آقای قلعهنویی هیکل شما اینجوری روی فرم نمیآید
برای یک عکاس زیاد اتفاق میافتد که سوژه از فریم ثبتشده ناراضی باشد.
امیر جدیدی در روزنامه هممیهن نوشت: برای یک عکاس زیاد اتفاق میافتد که سوژه از فریم ثبتشده ناراضی باشد. یک وقت هست که عکاسی در فضای استودیویی انجام میشود و سوژه برای ثبت عکس به آتلیهای میرود و پول میدهد و توقع دارد تا آنجا که ممکن است عیوب ظاهریاش پوشانده شود. عکاس هم به مدد فیلتر، نور، اضافه کردن فورگراند، بکگراند، کم و زیاد کردن «بلار»، «کلاریتی» و التماس به فوتوشاپ موفق میشود خواسته مشتری را برآورده کند. حالا اینکه عکس تولیدشده با واقعیت چقدر فاصله دارد و ارائه عکس غش در معامله نباشد، بحث دیگری است. اما وقتی از عکس مستند حرف میزنیم یعنی عکاس مثل چشم امانتداری است که هر چه میبیند را راست، درست و مستقیم ثبت و ضبط و به مخاطبان غایبش نشان دهد. حرفم را اشتباه برداشت نکنید، نمیخواهم بگویم در عکس مستند لزوماً همه باید زشت و بدهیکل و... به تصویر کشیده شوند.
اما مسئله عکس مستند و خبری چیزی غیر از زیبایی سوژه است. وقتی عکاسی برای پوشش خبری اخبار تیم ملی آفیش میشود مسئلهاش هیکل سرمربی تیم ملی نیست و مسئولیتی برای پوشاندن و قلب واقعیت ندارد. ظاهراً عکاس بعد از ثبت عکس شوخی به ذهنش رسیده و کپشنی به عکس ضمیمه کرده؛ این که شوخی کردن با سرمربی تیم ملی هم میتواند خط قرمز باشد را نمیدانم. اما این را میدانم که با راه ندادن عکاس در جلسه بعدی تمرین تیم ملی هیکل سرمربی روی فرم نمیآید و عکاسهای دیگر تصویر قلعهنویی را با شکم سیکس پک ثبت نمیکنند. خوب بود امیرخان توصیه نظامی گنجوی را به گوش جان میشنید و عکس را در مقام آینهای بیغرض و مرض میدید.
آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شِکَن! آینه شکستن خطاست
ارسال نظر