برداشتهای ناقص اما جذاب از لیگ برتر
هیچ آدم عاقلی با تماشای فقط ۲ بازی از فصل جدید اقدام به اظهارنظر صریح و قطعی در مورد مسابقات نمیکند.
بهروز رسایلی در روزنامه همشهری نوشت: هیچ آدم عاقلی با تماشای فقط ۲ بازی از فصل جدید اقدام به اظهارنظر صریح و قطعی در مورد مسابقات نمیکند. این را خودمان هم خوب میدانیم، اما «وسوسه» است و گاهی آدمیزاد را تسلیم میکند. میگویند تیمها شبیه مربیانشان میشوند و این چیزی است که در همین ۲ بازی ابتدایی تا حدی خودش را نشان داده. بیایید یک مرور ساده داشته باشیم.
استقلال؛ با گارد بازتر
تفاوت استقلال فرهاد مجیدی با استقلال ریکاردو ساپینتو به اندازه تفاوت شخصیت خود این مربیان است. استقلال مجیدی مثل خود فرهاد، محافظهکار و تودار بود. در نتیجه کم حمله میکرد، زیاد زیبا بهنظر نمیرسید و البته برگ برندهاش این بود که خیلی هم کم گل میخورد. اصلا آنها با همین فضیلت کم گل خوردن توانستند به طلسم 9سال قهرمان نشدن در لیگ ایران پایان بدهند. استقلال ساپینتو اما شرایط متفاوتی دارد. این تیم به سرعت شبیه مربیاش شده؛ پرهیجان، تهاجمی و البته با گاردی باز. نمایش استقلال در انزلی بسیار خوب بود.
این تیم بعد از چیزی حدود یک دهه موفق شد در خانه ملوان به پیروزی دست پیدا کند. شیرینتر اینکه آنها برای رسیدن به این برد، کامبک زدند و از شکست یک بر صفر نیمه نخست، پیروزی 3بر یک ساختند. در عوض اما تیم مرد پرتغالی به آسانی گل میخورد. آنها در حالی در 2بازی ابتدایی 3گل دریافت کردهاند که فصل گذشته 12هفته طول کشید تا به این عدد برسند! بهنظر میرسد در ادامه راه هم استقلال تیمی جذاب، برونگرا و ماجراجو باشد. اینها لزوما بهمعنای نتیجهگیری و موفقیت ساپینتو نیست، اما احتمالا تیم او «گیشهایتر» از تیم مجیدی خواهد بود.
پرسپولیس؛ کمی خستهکننده
اینکه پرسپولیس 2 مسابقه اولش را نبرده«فاجعه» نیست. آنها ستارههای زیادی دارند و هواداران سخت امیدوارند که این تیم فصل خوب و درخشانی را پشت سر بگذارد. با این همه، بعد از 3 سال حضور در پرسپولیس، شکل کلی این تیم واقعا شبیه خود یحیی گلمحمدی شده است. شاید آنها هنوز معدل خوبی در امتیازگیری داشته باشند، اما به اندازه کافی هیجانانگیز نیستند و کمی خستهکننده شدهاند؛ درست مثل رفتارهای خود یحیی که تا حدی کلیشهای و قابل پیشبینی شده است. گلمحمدی اغلب حرفهای تکراری میزند، بهانه میگیرد و البته ریسک بازی دادن به جوانان را نمیپذیرد. در نتیجه تیم او هم شرایط مشابهی پیدا کرده است؛ کم افتوخیز است، هیجان ندارد و تا حدی دستش برای رقبا رو شده. این روزها تفاوت زیادی بین تماشای مسابقات پرسپولیس و شنیدن مصاحبههای گلمحمدی نیست؛ هر دو ملالآورند.
روزهای زیادی بوده که پرسپولیس برنده شده، اما آن فوتبال جذاب و محسورکننده را ارائه نداده است. از تیم برانکو کلی مسابقه دراماتیک به یادگار مانده؛ بازیهایی که فارغ از نتیجه مخاطب را به وجد میآورد؛ از کامبک برابر الدوحیل و پیروزی لحظه آخری مقابل الجزیره تا برتری 4بر 2مقابل استقلال و حتی شکست 3بر 2برابر همین تیم. تیم یحیی اما یا معمولی میبرد، یا معمولی نمیبرد. آخرین نمایش دیوانهوار و جذابی که از این تیم به یاد میآورید، به اندازه آخرین مصاحبه شورانگیز و متفاوت خود یحیی دور از دسترس است!
سپاهان؛ مرموز و فرصتطلب
فعلا موفقترین مدعی در شروع فصل جدید، سپاهان بوده است؛ تیمی که استقلال را در بازی بزرگ فصل برد و پس از آن نخستین پیروزی خانگیاش را مقابل نساجی جشن گرفت. چیزی که در این دو هفته بیشتر در سپاهان به چشم آمده، آرامش و فرصتطلبی بازیکنان این تیم بوده است. بخش اول از دوران محرم نویدکیا باقی مانده و در عصر ژوزه مورایس هم تداوم پیدا کرده است. فاکتور دوم اما مختص خود مرد پرتغالی بهنظر میرسد. وقتی مورایس بعد از بازی سپاهان و نساجی شال و کلاه میکند و به تهران میآید تا از روی سکوهای ورزشگاه آزادی بازی پرسپولیس و فولاد را ببیند، معلوم است که کار را جدی گرفته و نمیخواهد هیچ فرصتی را از دست بدهد. در نتیجه عجیب نیست که تیمش هم همین ویژگی را پیدا کرده باشد. انتظار میرود سپاهان به مرور زمان مرموزتر و فرصتطلبتر هم بشود.
ارسال نظر