اولیایی: نمیتوانیم هم تعصب بخواهیم و هم فوتبالمان حرفهای باشد!
کاظم اولیایی گفت: در دنیای امروز هر فوتبالیستی دنبال این است که کجا برایش از هر نظر بهتر است. مثلا طارمی از عربستان پیشنهاد مالی بالایی دارد ولی از اروپا نمیرود.
خبرآنلاین: باشگاه استقلال روزهای پرخبری را میگذارند و اتفاقات مربوط به این باشگاه در صدر اخبار قرار دارد. هفته گذشته درگیری و کتک خوردن دو هوادار در تمرین استقلال اتفاق ناراحتکنندهای بود که واکنش باشگاه را هم در پی داشت و جواد نکونام هم از این دو هوادار دلجویی کرد. پس از این اتفاق هم ماجرای مربوط به جدایی علیرضا بیرانوند از پرسپولیس و مذاکراتش با استقلال جنجال بزرگی به راه انداخت و صحبت درباره آن همچنان ادامه دارد.
کاظم اولیایی، مدیرعامل سابق استقلال درباره اتفاقات پیرامون این باشگاه صحبت کرده که در ادامه میخوانید:
هفته گذشته اتفاق تلخی در تمرین استقلال رخ داد و باعث ناراحتی همه شد. نظر شما در این خصوص چیست؟
متاسفانه اتفاقی که افتاد همه را آزار داد. برای باشگاه بزرگ استقلال که پرافتخارترین تیم ایران در آسیاست اتفاق بدی بود و همه آن را محکوم کردند. من از این زاویه نگاه میکنم که چیکار کنیم این اتفاق دیگر رخ ندهد. ما باید استانداردهای یک باشگاه حرفهای را به رسمیت شناخته و اجرایی کنیم. باید تشکلهای فنی و هواداری داشته باشیم. البته نه چیزی که داخل باشگاه باشد. الآن حدود 70 نفر در این تیم حقوق میگیرند ولی چارت و ساختار حاکم نیست. در حالی که باشگاه معاون فرهنگی دارد، پس باید اختیار داشته باشد تا کانون هوداران را خارج از باشگاه سازمان دهی کند. باشگاه اختیار میدهد و مسئولیت میخواهد و اختیارگیرنده بابت آن باید پاسخگو باشد. شاید عدم اطلاع دقیق از حوزه باشگاهداری حرفهای و سیاستی که اخیرا دیده شده و آن هم مدیریت از پایین به بالاست. یعنی عدهای از مدیران مبنا را این میگذراند که هوادار چه میگوید و ما انجام دهیم. این شدنی نیست. هوادار محترم است و عزیز و کلی خواسته برای خودش دارد. چون باشگاه هم تشکل هواداری مستقل را به رسمیت نمیشناسد که با هواداران واقعی رایزنی کند و الآن اگر به خواسته خصوصی هر کدام عمل کند، بقیه راضی نمیشوند. این تشکلها را ایجاد نکردهایم و اگر هم باشد آن را به رسمیت نمیشناسیم. بعد یک زمانی احساس خطر به وجود میآید و عدهای به مدیرعامل نزدیک میشوند که صلاحیت راهنمایی هم ندارند و مشاورهشان این میشود که آدمهایی بیایند و برخورد فیزیکی کنند و با مشت آهنین هوادار را اداره کنند. این باید ریشهیابی شود و کمیته اخلاق مداخله کند. الآن در تمرین اول این اتفاق افتاده و فردا در استادیوم آزادی مسابقات بزرگی داریم. اگر آنجا اتفاقی رخ دهد و نتوانیم خط مشخصی به هوادار بدهیم و به باشگاه اعتماد نکند چه میشود؟ هوادار میخواهد از فوتبال لذت ببرد که حتمآ هم باید لذت ببرد ، متاسفانه این حرکات باعث ناراحتی و عصبانیت هوداران میشود.
این قضیه از سالها قبل شروع شد و مدیران باشگاهها از طریق لیدرها تلاش میکردند سکوها را به سود خود حفظ کنند.
