تنها وصی شرعی امام خمینی(ره) که امروز درگذشت
آیتالله سید جعفر کریمی تنها وصی شرعی زنده امام خمینی و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی امروز در سن ۹۰ سالگی درگذشت. بازنشر بخش هایی از گفتگوی تسنیم با این شاگرد قدیمی امام راحل را بخوانید.
خبرآنلاین: آیتالله سید جعفر کریمی تنها وصی شرعی زنده امام خمینی و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی امروز در سن ۹۰ سالگی درگذشت. بازنشر بخش هایی از گفتگو با این شاگرد قدیمی امام راحل را بخوانید.
در کارنامه مرحوم آیتالله سیدجعفر کریمی شاگردی اساتید بزرگ تاریخ شیعه همچون مرحوم آیات بروجردی، خویی، امامی امیری، سید محمود شاهرودی وجود دارد. در دوره حضور امام خمینی در نجف تا سال ۱۳۵۷، کریمی در درس او حضور داشت و مسئول نوشتن پاسخ استفتائات تحت نظارت امام بود.
«عضو مجالس خبرگان قانون اساسی و رهبری»، «نماینده امام در شورای عالی اقتصاد»، «عضو ارشد جامعه مدرسین»،«عضو شورای استفتاء امام راحل و مقام معظم رهبری»، مسئولیتهایی است که وی در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب داشته است.
با دستور امام شهریه "۹۰ طلبه ساواکی" قطع شد
*بعد از تصمیم حزب بعث بر منحل کردن حوزه نجف، امام بنده را خواست و فرمود که حزب بعث چنین تصمیم شومی را دارد و من که زورم به اینها نمیرسد جلویشان را بگیرم. برای اینکه حوزه منحل نشود بنا دارم با تشویق طلبهها حوزه را نگه دارم و شنیدم یک عده از طلبهها، ساواکی هستند و من مجوز شرعی نمیبینم که پول به ساواکیهای اینجا بدهم. اینها را باید از دفتر شرعی خط زد و این مسئولیت را گذاشتند گردن بنده. من شروع کردم به شناسایی افراد و حدود قریب ۹۰ نفر که جزو ساواکیهای عراق بودند، شهریههایشان را قطع کردم و قطع شهریهشان خیلی با مشکل پیش میرفت. اینها تهدید کرده بودند و من گوشم بدهکار به تهدیدهای اینها نبود و یکی دو نفر نبودند که بنده اسم ببرم.
ماجرای تذکری که امام به حاج آقا مصطفی درباره امور حوزه داد
*یک بار طلبهای -که ظاهرا فاضل هم بود- مرحوم مصطفی خمینی دستور داده بود که به او شهریه بدهند و ماه بعد امام من را خواست و فرمود در این ماه افراد جدیدی ثبت کردید؟ عرض کردیم نه! فرمود پس این که یک نفر که میگویند مصطفی دستور داده کیست؟ بروید اسمش را حذف کنید و اگر امتحان قبول شد شهریه بدهید. ما عرض کردیم که آقا مصطفی فکر و حرف شما را دارد و چنین کار نپختهای نکرده و فهمیده که آن طلبه آدم فاضل و متدینی است و به درد میخورد، دستور داده به او شهریه بدهند. این اگر میآمد و امتحان میداد قبول میشد. امام گفت باشد اما مصطفی دیگر دستوری ندهد و به مرحوم حاج آقا مصطفی گفت که درست را بخوان و به کارهای شهریه دخالت نکن.
اعضای هیئت استفتاء امام در قم و نجف چهکسانی بودند؟
*امام از اول که تشریف آورده بودند نجف، استفتائات کم بود و سوالات که دستشان میرسید خودشان جواب میدادند تا سال ۹۰ هجری (۴۹.ش) که مرحوم حکیم به رحمت ایزدی پیوست و مراجعات استفتاء پیش امام زیاد شد و ایشان نمیرسیدند که خودشان جواب بدهند. به ما امر کردند که بنشینید استفائات را جواب بدهید. بنده بودم و مرحوم خاتم یزدی. در ابتدای امر ما استفتائات را جدا مینوشتیم و ضمیمه ورقه سوال میکردیم و میفرستادیم خدمت امام. بعد از یکی دو سال استفتائات مقداری زیاد شد و مرحوم قدیری و گاهی هم مرحوم آیت الله رضوانی در جلسه شرکت میکردند. وقتی به ایران آمدیم، امام به بنده امر فرمود که من در جلسه استفتا شرکت کنم. وقتی شرکت کردم دیدم آقای ملکوتی و راستی کاشانی هم هستند. بعد هم مرحوم خاتم یزدی از نجف آمد و امام به ایشان امر کردند در جلسه شرکت کنند. با حضور مرحوم قدیری هیئت استفتاء ۵ نفره شد و ما ۵ نفر شورای استفتاء امام را تشکیل میدادیم.
وصیتنامه امام دست چهکسانی بود؟
*سال ۵۴ یا ۵۵ بود که پاکتی از طرف امام به بنده دادند که در پشت آن نوشته شده بود "این پاکت در خدمت کریمی باشد و بعد از فوتم باز کند و به آنچه در داخل پاکت نوشته شده عمل کند." من از این عبارت خیلی متأثر شدم و تعبیر«بعد از فوت من» را که خواندم اشک در چشمانم حلقه زد. ایشان بنده، مرحوم خاتم یزدی، آیتالله رضوانی و حاج شیخ حبیب عراقی را وصی خودش قرار داده بود.
