خدابندهلو: انتقاد به مهدویکیا؟ به مجیدی هم نقد شد
مشکلات تیم ملی امید همچنان ادامه دارد و با این وضعیت به نظر میرسد همچنان خبری از صعود به المپیک نباشد و باید منتظر باشیم تا ۴ سال دیگر به این حسرت اضافه شود.
فرهیختگان: مشکلات تیم ملی امید همچنان ادامه دارد و با این وضعیت به نظر میرسد همچنان خبری از صعود به المپیک نباشد و باید منتظر باشیم تا ۴ سال دیگر به این حسرت اضافه شود. این درحالی است که اعزام این تیم به مسابقات کشورهای اسلامی هم لغو شده تا به این ترتیب این تیم از یک مرحله آمادهسازی و هماهنگی برای صعود به المپیک بعدی محروم شود. حالا اینکه باشگاهها مقصر هستند و همکاری نمیکنند یا حمایت لازم از سوی نهادهای مرتبط نمیشود، ابهامی است که سالهای سال وجود داشته، هرچند یکی از بازیکنان باتجربه این تیم معتقد است برای این اتفاق همدلی وجود ندارد. گفتوگوی «فرهیختگان» با محمد خدابندهلو، هافبک جدید گلگهر و عضو تیم ملی امید را در ادامه میخوانید.
شرایطت در گلگهر چطور است؟ از انتخاب گلگهر راضی هستی؟
چراکه نه، صددرصد! خداراشکر وضعیت خوبی دارم. همراه با تیم در اردوی ترکیه هستیم و این اردو هم بهتازگی شروع شده و از شرایط راضی هستیم.
در فصل نقلوانتقالات سرت دعوا بود. سرخابیها مشتری تو بودند اما سر از سیرجان درآوردی.
درباره مسائل باشگاهی بهزودی صحبت میکنم و همهچیز را بهصورت مفصل میگویم اما الان میخواهم روی تیم و تمریناتی که در اردوی ترکیه داریم، تمرکز کنم. این مسائل را گذاشتهام تا یک روز بهموقع دربارهاش صحبت کنم.
پس درباره تیم ملی امید و مشکلات همیشگی این تیم صحبت کنیم. صحبت و انتقاد به این تیم زیاد است اما بزرگترین مشکلی که باعث شد این تیم در مسابقات قهرمانی امیدهای آسیا در ازبکستان نتیجه نگیرد چه بود؟
اگر بخواهیم درباره نتیجه نگرفتنمان صحبت کنیم همه میگویند توجیه کردیم اما واقعیت این است که تیم ملی امید خیلی کمتجربه بود و تدارکات مناسبی هم برای موفقیت تیم امید پیشبینی نشده بود. بعد از بازیهای تاجیکستان حدود 6 ماه بدون اردو بودیم و حتی فیفادیها را هم از دست دادیم. قرار بود عید نوروز امسال در کشور ترکیه اردوی تدارکاتی برگزار کنیم که این امر هم محقق نشد و اردویمان در تهران برگزار شد و با تیمهای باشگاهی دیدارهای دوستانهمان را برگزار کردیم. بعد هم راهی عراق شدیم و فقط با دو بازی دوستانه در سطح ملی راهی ازبکستان شدیم. درواقع بعد از مرحله مقدماتی در تاجیکستان عملا تعطیل شدیم. در این مدت اگرچه 5 بازی تدارکاتی داشتیم اما 3 تای آنها بازی با تیمهای لیگ برتری بود تا تدارک مناسبی برای رقابتهای ازبکستان نداشته باشیم.
البته میتوانستیم در این رقابتها هم موفق باشیم و هنوز هم حسرت آن نتایج را میخورم. واقعا کیفیت بالایی در این رقابتها از خودمان نشان دادیم این درحالی است که باختی که جلوی ترکمنستان داشتیم یک شکست عجیبوغریب بود. ما اگر ضعیف بودیم در همان مرحله گروهی به ازبکها یا قطریها میباختیم اما جلوی ازبکستان همه اتفاقات عجیب و غریب داوری برایمان رخ داد؛ از اخراج بیموقع تا برگرداندن پنالتی ما توسط VAR و پنالتیای که از همین طریق برای حریف گرفتند، همه این مسائل دست به دست هم داد تا موفق نشویم. با همه این تفاسیر فکر میکنم پتانسیل زیادی در این رقابتها داشته باشیم با اینکه از تیمی کمتجربه بهره میبردیم که برخی اصلا سابقه بازی در تیم ملی را نداشتند. بعضی از بچههای تیم سفر اولشان به خارج از کشور بود و به هرصورت حذف شدیم و اگر حرف بیشتری بزنیم شاید بگویند میخواهیم توجیه کنیم اما امیدوارم در هر صورت در ادامه راه امکانات و شرایط خوبی را برایمان مهیا کنند.
برای همین دیدارهای پیشرو هم که گفته شد باز هم باشگاهها با تیم ملی امید همکاری نکردند.