اصلا چیزی به اسم لیدر و کمیته مشوقین در دل باشگاه مفهومی ندارد. شما یک سری آدم استخدام کنی که از تو حمایت کنند. اینها که لیدر و مشوق نیستند، بادیگارد هستند. هوادار خودش خودجوش باید تشکل ایجاد کند و تیمش را تشویق کند. مشکل از وقتی شروع شد که سعی کردیم چند نفر را به عنوان لیدر و مشوق استخدام کنیم. ما نمیخواهیم راه درست فوتبال حرفهای را برویم. درست این است که هواداران از روی علاقه به باشگاه و لذتی که میبرد هر کمکی کند. ما این را برعکس کردهایم. عدهای با مشت آهنین هوادار مخالف را کتک میزنند. اصلا اقتضای فضای هواداری مخالفت و موافقت است. اگر در استادیوم نتوانند این را بروز دهند، خب کجا بروز دهند؟ باید تلاش کنیم این فرهنگ ایجاد شود و درست و غلط را به هوادار نشان دهیم. هواداری که ما را تایید میکند یک اکثریتی تشکیل دهد. البته همیشه یک اقلیتی هم وجود داشته است. که در هرصورت ساز مخالف میزند واین هم در ذات فوتبال است ودر هر شرایط باشگاه باید ساختار هواداری را به رسمیت بشناسد که برای خودش برنامه و رویداد داشته باشد که در جریا اخبار باشد، خب هوادار همراهی میکند. الآن هوادار دور از باشگاه است و عدهای خاص به باشگاه چسبیدهاند. عدهای هم نسخه نوشتهاند و اینطور که شنیدم این نسخه یک مشاور فرهنگی است که بین هواداران منفور هم بوده. آن شخص به آمدن این افراد توصیه کرده و ذهنیت منفی هوادار را تقویت کرده است. نتیجهاش هم اتفاقات ناهنجار و متاسفانه ناراحت کننده بود.
اقدام جواد نکونام برای دعوت دو هوادار به تمرین و دلجویی از آنها چطور بود؟
دست او درد نکند و در حوزه خودش کارش را کرد ولی دقت شود. آقایان نگویند اینها مزدور بودند خب از مزدور بقیه که تشکر نمیکنند! باید رعایت این اصول را کنیم. این حرکت حداقل اقدام بود و تشکر میکنم ولی باید همصدا باشیم و نارضایتی عده معدودی را بپذیریم چون خاصیت فوتبال این است. فوتبال محل آزادی برای بیان نظرات افراد است و باید ظرفیت خود را بالا ببریم. کمیته فنی خوب است ولی ما تا شکل میدهیم چون آنها نظرشان مخالف هم بود آن را منحل میکنیم. ما باید از پیشکسوتان استفاده کنیم و مورد عزت و مشورت باشند. کمیته فنی یعنی بازیکنانی که سالها در باشگاه زحمت کشیدند. تشکیل آن کار خوبی بود.
ولی سریع منحل شد!
چون ظرفیت در مدیران نبود. قرار نیست همه موافق باشند. همه جای دنیا تعداد اعضا فرد است تا رایگیری شود و اگر قرار بود همه یک نظر داشته باشند دیگر تشکیل کمیته معنی نداشت. ما نباید در باشگاه را به روی پیشکسوتان ببندیم/ حوزه مدیریت تلاش کند انشاالله هر چه زودتر چارت و ساختاری منظم و پاسخگو از افراد خوشنام برای باشگاه ایجاد کند. درست است که آقای کریمی در هیات مدیره بوده ولی مدیریت در استقلال فن خودش را میخواهد. سعه صدر و بلندنظری میخواهد که از پیشکسوتان کمک بگیرد که از باشگاه دور نشوند.
خانواده مرحوم حجازی هم خیلی از این ماجرا دلخور شدند.
خب همه این حرکت را تقبیح کردند و اتفاق بدی بود.
یکی دیگر از انتقادات به آن بنرها و لقب جاننثار بود!
اینطور که فهمیدم یک مشاور برای خودشیرینی این کار را کرده بود. کار بدی بود و همه تقبیح کردند. با بنر و تبلیغات محبوبیت به دست نمیآید. محبوبیت در عملکرد بلندمدت است. هوادار انتظار دارد مدیران با عملکرد محبوب شوند.