مرزبندیهایی که در مجلس خبرگان قانون اساسی بر سر اصل «ولایتفقیه» مشخص شد
*در مجلس خبرگان قانون اساسی همانطور که میدانید کمیسیونهایی تشکیل شده بود. یک کمیسیون مرحوم شهید مدنی، شهید صدوقی و شهید دستغیب و مرحوم شهید باهنر بودند که فصل حقوق ملت را بررسی میکردیم. یک کمیسیون دیگر مرحوم بهشتی، جوادی آملی و مرحوم منتظری و اصحاب این چنینی بودند که در آن کمیسیون با توجه به اینکه اصل این نهضت به حساب ولایت فقیه شروع شد و نظر امام این بود که حکومت باید اسلامی باشد و در راس حکومت هم یک فقیه حاکم باشد، اصل «ولایت فقیه» را مطرح و پیشبینی کردند و صورتش را تصویب کردند اما در دست انداز افتاد و تقریبا شاید حدود یک هفته در کمیسیون مشترکی که در بالای ساختمان مجلس داشتیم بحث شد.
*طرف مقابل ما مقدم مراغهای، بنیصدر و گلزاده غفوری و یک عده دیگر بودند و طرف ما آقایان بهشتی، منتظری، جوادی آملی، صدوقی، شهید مدنی و شهید آیت بودند و بر سر موضوع ولایت فقیه خیلی بحث کردند تا بالاخره قبول کردند که این قانون اساسی بدون ولایت فقیه به جایی نخواهد رسید و این حکومت اگر ولایت فقیه نباشد حکومت طاغوتی است و به حمدالله رای خوبی هم آورد.
تشکیل شورایی از فقهان در بیت رهبری؛ از آیتالله شاهرودی و مهدوی کنی تا آیتالله مؤمن
*بعد از مدتی از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب، شورایی در بیت رهبری تشکیل شد که در این جلسه خیلی از مسائل که مورد نیاز حکومت بود مطرح میشد. اوایل در آن شورا مرحوم مهدوی کنی، امامی کاشانی، هاشمی شاهرودی، رضوانی، جنتی، مرحوم خزعلی و آقای مؤمن شرکت میکردند. این جلسات شورا شبهای پنجشنبه برگزار میشد. ابتدا صبح پنجشنبه بود و بعد تبدیل شد به شب پنجشنبه و مسائل مورد نظر مطرح و تصمیمگیری میشد.
مأموریت ناطق نوری برای مطرحکردن جانشین امام
*بعد از فوت مرحوم امام، برخی آقایان در فکر این بودند که به جای ایشان یک نفر دیگر را برای مرجعیت انتخاب کنند حتی آقای ناطق نوری یک روز جمعه بنا بود که قم خدمت مرحوم گلپایگانی برسد و ایشان را برای جانشینی امام در مرجعیت مطرح کند. ما در دفتر استفتاء امام پیشنهاد مرجعیت مرحوم آقای اراکی را مطرح کردیم چون زمانی که در قم با فداییان اسلام بودم، طرز تفکر آیتالله اراکی را میشناختم و طرز تفکرشان همان طرز فکر ما بود و ایشان را برای جانشینی امام معرفی کردیم.
صلاحیت مرجعیت آیتالله خامنهای از دیدگاه شاگرد برجسته آیات بروجردی، خویی، امام و ...
*در سوابق تحصیلی بنده شاگردی مرحوم بروجردی و آیتالله امامی امیری در قم و مرحوم آیتالله خویی، حکیم، شیخ حسین حلی، سید محمود شاهرودی نوشته شده و در اواخر هم خدمت مرحوم امام بودم. من کسی بودم که در علوم دینی مقدار معلومات آقایان و طرز تفکرشان را میشناختم. من در برخورد با آیتالله خامنهای زمانی که به مجلس خبرگان تشریف میآوردند، احساس کردم طرز تفکرش طرز تفکر امام است فلذا عقیدهام این شد که ایشان در صلاحیت مرجعیت از آقایان دیگر هیچ چیز کم ندارند بلکه زیادتر هم دارند. وقتی در جلسه جامعه مدرسین مطرح شد افرادی که صلاحیت دارند را بررسی کنیم، من عرض کردم یکی از افرادی که در راس صالحین است آقای خامنهای است. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله مشکینی را؛ فرمود آقایان دیگر که برای مرجعیت مطرح هستند، ما درس و بحثشان را دیدیم و شنیدیم و برای ما نقل کردند اما نسبت به آقای خامنهای چیزی نشنیدهایم. من عرض کردم شما آقایانی که در مشهد مقدس هستند را میشناسید؟ گفت نه. گفتم آقایانی که در نجف هستند میشناسید؟ گفت نه! گفتم همه آقایان قم را میشناسید، گفت نه. ایشان فرمود شما همه را میشناسید؟ گفتم من همه را میشناسم و با چوب کبریت میتوانم اندازه بگیرم و این که آقای خامنهای را مطرح کردم با حفظ این که شب اول قبر من مسئول اعمال خودم هستم، نام بردم.
*با توجه به این آقای خامنهای قدرت علمی، توان، استعداد و طرز تفکرش بیش از همه به امام نزدیک است و نه تنها در ردیف دیگران بلکه اقدم از همه است، جامعه مدرسین جلسه دیگری تشکیل داد. طلاب هم در مقابل ساختمان جامعه مدرسین تجمع کردند و خواستار این بودند که آیتالله خامنهای را بهعنوان مرجع معرفی کنیم. در آن جلسه پس از بررسی همه نظر دادند که اسم آیت الله خامنهای در لیست مراجع جایزالتقلید آورده شود.
ارسال نظر