چرا دولت همیشه مقصر است؟
دولتی که محدودیت ایجاد نمیکند، مقصر است، ایجاد میکند، مقصر است و وقتی تصمیم میگیرد که گام به گام محدودیتها را حذف کند، باز هم مقصر است! به نظر میرسد دولت هر تصمیمی در مورد مدیریت کرونا در کشور اتخاذ کند، از حجم تقصیراتش کم نمیشود. چرا؟
ایسنا نوشت: دولتی که محدودیت ایجاد نمیکند، مقصر است، ایجاد میکند، مقصر است و وقتی تصمیم میگیرد که گام به گام محدودیتها را حذف کند، باز هم مقصر است! به نظر میرسد دولت هر تصمیمی در مورد مدیریت کرونا در کشور اتخاذ کند، از حجم تقصیراتش کم نمیشود. چرا؟
اگر در این روزها گفتههای فعالان فضای مجازی و برخی رسانهها را دنبال کنید، متوجه یک گزاره مشترک میشوید و آن اینکه «دولت در مواجهه با کرونا هیچ تصمیم درستی نگرفته است». فضای انتقاد در دست منتقدان درباره همه تصمیمات دولت بشدت باز و رادیکال است و چنین فضایی، سوای همه مسائلی که در خصوص «اعتماد عمومی» در ایران مطرح میشود، خود از اعتماد عمومی نسبت به تصمیات حال و آینده دولت کم میکند.
نگاهی به پیرامونمان نشان میدهد که امروز، یکی از مهمترین جهتدهندگان افکار عمومی در ایران، شبکههای اجتماعی، پیامرسانهای برخط و رسانههای فارسیزبان خارج از ایرانند و در نتیجه وقتی کارشناسی خودخوانده در یک شبکه تلویزیونی خارجی، ایران را با تمام اقداماتی که در مقابله با کرونا انجام داده، با کشوری مثل ترکمنستان مقایسه میکند که در آن استفاده از واژه «کرونا» به طور کلی ممنوع و وجود بیماری انکار شده است و سپس ایران را تنها یک پله بهتر از این کشور میداند، بعید نیست که همین استدلال در کانالهای تلگرامی و گروههای خانوادگی هم تکرار شود و مورد پذیرش قرار گیرد.
پس جایگاه رسانههای داخلی در این وضعیت کجاست؟ مساله، تازه از اینجا شروع میشود! بخش بزرگی از رسانههای داخلی و در راس آنها صدا و سیما در آغاز این بحران و حتی تا چند هفته بعد از ورود بیماری کرونا به مرحله همهگیری در کشور، هنوز با سیاستی نامشخص با آن برخورد میکردند. وقتی دولت تصمیم گرفت در مواجهه با کرونا قاطعیت بیشتری به خرج دهد، این جریان رسانهای هم دنبالهروی دولت شد و شروع به «تمسخر» کسانی کرد که دستورات دولت را جدی نگرفتهاند. اما غیر از این جریان، جریان کمنفس رسانههای مستقل هم وجود دارد که میتوان و باید مواجهه آن با کرونا و تصمیمات دولت در اینباره را مورد انتقاد قرار دارد.
یکی از مشکلات کشور در مواجهه با بحران کرونا، قطعا مساله شروع بحران از «شرق» بود. نه در مطبوعات فارسیزبان کسی به زبانهای شرقی مانند چینی و کرهای آگاه است، نه در هفتههای اول بحران بیماری، مطبوعات غربی توجه چندانی به این بحران داشتند که از صدقه سر آنها، برخی متون ترجمهای به رسانههای فارسی راه پیدا کنند. تحریریههای هر دو جریان رسانهای هم که حالا بیش از آنکه از روزنامهنگاران تشکیل شده باشد، در اختیار «کارمندان رسانهنشین» قرار دارد، طبعا برای اتخاذ رویهای در مواجهه با بحران کرونا، نیازمند نگاه به مطبوعات «غربی» بودند اما بحران قبل از آنکه به غرب برسد به ایران رسید و مطبوعات در مواجهه با آن، نه آزادی عملی داشتند، نه ایدهای!
