فرهاد مجیدی، استاد غافلگیر کردن دیگران

بهروز رسایلی در روزنامه همشهری نوشت: سرانجام شایعات درست از آب در آمد و فرهاد مجیدی از استقلال جدا شد. زمزمه قطع همکاری سرمربی آبی‌ها، بلافاصله بعد از جشن قهرمانی این تیم در لیگ بیست‌ویکم سر زبان‌ها افتاده بود. نهایتا هم مجیدی بعد از ۳ روز سکوت، داستان جدایی‌اش و حضور در لیگ امارات را تأیید کرد. باشگاه استقلال ۲۴ساعت برای بررسی موضوع فرصت خواست و عاقبت تقاضای مجیدی را پذیرفت. به این ترتیب فرهاد مجیدی فصل آینده سرمربی استقلال نخواهد بود و مربی جدید آبی‌ها به‌زودی معرفی می‌شود. در این فاصله خبر سرمربیگری مجیدی در باشگاه الاتحاد کلبا امارات هم منتشر شد.

از غافلگیر کردن دیگران لذت می‌برد

شاید اوایل که شایعه قطع همکاری فرهاد مجیدی با استقلال ایجاد شده بود، کمتر کسی فکر می‌کرد موضوع تا این حد جدی باشد. مگر می‌شود یک مربی تیمش را قهرمان کند و بعد داوطلبانه جدا شود و برود؟ در حالت عادی چنین اتفاقی محتمل نیست، اما وقتی با فرهاد مجیدی سر و کار دارید، یعنی وضعیت «عادی» نیست. او استاد غافلگیر کردن دیگران و اخذ تصمیمات ناگهانی است. حتی به‌نظر می‌رسد مجیدی از این کار لذت هم می‌برد. فرهاد در دوران بازی نیز بارها چنین رفتارهایی انجام داده بود؛ از وداع با تیم پرویز مظلومی در میانه‌های لیگ یازدهم تا اعلام بازنشستگی ناگهانی در میانه‌های لیگ سیزدهم. بنابراین او این بار هم کاری را انجام داد که دلش خواست، بی‌آنکه معطل ارزیابی دیدگاه افکار عمومی باشد. به‌طور کلی شاید اصلا نظر مردم آنقدرها هم برای مجیدی مهم نیست. او خودش تصمیم می‌گیرد و خودش اجرا می‌کند؛ وقتی دوست داشته باشد می‌آید و وقتی دوست داشته باشد می‌رود. به همین راحتی!

قرارداد؛ فقط به نفع مربی

جدایی فرهاد مجیدی از استقلال در شرایطی اتفاق می‌افتد که قرارداد او ابتدای فصل به‌مدت 3 فصل تمدید شده بود. با وجود این حالا روشن می‌شود که آن تمدید قرارداد تمام و کمال به سود مربی بوده و باشگاه نفعی در آن نداشته است. شاید اگر امروز مجیدی تیمش را قهرمان نمی‌کرد، باشگاه به استناد قرارداد او نمی‌توانست این مربی را عوض کند. در نقطه مقابل انتظار می‌رفت حالا هم که مجیدی با اعتماد مدیران استقلال موفق به کسب جام شده، به‌صورت قانونی و معنوی به قراردادش پایبند بماند و کارش را ادامه بدهد. با وجود این گویا نگاه فرهاد به آن تمدید قرارداد، کاملا یکطرفه بوده و از آن به سود خودش استفاده کرده است. شگفت‌انگیز اینکه باشگاه هم دنبال استفاده حقوقی از حق «استقلال» در این ماجرا نیست و کاملا تحت‌تأثیر محبوبیت مجیدی بین هواداران عمل می‌کند.

بیچاره جانشین فرهاد!

یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا اما تحویل گرفتن تیم قهرمان است؛ تیمی که همه رکوردها را زده و مقتدرانه نوار قهرمانی‌های رقیب سنتی را پاره کرده است. بیخود نیست که دست‌کم گزینه‌های ایرانی نیمکت استقلال در پذیرفتن این سمت تعلل می‌کنند؛ آنها می‌دانند که فردا موفقیت احتمالی‌شان به اسم تیمی که مجیدی ساخته مصادره خواهد شد، اما مسئول شکست احتمالی فقط خود آنها خواهند بود!

یک چالش جذاب

از همه اینها که بگذریم حضور مجیدی به‌عنوان سرمربی در لیگ امارات می‌تواند یک چالش جذاب برای خود او و مجموعه فوتبال ایران باشد. سال‌های طولانی است که مربی لژیونر ایرانی نداشته‌ایم و هرچه در این طیف وجود داشته، در دستیاران یا کارآموزان خلاصه می‌شده است. این هفته فرهاد به‌طور رسمی به‌عنوان سرمربی تیم الاتحاد کلبا معرفی شد؛ موقعیت ممتاز و فاخری نیست، اما واقعا جذاب است. اگر او آنجا موفق شود و پیشرفت کند، شاید راه را برای بقیه ایرانی‌ها هم در این حرفه باز کند، اما ناکامی احتمالی فرهاد باد را به پرچم منتقدان پرشمار او خواهد انداخت.