سید محمد خاتمی: «نقد» فحش دادن نیست
خاتمی گفت: کار اصلی یک مطبوعه آزاد نقد است. نقد هم تخریب کردن نیست. متاسفانه در کشور ما، در برخی محافل تلقی می شود که هر کس به به، چه چه کرد، خوب است و هر کس بدگفت، بد است، نقد نه به به ، چه چه است نه فحش دادن، نقد خوبیها را گفتن، انصاف داشتن، اولویتها را تشخیص دادن و در عین حال نارساییها را بیان کردن است.
رئیسجمهور پیشین کشورمان در دیدار با مدیرمسئول و شورای سردبیری روزنامه آفتاب یزد، با تاکید بر اینکه "کار اصلی یک مطبوعه آزاد، نقد است"، به دوران دولت اصلاحات اشاره کرد و افزود: با وجود اینکه گاهی نقدها را قبول نداشتیم و معتقد بودیم که درست نیست، خدا را شکر هیچگاه به دلیل اینکه از دولت نقد صورت گرفت، هیچگونه فشاری از ناحیه ما نبود؛ البته نمیگویم که هیچ برخوردی صورت نگرفت ولی این رویکرد دولت نبود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: رئیسجمهور باید به تعهدی که به مردم داده است عمل کنند. مشکلات فراوانی پیش روی دولت است و به سادگی نمیشود شعارها را عملی کرد ولی ما در عین حالی که باید از دولت حمایت کنیم تا بتواند برنامههای خود را عملی کند، باید دائما این تذکر را بدهیم که باید به تعهدات خود پایبند باشد و در سیر عملی شدن آن تلاش کند. به مردم هم باید بگوییم که انتظار نداشته باشند همه مشکلات یکشبه حل شود؛ توقعات مردم نباید بیدلیل بالا برود.
بر اساس این گزارش، متن کامل سخنان سیدمحمد خاتمی بدین شرح است:
«به نام خدا
انتشار چهارهزارمین شماره از روزنامه آفتاب یزد را که در طول بیش از ۱۴ سال منتشر کردید به شما تبریک می گویم. جامعه ما از برکات وجود نشریه آفتاب یزد و مطبوعاتی مانند مطبوعه شما برخوردار بوده و ان شاء الله که با همت و نشاط بیشتر، شاهد تلاشهای شما در سالیان درازی که پیش روی ماست باشیم.
برای شما آرزوی آرامش وجدان، به دلیل خدمت به جامعه و نیز خشنودی از این که انشاءالله رضایت خدا را در این مدت کسب کردید می کنم و آن را به عنوان هدیه ای می دانم از خداوند منان و پاداشی برای خدمتی که کرده و می کنید.
اصطلاحی در هنگامه مشروطیت مطرح شد که مطبوعات رکن چهارم مشروطیت است. مشروطیت معنایی مشخص دارد، صرف نظر از این موضوع که این اصطلاح از شارت فرانسوی به معنی قانون گرفته شده، یا از شرط عربی که حکومت را مشروط به نظارت و حمایت مردم و برآمدن از اراده مردم می داند.
می دانیم که مشروطیت، خواست مهم جامعه ما بود برای رهایی از استبداد و خواستار حکومتی بود که برآمده از مردم و مسؤول در برابر آنان باشد. حکومتی که در آن تفکیک قوا وجود داشته باشد، قانونگذار مجری نباشد و قاضی نه قانون گذار باشد نه مجری و در حالی که این سه قوه از هم جدا هستند، یکدیگر را مراقبت کنند تا هیچ کس سوء استفادهای از قدرت نکند و با نظارت و کنترل مستمر قوا نسبت به یکدیگر، نظارت عمومی نیز بر آن امور جریان یابد. هم حمایت کند در جایی که امور درست است و هم نقد کند در جایی که غلط است و این کار (نظارت عمومی) را از جمله برعهده مطبوعات می دانستند و به همین جهت هم آن را رکن چهارم مشروطیت به حساب می آورند.
