دستاورد تازه بنسلمان، تلخترین راز ایرانیها را افشا کرد!
سهشنبه شب در میان خبرهای آتشین خاورمیانه، قرعه شانس به نام بنسلمان خورد.
برترینها - علیرضا باقرپور: سهشنبه شب در میان خبرهای آتشین خاورمیانه، قرعه شانس به نام بنسلمان خورد. با اعلام رسمی جیانی اینفانتینو، رییس فیفا، میزبانی جام جهانی(بخوانید بزرگترین فستیوال ورزشی دنیا) در سال ۲۰۳۴ به عربستان سعودی رسید. اتفاقی که همین سال گذشته در قطر شاهد بودیم.
شاید پشتوانه مالی حاصل از فروش نفت، عامل مهمی در راه این موفقیت برای سعودیها بوده اما نکته حیاتی ماجرا به یک استراتژی نوین و کارگردانی درست برمیگردد؛ جایی که صندوق سرمایهگذاری سعودی تصمیم به تزریق بودجهای عظیم به بدنه ورزشی عربستان گرفت. با صید میزبانی رقابتهای معتبر اروپایی نظیر سوپرجام اسپانیا و ایتالیا و بعدتر ورود وزنههای فوتبال اروپا نظیر رونالدو، نیمار و بنزما توانست چشم میلیونها بیننده تلویزیونی را به شبه جزیره وسیع غرب آسیا بدوزد. همان جایی که پیشتر به دلیل وجود زیارتگاه نخست مسلمانان شناخته میشد حالا توانسته علاوه بر سود حاصل از گردشگری، سهم بزرگی از تراکنشهای مالی دنیای ورزش را مال خود کند.
اما ماجرای این چند خط قرار نیست در عربستان دنبال شود. قرار هم نیست به رونق بازار کشورهای حوزه خلیج فارس بپردازیم. اصلا کاری به کار بقیه نداریم و فقط کمی میخواهیم یقه خودمان را بگیریم. پس به روزی میرویم که ایران داوطلب میزبانی جام جهانی 1990 شد. روایتی که احتمالا به گوش خیلیها نرسیده و خب دانستن تاریخ بهتر از ندانستن آن است.
پس از برگزاری موفق بازیهای آسیایی در سال 1353، ایران خود را آماده برای میزبانی از اتفاقات بزرگتر میدید. ساخت دو ورزشگاه به روز در تهران و تصمیم به گسترش این زیرساختها در سایر نقاط کشور، اتفاقاتی بود که زمینهساز دستاوردهای بینالمللی بزرگتری میشد.
پس ایران درخواست میزبانی جام جهانی 1990 که حالا با عنوان «نودِ ایتالیا» شناخته میشود را به فیفا ارسال کرد. در حالی که تنها رقیبمان در این مسیر، شوروی بود. بعید هم بود با توجه به روند توسعه سریع در کشور، قافیه را به روسها ببازیم. اما پرونده میزبانی پس از وقوع انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی بسته شد. در اینکه کشور با توجه به فضای ملتهب دهه شصت و به بار آمدن خسارات سنگین ناشی از زخم جنگ هشتساله، توانایی برگزاری چنین فستیوالی را نداشت هیچ بحثی نیست. بحث ما جایی گره میخورد که چرا مسیر توسعه هیچ زمان دیگری به ریل بازنگشت؟ البته که برخی سوالات، در خود پاسخ را نهان میکنند!
اینکه علت توفیق عربستان و قطر را با پشتوانه به فروش نفت در این راه بدانیم، ذهنیتی عجیب عبث و بیهوده است؛ به حدی که انگار مثل کبک سرمان را در برف عمیق فرو برده باشیم. توسعه، درایت میخواهد و درایت از یک بینش عمیق نشات میگیرد.
اما خب ما قرار نیست گذرمان به چنین روزهایی بیافتد چون در گوشهی رینگ زمانه، تن خود را به دست رقصان مدیرانی سپردهایم که از پس بازسازی یک استادیم 50ساله هم برنمیآیند. همانهایی که اوج هنرنماییشان استخدام حسن یزدانی و باقی بچههای تیم ملی کشتی در بانک ملی است. هنرمندان شایستهای که توانستند کِشتی ورزش ایران را با قدرت به کوه یخ بکوبند. اینها که گفتیم مشتی دردِ دل بود که در گلویمان گیر کرده بود. لطفا به خودتان نگیرید که عمرمان گذشت...
نظر کاربران
عمر گران مي گذرد
خواهي نخواهي
سعي بر آن کن نرود رو به تباهي
مطلب دل را طلب از سوي خدا کن
زان که بود رحمت او، لايتناهي
عمر کمه صفا کن
رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دريا
به قطره اکتفا کن...
دورود برشرفت حرف حق زدی
علت بی کفایتی وبی لیاقتی بعضی هاست
این مشت درد دل از خروارها گذشت و دیگه امیدی به بهتر شدن اوضاع نیست
چرا حرف مفت میزنی، کدوم توسعه ورزشی، چرا سرتون رو عین کبک کردید تو برف!
تو همین دو ماه اخیر در بازیهای آسیایی و پارا آسیایی رتبه عربستان چند شد؟
کمی انصاف داشته باشید
بالاخره مدال طلا المپیک گرفتند یا نه دو نقره دو برنز در تاریخ المپیک
تا لابی تو فوتبال ایران هست پیشرفت در حوزه فوتبال رخش نمیبنده
درود برتو این حرفت عالی بود حقیقت تلخ اگر ......بود الان ازژامن جلو بودیم
قابل پیش بینی بود