پرسپولیس جای این حرفها نیست. تا دلتان بخواهد شهرت میدهد و طرف را معروف میكند ولی پول ندارد. پرسپولیس باید به یك عاشق برسد كه خرج این تیم كند، نه یك كاسب! بعضیها با توجه به اینكه این چیزها را میدانستند، حسابی با هدایتی بازی كردند و از علاقه و عشق او سوءاستفاده كردند.
* چطور؟
- شاید باورتان نشود ولی من با گوش خودم چیزهایی شنیدم كه كسی از آن خبر ندارد.
* مثلا چی؟
- من با گوش خودم شنیدم كه سعیدلو و علیآبادی به هدایتی گفتند كه قصد دارند پرسپولیس را به او بدهند. شنیدم كه حتی در مورد نحوه واگذاری صحبت كردند و یكسری حرفهای دیگر زدند ولی وقتی كه تیم را زمین زدند و ما را به جان هم انداختند، دماغ هدایتی را سوزاندند. آنها به خوبی از عشق و علاقه هدایتی به پرسپولیس سوءاستفاده كردند و با توجه به این موضوع بود كه اینبار هم تا دقیقه ۹۰ با او صحبت كردند و در نهایت كسی را آوردند كه میگویند به بعض یها بدهكاراست.
* اما اینها انتخابهای خادم به عنوان معاون پارلمانی وزارت ورزش هستند؟
- دقیقا من هم اعتقاد دارم كه این افراد گزینههای مورد نظر و دلخواه خادم هستند. گزینههایی كه وزیر و خادم آنها را میخواهند، نه گزینههای ایدهآل ورزشی. پرسپولیس نه حق پخش تلویزیونی دارد و نه حق آگهیهای محیطی. پس كسی كه میآید باید ضرر و زیان پرسپولیس را به جان بخرد. من فقط امیدوارم كه گزینههای جدید پرسپولیس بتوانند مشكلات تیم را برطرف كنند و از همین حالا به فكر مسایل اسپانسرشیپ باشند.
* بحث كسب شهرت در پرسپولیس و پوشش دادن یكسری مشكلات هم در نوع خودش جالب بود.
- بله... در پرسپولیس شهرت هست ولی درآمد خیر. امیدوارم الان شرایط طوری نباشد كه هدف بعضی از دوستان كمك به ورشكستهها و زمینخوردهها باشد چون پرسپولیس احتیاج به كسانی دارد كه بتوانند خرج این تیم كنند. شرط و شروطی كه برای هدایتی میگذارند و از او ضمانتنامه صدمیلیاردی میگیرند یك اتفاق عجیب در جهان است و من تا حالا نشنیده بودم كه یك نفر تا این حد یك برند و یك اسم را دوست داشته باشد.
* شما در حالی از هدایتی تعریف و تمجید میكنید كه در زمان حضورتان در پرسپولیس با او مشكل پیدا كردید.
- ما با هم مشكل نداشتیم. ما را به جان هم انداختند. دوستی و ارتباط ما به نفع بعضیها نبود.یكسری مشكلات فنی داشتیم ولی كارمان را عالی انجام میدادیم. یكسریها زیر پای هدایتی نشستند و گفتند كه میخواهند تكلیف پرسپولیس را روشن كنند. گفتند كه یكسری تغییرات به وجود آورد تا كار نهایی شود. به همین دلیل بود كه هدایتی خودش را كنار كشید و مشكلات ما شروع شد. من بدون او و كمكهایش دچار مشكل شدم و با این شكافی كه به وجود آمد یكی از بهترین تیمهای تاریخ پرسپولیس را خراب كردند و باعث شدند تا تیم نتیجه نگیرد.
* فكر میكنید كه چرا با شما تا این حد مشكل داشتند؟
- چون ما سرمان زیر بغل كسی نبود... چون آدم سیاسی نداشتیم... چون هم پول داشتیم و هم مدیریت. شاید دلیل نبود من در فدراسیون یا فوتبال همین است كه به كسی باج ندادم و سرم زیر بغل اینها نبود.