این موضوع اهمیت مطبوعات و نشریات را نشان میدهد، امروز رسانه بسیار گستردهتر از مطبوعات است، گرچه مطبوعات جای خود دارد، ولی امروز به هر حال رسانه بسیار گسترده شده است، صدا و سیما، سایت های اینترنتی و خبرگزاری ها و نیز مطبوعات. اینها همه رسانه هستند. باید بگویم که رسانه از لوازم حتمی مردم سالاری است که در سایه آن هم مردمسالاری استقرار پیدا می کند و هم دوام خواهد یافت و هم از انحراف جلوگیری می شود. البته که در دنیای امروز که تخصص هم هست، به طور طبیعی رسانههای در اختیار تخصص ها هم هستند، ولی برای این که رکن مشروطیت و رکن مردم سالاری تحقق پیدا کند، باید رسانه هایی را تعریف کنیم که نه متعلق به حکومت هستند و نه متعلق به بخشهای خاص، بلکه متعلق به مردم هستند و از افکار عمومی نمایندگی میکنند و خود را در برابر ارتقاء افکار عمومی، اعتلای افکار عمومی و دفاع از حقوق مردم در مقابل نهادهای حکومتی گرفته تا نهادهای دیگری که از بیرون و درون ممکن است که این حقوق را ضایع کنند، خود را مسؤول می دانند وقتی می گوییم وجود مطبوعات آزاد و مستقل لازم است به این معنی نیست که دیگران آزاد نیستند و مطبوعات دیگر ارزش ندارند، چرا زمانی که دولت هم مطبوعه داشته باشد مورد احترام است. احزاب مختلف حتما باید مطبوعه داشته باشند، احزاب چون از بخشهای مختلف جامعه نمایندگی میکنند و مهمترین صورت نهاد مدنی در جامعه، هستند بخش خصوصی که باید محور تولید و فعالیت در کشور باشد و نیز نهادهای مختلف مدنی که هستند، هر کدام میتوانند و باید زبان، بیان و آیینهای داشته باشند که هم چهره خود را نمایش دهند و چهره مردم را. در واقع نهادهای مدنی واسطه میان مردم و حکومت هستند تا هم مسائلی که مربوط به حکومت است به مردم منتقل کنند و هم مسائلی که مربوط به مردم است به دولت منتقل شود و نیز در توزیع قدرت و امکانات بتوانند نقش واسطه خود را انجام دهند.
بنابراین همه نهادها، بخش خصوصی و جاهای دیگر میتوانند مطبوعه داشته باشند، هیچ اشکالی هم ندارد ولی وجود مطبوعاتی که متعهد به قانون، متعهد به حفظ حقوق، حرمت و کرامت مردم باشند و دفاع کننده از آن و البته متهد به امنیت کشور، متعهد به مصالح کشور باشند، و هم افکار عمومی را نمایندگی کنند از جایگاه بالاتری برخوردار هستند. از وضعیت حزب و تشکلها در کشورهای نظیر خود آگاه هستیم، به هر دلیلی آنطور که باید و شاید احزاب چون مطلوب حکومت نبودند، پای نمیگرفتند یا چون خودشان آن تجربه لازم را نداشتند و نمیتوانستند نمایندگی دقیقی از جامعه بکنند، وضع حزب در جامعه ما، چندان مطلوب نیست و حتما باید دولت توسعهگرا و دولت علاقهمند به حقوق مردم در برنامههای خود موانعی که برای احزاب وجود دارد یا مشکلاتی که برای آنان ایجاد میشود یا کمبودهایی که سبب میشود احزاب نتوانند کارکنند، را مرتفع کند.
انشاءالله ما شاهد فعالیتهای گسترده حزبی و رقابتهای سالم در متن جامعه خود باشیم، ولی در موقعیت حاضر، انصاف این است که مطبوعات در حالی که متعهد به انقلابی که آن را سرمنشاء و سرفصل تازهای در تاریخ می دانیم و نیز علاقهمند به حاصل این انقلاب یعنی جمهوری اسلامی هستند و خود را در برابر آن متعهد میدانند و نیز این اعتقاد را دارند که محور و مدار و اصل، مردم هستند و قدرت از این مردم نمایندگی می کند و باید تابع نظر و مصلحت مردم باشد و مطبوعاتی که به حق مردم، حرمت، کرامت، پیشرفت و برخورداری مردم احترام می گذارند سرمایه های بسیار ارزندهای هستند. البته ممکن است که در کشور ما به دلیل کمبود امکانات یا به دلیل برخی از تنگ نظریهایی که وجود داشته و دارد، این جور مطبوعات خیلی نتوانستند گسترش پیدا کنند اما در همه حال توانستند کم و بیش حضور داشته باشند و این حضور، ارزشمند است.
من به آفتاب یزد چون عنوان «یزد» دارد علاقه ویژهای دارم، ولی در واقع تبعیضی میان مطبوعات مستقل و آزادی که در این کشور هستند قائل نیستم، علاقه عاطفی خود را دخیل نمی دانم و میگویم که آفتاب یزد یکی از مطبوعاتی است که خواسته روی پای خود بایستد و خود را نسبت به انقلاب و ارزشهای انقلاب، به مصالح و امنیت کشور خود متعهد میدانسته و در عین حال میخواسته صدای مردم ما باشد و نسبت به ارتقای افکار عمومی، رساندن اطلاعات درست به جامعه با همه محدودیتهای موجود خود را مسؤول می دانسته است. آفتاب یزد یکی از مطبوعات دوست داشتنی جامعه ما است. در زمان ما نیز، از این که برخی از مطبوعاتی که فکر میکردند که در اصول کلی فکری به هم نزدیک تریم ولی در رویکردها و کارکردها نظر متفاوتی داشتند، حرف خود را میزدند، نه تنها ناراحت نمی شدم بلکه این افتخار را داریم که انتقاد کردن از نظر دولت جرم نبود، بلکه مورد تشویق هم قرار میگرفت. خدا را شکر که هیچ گاه به دلیل این که از دولت نقد صورت گرفت، هرچند گاهی نقدها را قبول نداشتیم و معتقد بودیم که درست نیست، اما هیچ گونه فشاری از ناحیه ما نبود، البته نمیگویم که هیچ برخوردی صورت نگرفت ولی این رویکرد دولت نبود.