شاهد دیگر عدم دسترسی و احتمالا اختیار و خلاقیت رسانهها در پوشش مسالهای مثل «کرونا»، نادیدهگرفتن نگاههای مختلف به مساله است! نمیتوان دولت را مقصر دانست. وقتی از تصمیمات دولت سر در نمیآوریم، احتمالا دلیلش این است که اطلاعاتی که دولت بر اساس آنها تصمیم میگیرد را در اختیار نداریم. تصمیمات دولت در خصوص مدیریت کرونا، تنها بر مبنای آمار ورودی بیماران به بیمارستانها و تعداد درگذشتگان ناشی از بیماری نیست بلکه جریانهایی از «مردم» هستند که خواستهها و وضعیت زندگیشان دولت را به این تصمیمات میرساند. اگر این هفتهها مطبوعات انگلیسیزبان را دنبال کرده باشید، احتمالا صدای این گروههای مختلف که سیاستهای دولتهای در قرنطینه را زیر سوال میبرند و به آنها برای اجرا یا عدم اجرای تصمیمی فشار میآورند را شنیدهاید؛ گروههای متخصصان، گروههای مذهبی، مادران و پدران خسته از نگهداری فرزندان در چهاردیواری خانه، معلمان نگران سلامتی بچهها یا آنها که نگران عقبماندگیها هستند، فعالان اقتصادی که برخی موافق و برخی مخالف ادامه قرنطیه هستند و ... .
وجود این صداها در مطبوعات، فایده روشنی دارد و آن این است که مردم را قانع میکند که «تنها» خواست آنان نیست که وجود و رسمیت دارد بلکه جامعه متکثر است و دولت برآمده از مردم در نهایت باید تصمیماتی را اتخاذ کند که منافع گروههای بیشتری از مردم را تامین کند. نتیجه؟ وقتی دو هفته قبل حسن روحانی اعلام میکند که چارهای غیر از رفع گام به گام محدودیتها نیست، فریاد یک گروه مشخص در فضای مجازی و رسانههای فارسیزبان خارجی بلند میشود و هزینه روانی این تصمیم برای دولت و شهروندان کشور را افزایش میدهد اما وقتی همین حرف را آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به زبان میآورد، از آنجا که پیشتر در مطبوعات به لزوم حرکت به سمت برداشتهشدن قرنطینه پرداخته شده است، تصمیم او آنقدرها هم «خلقالساعه» یا «غیرعقلانی» تلقی نمیشود!
اینکه صداهای مختلف در مطبوعات کشور شنیده نمیشود و اینکه مطبوعات به جای اینکه به عنوان زنگ هشدار، مسئولیت پیشآگاهیدادن در مورد بحرانها و ایجاد آمادگی روانی در جامعه برای روبهرو شدن با تصمیمات کلان دولت را به عهده داشته باشند، در یک ساختار کاملا «از بالا به پایین»، ناچارند برای نوشتن در مورد «همه چیز» منتظر اجازه رسمی و بیان آن از تریبونهای مقامات باشند، یکی از عوامل شرایطی است که در آن، «دولت هر اقدامی که بکند، باز مقصر است».
مطبوعاتی که میتوانند زمینه ارتباطات همعرض یعنی ارتباط مردم با مردم را با انتشار دغدغههای عمومی و داستانهای شخصی فراهم کنند و با تریبون دادن به فعالان حوزههای مختلف و پوششدادن دغدغههای آنان راه ارتباطی این گروهها با دولت باشند و امکانی برای شنیدهشدن دغدغههای این فعالان توسط دولت را فراهم کنند، در نهایت مطبوعاتیاند که به جای سکوت در برابر یا تقویت این گزاره که «دولت همیشه مقصر است»، کمک میکنند مردم همدلی بیشتری با دولت داشته باشند و بپذیرند که دولت نه در برابر مردم، بلکه بخشی از آنهاست و آنچه انجام میدهد، آن چیزی است که با توجه به جمیع شرایط، «میتواند» انجام دهد، نه آن چیزی که واقعا «میخواهد» انجام دهد.
