دیشب با آبروی ایران در آسیا بازی شد
فوتبال در ایران فراتر از یک ورزش است؛ شاید بتوان آن را نمایانگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور هم دانست.
برترینها: فوتبال در ایران فراتر از یک ورزش است؛ شاید بتوان آن را نمایانگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور هم دانست. مثل نتایج دیشب دو نماینده مطرح ایران در لیگ نخبگان آسیا که نه تنها نشاندهنده عملکرد بازیکنان و کادر فنی است، بلکه بازتابدهنده امیدها و آرزوهای جوانان، وضعیت اقتصادی و صنعتی کشور و حتی سطح مدیریتی موجود در فدراسیون فوتبال نیز هست.
در سالهای اخیر، تیمهای ایرانی با چالشهای متعددی مواجه بودهاند. از یک سو، جوانان ایرانی با استعدادی در عرصه فوتبال ظهور کردهاند که نشاندهنده پتانسیل بالای کشور در این حوزه است. اما از سوی دیگر، عدم مدیریت منابع مالی و تصمیمات مدیریتی نابجا و مهمتر از همه معضل دلالی در فوتبال ایران نه تنها بر روی عملکرد تیمها در مسابقات آسیایی تأثیر گذاشته بلکه بر روی روحیه و انگیزه جوانان نیز اثر منفی داشته. مثلا نیمه دوم بازی استقلال با الهلال را به یاد بیاورید. سعودیها برای قویت تیمشان، نیمار را وارد بازی میکنند و تعویض استقلال هم میشود آرمان رمضانی! چه بر سر ایران آمده واقعا؟
در واقع فوتبال به عنوان یک نمایشگر اجتماعی، میتواند به ما بگوید که چه چیزی در دل جامعه میگذرد. وقتی تیم ملی یا باشگاههای ایرانی در رقابتهای آسیایی موفق عمل میکنند، این موفقیتها به نوعی امید را در دل مردم زنده میکند. شاید اصلا فوتبال دلخوشی نسلیست که در یک ویرانه اقتصادی روز را شب میکند و هر از چندگاهی میتواند جوانان به آیندهای روشنتر امیدوار کند و حتی ممکن است این موفقیتها باعث افزایش علاقهمندی به ورزش و فعالیتهای گروهی شود. اما زمانی که نتایج ضعیف باشد، احساس یأس و ناامیدی در جامعه گسترش پیدا میکند و این موضوع میتواند تأثیرات منفی بر روی روحیه عمومی داشته باشد.
در کنار این مسائل، مدیریت فدراسیون فوتبال ایران نیز یکی از بزرگترین چالشهاست. مهدی تاج و تیم مدیریتی او بارها به دلیل تصمیمات نادرست و عدم برنامهریزی مناسب مورد انتقاد قرار گرفتهاند. به نظر میرسد که فدراسیون فوتبال ایران بیشتر از آنکه به فکر پیشرفت و توسعه فوتبال باشد، به دنبال حفظ وضع موجود است. برنامهریزی برای کاهش سقف بودجه فصل بعد نشاندهنده عدم توانایی در مدیریت منابع مالی و نادیده گرفتن نیازهای واقعی تیمهاست. این نوع مدیریت شاید مشتی نمونه خروار سایر مدیران هم باشد که نه تنها به ضرر تیمهای ملی و باشگاهی تمام میشود، بلکه میتواند آینده ایران را نیز به خطر بیندازد.
شاید آن روز که برانکو گفت فوتبال ایران به زودی آماتور میشود خیلی مورد انتقاد قرار گرفت اما خب آنچه که امروز میبینیم نموداری از پسرفت است. همین که مثلا ضربه سر رامین رضاییان به تیر دروازه الهلال میخورد و یک حسرت دست جمعی طوری خود را بروز میدهد که انگار گل زدن به تیمهای عربی برای ما آرزو شده. در واقع، فوتبال ایران نیازمند یک بازنگری اساسی در ساختار مدیریتی خود است. باید توجه بیشتری به جوانان و استعدادهای نوظهور شود و امکانات و زیرساختهای لازم برای پرورش این استعدادها فراهم گردد. همچنین، شاید بهتر باشد که به جای کاهش بودجه، سرمایهگذاری بیشتری در حوزه فوتبال انجام شود، البته شاید توقع ما سرمایه گذاری میلیارد دلاری مثل عربستان نباشد اما خب میدانیم که با وجود تمام محدودیتهای اقتصادی باز هم به اندازهای سرمایه در این کشور هست که بتوان خاک این فوتبال را حاصلخیزتر کرد.
تجربه همین همسایههای عربیمان نشان داده که سرمایهگذاری در ورزش میتواند به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک کند. فوتبال باید به عنوان یک ابزار برای ایجاد امید و انگیزه در جامعه مورد استفاده قرار گیرد. اگر ما بتوانیم با برنامهریزی صحیح و مدیریتی کارآمد، از پتانسیلهای موجود بهرهبرداری کنیم، نه تنها فوتبال بلکه کل جامعه میتواند از این پیشرفتها بهرهمند شود. امید است که با تغییر نگرشها و رویکردها، شاهد روزهای روشنی برای ایران و جوانان این سرزمین باشیم.
ارسال نظر