چرا به خارجیها میگویند نوش جان؟
این روزها بیشتر از هر زمان دیگری شاهد اعتراض افکار عمومی در قبال پرداخت دستمزدهای کلان به اهالی فوتبال هستیم. ارقام عجیب و غریبی که از دستمزدهای ۱۰تا ۲۰میلیارد تومانی و حتی بالاتر از آن به گوش میرسد، همه را متعجب و حیرتزده کرده است.
روزنامه همشهری: این روزها بیشتر از هر زمان دیگری شاهد اعتراض افکار عمومی در قبال پرداخت دستمزدهای کلان به اهالی فوتبال هستیم. ارقام عجیب و غریبی که از دستمزدهای ۱۰تا ۲۰میلیارد تومانی و حتی بالاتر از آن به گوش میرسد، همه را متعجب و حیرتزده کرده است. در این میان اما اهالی فوتبال بهشدت از یکدیگر حمایت میکنند؛ بهطوری که حتی علی دایی و امیر قلعهنویی هم وارد گود شدهاند و با اشاره به گرانی مسکن و سایر مسائل، دریافتی فوتبالیها را توجیه میکنند. معمولا این گروه یک استدلال دیگر هم دارند؛ اینکه در فوتبال اروپا هم دستمزدها بالاست. خب راست میگویند، با این حال چند دلیل خاص وجود دارد که باعث میشود مردم پرداخت دستمزدهای کلان در لیگهای خارجی را درک کنند، اما در مورد شرایط مشابه در ایران موضع منفی بگیرند. بیایید بعضی از این دلایل را مرور کنیم.
۱-در اغلب کشورهای حرفهای و اروپایی، فوتبال خودش پول خودش را درمیآورد. بودجه عقد قرارداد با بازیکنان از سوی خود باشگاهها تأمین میشود و هزینهای متوجه اموال عمومی و دولتی نخواهد شد. در ایران اما بسیاری از پولهای پرداختی به بازیکنان و مربیان، از محل منابع دولتی یا شبهدولتی تأمین میشود. چرا باید از جیب مردم این همه پول برای یک بازیکن یا مربی پرداخت شود؟
۲-در اروپا همه بازیکنان قراردادهای درشت نمیبندند. تعداد اندکی فوقستاره در قوارههای مسی، رونالدو و امباپه داریم که خیلی پول میگیرند، گروه بیشتری هم ستاره اثرگذار داریم که باز رقم دریافتیشان قابل توجه است، اما قرارداد بالای آنها باعث نمیشود سطح پایینترین بازیکنان هم توقعات عجیب و غریب پیدا کنند. در ۵لیگ معتبر اروپا کلی بازیکن داریم که سالانه زیر یک میلیون دلار دستمزد میگیرند، درحالیکه در ایران اگر یک ستاره مهم مثلا ۲۰میلیارد گرفت، برای فلان فوتبالیست ضعیف و گمنام هم بهانه لازم جور میشود که دنبال حداقل ۵یا ۶میلیارد تومان پول باشد. چرا واقعا؟
۳-مسئله بسیار مهم کیفیت هم مطرح است. در اروپا اغلب بازیکنان فوتبال از کیفیت فنی کافی برخوردارند، از کودکی آموزش دیدهاند و استانداردهای لازم را دارند. در ایران اما گاهی بازیکنی مطالبات نجومی و عجیب و غریب دارد که یک استپ ساده یا پاس بغل پای سالم هم بلد نیست. خودتان مصادیقش را بهتر میشناسید. ما بنویسم شر میشود!
۴-در اروپا بازیکن در خدمت باشگاه است. یعنی قرارداد ۳، ۴یا ۵ساله میبندد و هر زمان باشگاه به قصد دریافت منفعت تصمیم گرفت او را بفروشد، این کار را انجام میدهد. در ایران اما باشگاه در خدمت بازیکن است. آقایان فوتبالیست قراردادهای یکساله میبندند، هر سال کلی برای باشگاه گربه میرقصانند و نهایتا موقع انتقال یک پاپاسی هم به تیم سابقشان پول نمیرسانند. این رابطه بیش از حد یکطرفه نیست؟
۵- اروپاییها هر قدر پول میگیرند، بیدوز و کلک ثلث تا نصفش را بابت مالیات میپردازند. گاهی حتی بازیکنی که در یک کشور دیگر توپ میزند و کسب درآمد میکند هم بخشی از ثروتش را بهعنوان مالیات به دولت کشور خودش میپردازد. در ایران اما بسیاری از اهالی فوتبال پرداخت مالیات را برعهده باشگاهها میگذارند؛ آنچه نهتنها مصداق ورزشکارسالاری است، بلکه ظلمی دونبش در حق مردم و اموال عمومی تلقی میشود. اینهاست که اجازه نمیدهد اینجا هم مردم مثل فرنگ راحت به فوتبالیستها بگویند: «نوش جانت»!
ارسال نظر