نظر کاربران
مقصر اصلی دولت آقای دکتر روحانی نیست، البته که ایشان و کابینه دولت بی تقصیر نیستند، اما باید گفت که مقصر اصلی و علت تمام مشکلات کشور، نمایندگان مجلس هستند که حقوق مردم و ایران نمی شمارند و به فکر منافع شخصی هستند نه مردمی و ملی، ان شاءالله دکتر رئیسی به این وضعیت خاتمه دهد.
پاسخ ها
اشتباهی مـثبت دادم
آخه چطور تونستی روحانی رو با آنگلا مرکل مقایسه کنی؟؟؟؟؟!!!!!!!!
تفاوتشون تو مدیریت و محبوبیت زمین تا آسمانه
نه دولت کاره اي هست نه مجلس راي دادن فايده اي نداره قدرت و تصميمات از جاي ديگه مياد
چون دروغ میگویید
مشکل هست ولی جای دیگست..
پاسخ ها
مشکل عدم انتخاب افراد موثر برای مدیریت است.
مشکل شایسته سالاریست که وجود ندارد
مشکل وزيران پيشنهاديه
به این خاطر دولت مقصر است که هیچ وقت هیچ کاری را به موقع انجام نمی دهد و فکری هم درمورد آن کار نمی کند وفقط منافع دولت را در نظر میگیرد هیچ کاری به سودوزیان ملت ندارد.
پاسخ ها
دولت مقصر نیست دولت مگر کیست همان ملت است هر کاری انجام شود برای ملت و کشور شد چرا نباید ما پشتبانی بنفع ملت است ولی عده ای کمی همیشه سنگ اندازی می کنند حسود قلبی پر از کینه دارند خدا قوت به آقای روحانی وآقانی نمکی
هرکه به سمت دولت رفته کیسه ای جدا دوخته واز ملت نیست بی خود ملت را با دولت مخلوط نکنید.
کلا دروغگوهستن فقط دولت نیست
مشکل اصلی عدم وجود شایستگی در افرادی است که در راس امور قرار می گیرند.
علت عمده این دیدگاه عدم اعتماد مردم به دولت هست و علت بزرگتر رقابت بین مسئولین....جنگ های سیاسی...هست
شایسته سالاری نداریم
شرایط کشور اعتماد را کم میکند وقتی دولت بین کارگر دولتی و بخش خصوصی فرق میگذارد وقتی پرداخت بازنشسته کارمند و کارگر تامین اجتماعی فرق دارد
چون تصمیمات یک شبه وبدون حساب و کتاب میگیره با این تصمیمات رانتی یه گروه یه شبه ورشکست شده وگروهی نالایق یک شبه از فقر یهو تاجر میشوند .خودتون دیگه بهتر از بنده میدانیدکه چه میگویم.
پاسخ ها
دولت روحانی پیر وخسته سیاسی پیرو تفکرات کشورهای غربی است هیچ وقت موفق نمی شود
کار های بزرگ دست ادمهای کوچک است و کار های کوچک دست ادمهای بزرگ
برای اینکهاینمشکلازجای دیگه است اگربخواهیعنوان کنی ..............
چون پول وقدرت دست دولته وهرکاری دلش بخاد میکنه حتی لغو قانون
چون واقعا مقصره...چون قدرت نداره...فقط گفت برجام برجام...
انتقاد از دولت بخاطر تصمیماتش نیست بخاطر زیاد حرف زدن و عمل نکردن است وبخاطر اینکه اعتماد عمومی جامعه را پایین آورده است.
چقدرگرفتی این هابخورونی به دهانمون متل مجریان سلبریدیها حرف میزنی جهت دار