بله، درست است و حتما شنیدید که بهدلیل مشکلات مالی حتی اجازه ندادند بازیکنان از هتل بیرون بیایند. اینها مشکلاتی هستند که همه میبینند، هرچند مشکلات و معضلات بیشتر از اینهاست اما اگر همینهایی هم که مردم از آنها مطلع هستند و آنها متوجه شوند که چقدر در تیم امید مشکلات زیاد است، آن زمان میتوانند شرایط را بهتر قضاوت کنند.
حدود نیمقرن است که تیم ملی امید به المپیک صعود نکرده و با این وضعیت به نظر میرسد ۴ سال دیگر قرار است به این حسرت فوتبالدوستهای ایرانی اضافه شود.
کشوری که نیمقرن فوتبالش به مسابقات المپیک نمیرود باید از ریشه مشکلاتش را پیدا کرده و آنها را حلوفصل کند. قطعا نسلهای خیلی بهتری هم از نسل فعلی وجود داشته اما وقتی گذشتگان هم به المپیک نمیروند نشان میدهد که مشکلات خیلی بیشتر است اما چیزی که من خودم در 4 سالی که در تیم ملی امید بودم و از نزدیک لمس کردم، عدمحمایت از این تیم بود که اصلیترین موضوع و مشکلی است که درحال حاضر وجود دارد. سایر تیمهای همرده ما مثل ازبکستان و قطر و... در تورنمنتهای بزرگ شرکت کرده و بازی با تیمهای مطرح را در دستورکار قرار میدهند و بازهم به المپیک نمیرسند اما بازهم همین مسیر را تا رسیده به هدف ادامه میدهند اما ما هیچ امکاناتی را برای امیدها در نظر نمیگیریم و توقع داریم به المپیک هم برویم. منظورم همه این ادوار گذشته است و فقط تیم فعلی را نمیگویم. فکر میکنم باید یک اتفاق مثبت و یک همدلی بزرگ صعود به وجود بیاید اما چیزی که من الان مشاهده میکنم یک دودستگی و عدمحمایت از سرمربی تیم است و مشخص است که کادرفنی حمایت نمیشوند.
این عدمحمایت از سمت چه کسانی است؟
منظورم فدراسیون فوتبال نیست و بهصورت کلی این صحبت را مطرح میکنم چون چیزی که به شخصه از آقای ماجدی دیدم، حمایت از تیم بوده و منظورم برخی نهادهای مرتبطی هستند که میتوانند به تیم ملی امید بیشتر رسیدگی کرده و بیشتر ما را حمایت کنند. درکل چیزی که من میبینم و دیدم عدمحمایت بوده و برای ما و فوتبال ما و کشور ما بد است که این اتفاقات بیفتد و با یک اسطوره فوتبالی اینگونه برخورد شود. آقامهدی در این مدت همیشه در مصاحبههایش ناراضی بوده که چرا شرایط را برای وی مهیا نمیکنند و حتی میدانم که ما برای آمادهسازی قرار بود راهی اردوی آلمان و بلژیک شویم و خود آقامهدی داشت هماهنگیهایش را میکرد اما متاسفانه پول در فدراسیون فوتبال نبود که این اتفاق بیفتد. در هر صورت چنین تفکراتی برای پیشرفت و بهبود شرایط تیم وجود داشت اما مشکلات مالی اجازه تحقق آنها را نداد. قرار بود در این اردوی اروپایی حداقل یک دیدار دوستانه خوب هم داشته باشیم اما به هرحال این اتفاق رقم نخورد و به عراق رفتیم. اگر بخواهم درباره تیم ملی امید حرف بزنم، واقعا یک کتاب حرف است. مثلا یادم میآید قبل از بازی با گلگهر ما زمین تمرین نداشتیم و خود آقامهدی مستقیم نزد وزیر ورزش رفت تا این مشکل حل شود، با اینکه این کار اصلا در حیطه کاری وی نبود اما بهخاطر ما بازیکنان و شرایطی که وجود داشت این کار را انجام داد. پس ببینید چقدر مشکلات زیاد است که خود سرمربی شخصا ورود میکند تا بخشی از آنها را حل کند.
برای همین بازیهای کشورهای اسلامی هم شاهد بودیم که طبق معمول باشگاهها با تیم ملی امید همکاری لازم را نکردند.
فکر میکنم چون فیفادی نبوده آنها همکاری نکردند اما اگر یک قانون وجود داشت که باشگاهها را ملزم میکرد تا این کار را انجام بدهند، این موضوع به سود تیم ملی بود. اما اینطور هم نیست که تیم ملی امید فقط در فیفادی اردو داشته باشد؛ وقتی بازیکنان در تیمهای خود با این سنوسال در ترکیب اصلی نیستند، دیگر زمان برگزاری اردو نباید برای باشگاهها مطرح باشد. در همین تیمی که در ازبکستان با آنها بودیم شاید 4 یا 5 نفر در تیمهای اصلی خود فیکس هستند و بقیه همه نیمکتنشین تیمهایشان هستند یا در تفکرات کادرفنی تیمهای خود جایی ندارند و این توقع میرود که باشگاهها حداقل نیمکتنشینهای خود را به تیم ملی امید بدهند، یعنی یک تعاملی را به وجود بیاورند تا شاهد این مسائل نباشیم.