حق مطبوعات است که صحبت کنند، این درست نیست که هر کس به ما بهبه، چه چه کرد، بگوییم باش، و هر کس که به ما تندی کرد، بگوییم نباش. البته همه چیز دست دولت نیست و اکنون هم اگر برخورد نادرستی با مطبوعهای میشود، نمیتوان به حساب دولت گذاشت. دستگاه های مختلفی حضور دارند که خود را محق می دانند که برخورد کنند و بازداشت کنند.
اکنون ما به دولت محترم میگوییم درست است که شما برخورد نمیکنید ولی باید در جامعه احساس شود که شما مدافع آزادی بیان و دارای درک موقعیت مطبوعات هستید. بالاخره مطبوعات در لحظهای باید تصمیم بگیرند، ممکن است گاهی این تصمیم اشتباه باشد، ممکن است کمبودی در آن باشد، اما به محض این که اشتباهی رخ داد، نمیشود آخرین و تندترین برخورد را کرد. تصمیم گیرندگان نباید، اشتباه را با جرم یکی بدانند و با کوچکترین اشتباهی به عنوان جرم، با آن برخورد کنند. باید دولت مدافع مطبوعات، مدافع آزادی بیان باشد اما این که چه قدر تیغش میبرد، حرف دیگری است و این انتظار وجود دارد که دستگاههای مختلف هم از آزادی مطبوعات و امنیت آنها دفاع کنند.
معتقدم آفتاب یزد یکی از روزنامههایی بوده که با همه مشکلات و محدودیتهایی که داشته توانسته رسالت خود را انجام بدهد و انشاءالله که در آینده هم شاهد فعالیتهای این روزنامه و روزنامهها و نشریات مشابه آن در جامعه خود باشیم .همچنین امیدوارم همچنان صدای مردم ، مدافع کرامت و حقوق مردم،مدافع جمهوریت واسلامیت نظام و به خصوص مدافع اخلاق در جامعه باشید.احساس میکنیم که در جامعه ما اخلاق بسیار لطمه خورده و دروغ، تحریف و تهمت وجود دارد.
یکی از کارهایی که روزنامهها باید انجام دهند دفاع از اخلاق است و باید به حاکمان توصیه کنند که در درجه اول باید آنها اخلاق را رعایت کنند. تنها رعایت قانون کافی نیست که آن هم خیلی وقت ها رعایت نمی شود، اخلاق نیز بایستی رعایت شود و با بداخلاقی در جامعه برخورد شود . کسانی که در جامعه به نام اسلام و انقلاب بداخلاقی میکنند ، در درجه اول باید با آنان برخورد شود، نه این که عدهای رانت و امتیازاتی داشته باشند که هر چیزی میخواهند مطرح کنند و در مقابل دیگران به محض این که حرفی میزنند چون برخی خوششان نمی آید با شدت با آنان برخورد میشود.
دولت یازدهم، دولتی است که با رأی مردم و در یک فضای مناسبی روی کار آمده است. البته بارها گفتم و الان هم میگویم که رهبری در ایجاد این فضا نقش داشتند و باید از ایشان تشکر کرد.
شعارها و رویکردهای آقای روحانی بسیار خوب و مطلوب بود. ما هم احساس کردیم که صرف نظر از جریان و جناح، اینها موردنیاز جامعه است. همه زحمت کشیدند و دولت جناب آقای دکتر روحانی روی کار آمد و معتقدم همچنان به شعارهای اصلی خود پایبند هستند. رئیسجمهور باید به تعهدی که به مردم داده اند عمل کنند. مشکلات فراوانی پیش روی دولت است و به سادگی نمیشود شعارها را عملی کرد ولی ما در عین حالی که باید از دولت حمایت کنیم تا بتواند برنامههای خود را عملی کند، اما بایستی دائما این تذکر را بدهیم که باید به تعهدات خود پایبند و در سیر عملی شدن آن تلاش کنند. به مردم هم بگوییم که انتظار نداشته باشند همه مشکلات یکشبه حل شود. توقعات مردم نباید بی دلیل بالارود.