نظر شما درباره انتخاب جواد نکونام چیست؟
جواد نکونام خیرالموجودین است. یکی از اتفاقات خوب این بود که همه اعضای کمیته فنی به او رای دادند. اگر کمیته فنی حفظ میشد آنها به جای اراذل و اوباش کنار زمین حضور داشتند. وبقیه پیشکسوتان به تمرین دعوت میشدند. در مورد نکونام نقطه عطفی اتفاق افتاد که همه اعضا رای مثبت دادند. ایشان مورد حمایت هم یشکسوتان و هم هواداران و مدیران باشگاه بوده و این یک فرصت طلایی برای ایشان همکارانشان و باشگاه است. امیدوارم امکاناتی به او داده شود که استقلال به جایگاه اصلی خودش برسد. استقلال پرافتخارترین تیم ایرانی در آسیاست و همه منتظر ستاره سوم هستیم.
این روزها بحث جدایی بیرانوند از پرسپولیس و مذاکراتش با استقلال هم خیلی داغ شده است. نظر شما چیست؟
وقتی فوتبال حرفهای میشود این نقل و انتقالات هم طبیعی است. هر تیمی میخواهد نیاز خودش را تامین کند. ما نمیتوانیم هم تعصب باشگاه بخواهیم و هم اسم فوتبالمان حرفهای باشد. در دنیای امروز هر فوتبالیستی دنبال این است که کجا برایش از هر نظر بهتر است. مثلا طارمی از عربستان پیشنهاد مالی بالایی دارد ولی از اروپا نمیرود. ما باید به تصمیم بازیکنان احترام بگذاریم. نمیشود اسم فوتبالمان را حرفهای بگذاریم ولی توقع داشته باشیم که با احساس و آماتوری موضوع جمع شود. من این چند روز در برنامههای تلویزیونی هم دیدم این دوگانگی را نباید توسعه بدهیم. فوتبال حرفهای است و بازیکن باید تصمیم حرفهای بگیرد.
این ارقام مطرح شده به نوعی بحث سقف بودجه و سقف قرارداد را هم زیر سوال میبرد.
مشکل تصمیم سازمان لیگ این است که تیمها برنامه مدون ندادهاند. اینکه باید سقف را رعایت کنند چیز خوبی است و من موافق محدودیت بودجه برای باشگاه دولتی هستم و فوتبال ما بیخود گران شده است. یک زمان بحث مهریه در کشور این بود که کی داده و کی گرفته و تعداد زیادی سکه مینوشتند. قوه قضاییه برای کنترل ماجرا خودش را محدود کرد و گفت تا این سقف شکایت را رسیدگی میکند و بیشتر از آن را به رسمیت نمیشناسد. توصیه من به سازمان لیگ و کمیته انضباطی این است که آییننامهای بنویسند و این را مثل قوه قضاییه کنترل کنند. البته بخشی را کمیته صدور مجوز میتواند کنترل کند ولی بخشی هم دست کمیته انضباطی است. این کنترل سقف برای فوتبال کشور ما در شرایطی که درآمد ندارد و فیرپلی مالی اعمال نمیشود تصمیم خوبی است. فاصله پرداختهای تیمهای لیگ برتر با بقیه خیلی زیاد شده و ما دامنه را از دست دادهایم و قابل کنترل نیست.
الآن استقلال با این همه بدهی منطقی است که بیاید و چنین پولی برای یک بازیکن بدهد؟
مگر پرسپولیس این مشکلات را ندارد؟ وضعیت مالی آنها خوب است؟ یک مثل قدیمی میگوید بر احوال ان کس بباید گریست، که دخلش بود 19، خرج بیست. وقتی درآمد ما بیشتر از هزینه باشد و باشگاهها گلدکوئیستی اداره شوند فاجعه به بار میآید. الآن باشگاههای ما گلدکوئیستی اداره میشوند و هر کسی یک بدهی برای نفر بعدی اضافه میکند. این خیلی خطرناک است و آینده بدی داریم. اگر بحث فیرپلی مالی از طرف AFC اجباری شود و 51 درصد هزینههای جاری از درآمد باشد، چه اتفاقی میافتد؟ کدام باشگاه چنین آمادگی دارد؟
ارسال نظر