الان این اتفاقات چندین دوره است که تکرار میشود و اگر الان هم نرویم باز صدای همه در میآید. به نظرم باید همهچیز روی اصول باشد تا اگر یکدرصد موفق نشدیم حداقل بتوانند ما یا کادرفنی را مقصر نتایج بدانند. همه اینها درحالی است که برای المپیک قبلی و در همین دوره قبلی انتخابی ما فقط در یکسالونیم 3 سرمربی را عوض کردیم. آقای کرانچار کار را آغاز کرد، در ادامه آقای مجیدی و سپس آقای استیلی هدایت تیم را برعهده گرفتند. یعنی کار با 3 سرمربی با 3 تفکر جداگانه در عرض یک تا یکونیمسال. دیگر خودتان ته داستان را بخوانید که قرار است چه اتفاقی بیفتد. وقتی با این شرایط به مسابقات اصلی میرویم این یعنی عدممدیریت.
من خودم از نزدیک در اردوها بودم و همه این مسائل و مشکلات را از نزدیک لمس کردم. حدود 4 سال در این تیم و اردوها بودم و در بازیهای قبلی هم شرکت کردم و حسرت میخورم که چرا در ازبکستان نتوانستیم نتیجه لازم را بگیریم، چون با همه مشکلاتی که داشتیم و با همه این ماجراها میتوانستیم جزء مدعیان باشیم. اگر ما ترکمنستان را میبردیم، میتوانستیم در مراحل بعدی حریف پرقدرتی برای سایر تیمها باشیم. همانطور که میزبان تا فینال رفت و به عربستان باخت ما هم این توانایی را داشتیم و به همین دلیل حسرت بزرگی روی دلمان ماند.
پس همه این مشکلات را از نزدیک دیدی و به قول خودت با همه وجود آنها را لمس کردهای؟
بله درست است. خودتان حتما میدانید که کار با 3 مربی در یکسالونیم آن هم در سطح ملی معنایش چه میشود.
به نظر تو اصولا اسم و رسم بازیکنان در راهیابی تیم ملی امید به المپیک اهمیت دارد یا مسائل دیگر میتوانند در این بین مهم باشند؟
خیر من فکر نمیکنم تا این اندازه که همیشه دربارهاش صحبت میشود نامها تاثیرگذار باشند و فکر میکنم همدلی و اتحاد و حمایت و درنهایت تعهد بازیکنان نسبت به هم و نسبت به پیراهن تیم ملی و تعهد فدراسیون به تیم امید بیشتر میتواند راهگشا و تاثیرگذار باشد. این درحالی است که حمایت نهادهایی مانند وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و سایرین میتواند ما را به هدفمان بیش از پیش نزدیک کند. اینها چیزهای زیادی نیستند اما همین همدلی ساده هم وجود ندارد. ما برای تیم ملی و کشورمان بازی میکنیم و باعث افتخارمان است و به همین دلیل خیلی از حرفها اصلا درست نیست که مطرح شود. بحثی که میخواهم مطرح کنم ربطی به مسائل مالی ندارد، چون برای پوشیدن پیراهن تیم ملی دنبال پول نیستیم اما این سوال پیش میآید، وقتی از مرحله مقدماتی صعود کردیم با اینکه کار بزرگی نکردیم و وظیفه خودمان را انجام دادیم ولی دریغ از یک پاداش کوچک که بخواهند به این تیم بدهند و بگویند شما و کاری که کردید برای ما اهمیت داشتید. یا بعد از مسابقات حتی یک میهمانی تدارک ندادند که دورهم باشیم اما بدتر از آن پنج، شش ماه ما را رها کردند و این نشان میدهد که همدلی وجود ندارد. اگر هم در رسانهها میبینید که صحبت از حمایت و... است فکر میکنم فقط شعار است. البته قبل از اعزام به ازبکستان آقای سجادی وزیر ورزش یک میهمانی در هتل المپیک تدارک دید و از کادرفنی و تیم اعلام حمایت کرد، هرچند امیدوارم این صحبتها تداوم داشته باشد و به واقعیت تبدیل شود.
حتما متوجه شدی که با تعطیلی اردوی امیدها مدارک بازیکنان را گرو نگه داشتند تا فدراسیون با هتل تسویه کند.
البته من با بچهها صحبت کردم اوضاع به این شدتی هم نبود که مطرح شد. بچهها قرار بود تا دوازدهم در اردو باشند و سپس برای بازیها اعزام شوند اما وقتی به یکباره همهچیز کنسل شد به همین خاطر مسئولان هتل هم در امر انجامشده قرار گرفتند و این اتفاقات به همین دلیل ایجاد شد. البته اینکه تیم ملی امید از لحاظ مالی و امکاناتی مشکل دارد در آن شکی نیست.
ارسال نظر