* در مورد این موضوع فقط كد میدهید یا اینكه میتوانید توضیح هم بدهید؟
- دخالتهای علیآبادی، سعیدلو و حتی احمدینژاد در پرسپولیس غوغا میكرد. دوستان حتی به ما كارمند معرفی میكردند... مثلا آقای(ض) را همان اول معرفی كردند و طرف شد مسوول(...) باشگاه! اما ما جلوی این چیزها ایستادیم و نگذاشتیم كه این قضیه ادامه پیدا كند. به هر حال ما یك ریال بدهی نداشتیم و من تنها مدیری بودم كه باشگاه را بدون بدهی تحویل دادم...
* اما در مورد شما هم ...
- اما چی؟ ما كمتر از ۱۰ میلیون تومان به دو تا بازیكن مثل حقیقی و بهادر عبدی كه خوب كار كرده بودند و پول كمی گرفته بودند دادیم و همین برای ما پرونده شد. پرونده دیگری كه علیه ما درست كردند این بود كه چرا از كارمندها مالیات نگرفتیم! یكسری چیزها علیه ما مطرح كردند كه ساختگی بود.
* در مورد وضعیت مدیریت باشگاه و صحبتهایی كه در مورد دستگیر شدن بعضیها میشود چه صحبتی دارید؟
- ما دو گروه مدیر داریم. ۷۵ درصد كه سیاسی هستند و ۲۵ درصد ورزشی. هرچند كه حتی خود «عبدو» هم سیاسی بود ولی تجربه نشان داده كه سیاسیها در مدیریت ورزشی موفق نبودهاند. بعضی وقتها كار به جایی رسیده كه حتی ورزشیها هم تحت كنترل سیاسیون بودهاند. حسابش را بكنید كه وقتی یك مدیر سیاسی مثل رویانیان میآید و به بازیكنی كه بیشتر از ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون نمیارزد، یك میلیارد میدهد چه اتفاقی میافتد. فردا كه چكها، هزینهها و پروندهها مورد حسابرسی قرار میگیرد و به بازرسی میرود، چه اتفاقی می افتد؟
* یعنی حتی شما كه ورزشی بودید هم تحت تاثیر سیاسیها قرار گرفتید؟
- وقتی سعیدلو و علیآبادی روی كار بودند این مشكلات را داشتیم. بله... اعتراف میكنم كه حتی آمدن قطبی به پرسپولیس در زمان ما دستوری بود. قطبی به درد پرسپولیس نمیخورد و گذشت زمان این را نشان داد. اما مشكل این بود كه احمدینژاد او را دوست داشت و میخواست كه قطبی سرمربی پرسپولیس شود. مشكل جایی است كه سیاسیون وارد ورزش میشوند. مشكل جایی است كه سیاسیون حتی روی ورزشیها تاثیرگذار میشوند و بالاخره فقط به دنبال این هستند تا از این طریق شهرتی كسب كنند، وزیر یا رییسجمهور شوند.
* انتخاب رحیمی را به عنوان مدیرعامل پرسپولیس چطور ارزیابی میكنید؟
- رحیمی جزو همان ۲۵ درصد مدیر ورزشی است. اعضای هیاتمدیره پرسپولیس هم سیاسی نیستند. رحیمی در این هیاتمدیره دستش باز است. او از لحاظ فنی وضعیت و شرایط بهتری نسبت به بقیه دارد و با توجه به سلامت و تجربهای كه دارد كسی از داخل هیاتمدیره نمیتواند به مدیرعامل فشار بیاورد. بار سیاسی این هیاتمدیره كمتر از بقیه دورههاست ولی به رغم این امیدواری، پرسپولیس مشكل مالی دارد و نگران صحبتهایی هستم كه در مورد اسپانسرشیپ میشنوم.
* گویا دل پری داشتید!
- متاسفانه در كشور ما دموكراسی قوی نشده. طوری نشده كه هركدام از ما سر جای خودمان باشیم. باید وظایف و شرح وظایفمان سازمانی مشخص شود. دموكراسی یعنی آزاداندیشی، آزاد صحبت كردن و آزادی. اما همه اینها به شرطی است كه به حریم دیگران احترام بگذاریم و دخالتی در كار بقیه نداشته باشیم.
ارسال نظر