کار اصلی یک مطبوعه آزاد نقد است. نقد هم تخریب کردن نیست. متاسفانه در کشور ما، در برخی محافل تلقی می شود که هر کس به به، چه چه کرد، خوب است و هر کس بدگفت، بد است، نقد نه به به ، چه چه است نه فحش دادن، نقد خوبیها را گفتن، انصاف داشتن، اولویتها را تشخیص دادن و در عین حال نارساییها را بیان کردن است.
در یک محیط آزاد حتی اگر نقد مطرح شده نقد نادرستی هم باشد، دولت باید جواب دهد، بحث کند، صحبت کند تا جامعه روشن شود.
نقد باید متوجه همه ارکان دولت به معنی عام که در جمهوری اسلامی حضور دارند باشد، البته با معیارهایی که انقلاب اسلامی داشته است.اگر دیدیم که به این معیارها، خواستهای مردم و قانون اساسی، درست عمل نمی شود و یا راه بهتری وجود دارد، باید بیان کنیم. حمایت از دولت و حمایت از نظام فقط به معنی این نیست که هر کاری کردند و هر راهی که انتخاب کردند و هر رویکردی که برگزیدند، بگوییم خوب است. این حمایت نیست، حمایت باید از نظام ، قانون، حقوق مردم و مصالح ملی باشد. دستگاههای ما اگر مشکلات و کمبودهایی داشتند، باید نقد کنیم، زبان نقد نیز، زبان انصاف و منطق باید باشد. بنابراین تکلیف برای ما روشن است. این حکومت برآمده از مردم است، مشکلات بسیار فراوانی دارد و رویکردهای خوبی دارد شما هم در عین حال مدافع مردم ،حقوق مردم، مدافع مصالح ملی و انقلاب جامعه هستید. به طور طبیعی حیات یک مطبوعه آزاد، نقد است، نقد درست و صحیح.
مسائل اقتصادی پیش روی دولت بسیار سخت و سنگین است، مشکلات بسیاری را به ارث برده و محدودیتهای فراوانی هم دارد.
انشاءالله که با حفظ مصالح کشور، این رویکردی که در سیاست خارجی و در مذاکرات است به نتیجه برسد، همچنان که تاکنون بحمدالله موفق بوده اند امیدوارم فشارها کمتر شود و در کشور تحرکی ایجادشود.
اما سؤالتان در مورد یارانه ها مشخص است که هدفمندکردن یارانه به آن صورت که بیاییم چندین برابر کمتر از قیمت تمام شده کالاها در اختیار همه قرار گیرد و دولت سوبسید بدهد کار درستی نیست و حتما باید یارانهها هدفمند شود. اما صحبت در روش و شیوه است، در برنامه چهارم، مسأله هدفمندکردن یارانهها در نظر گرفته شده بود. البته نظر ما این بود که درآمدی که حاصل از افزایش قیمتها و حذف یارانهها است وارد بودجه نشود یعنی کمبود بودجه را با درآمدی که روی قیمت انرژی میبریم، جبران نکنیم و چند مورد برای مصرف در آمد ناشی از حذف یارانه ها در نظر گرفته شد. یک: کمک به بخشهایی از جامعه که به دلیل افزایش قیمتها و حذف یارانهها آسیب می بینند و گرفتار میشوند. دوم: بهبود حاملهای انرژی و صرف بخشی از درآمد اصلاح حامل های انرژی و نیز بخشی از آن هم برای افزایش تولید و سرمایهگذاری و بهبود استحصال از منابع انرژی. در کنار این موارد ایجاد حساب ذخیره ارزی که دو نقش مهم داشت، یکی مبارزه با نوسانات قیمت ارز و دیگری در اختیار بخش خصوصی قرار گرفتن این ارز با سود بسیار اندک و برگشت طولانی مدت. برای تولیداتی که خیلی مورد نیاز کشور است و یا به طور عمده تولیداتی که بتواند بازار خارجی داشته باشد و صادر بشود. البته این موضوع تبدیل شد به صندوق توسعه ملی که کار خوبی هم بود.
در برنامه چهارم، هدفمندی یارانهها در نظر گرفته شده بود البته با یک شیب بسیار منطقی که به طور ناگهانی تورم ایجاد نشود و تولید لطمه نخورد و در کنارآن رشد ۸ درصد در نظر گرفته شده بود . در عرض ۴ سال میتوانستیم یارانهها را هدفمند کنیم بدون این که لطمهای وارد شود.اما برنامه چهارم اصلا اجرا نشد.
یکی از مواردی که می خواستم در دوره خودم انجام شود همین طرح هدفمندی یارانه ها بود گرچه تصمیم آن در دوره ما گرفته شد، در برنامه سوم هم تا حدودی به این سو رفتیم و علاوه بر آن طرح جداگانهای برای اصلاح قیمت نفت در نظر گرفتیم که در دولت تصویب شد اما مجلس مخالفت کرد.
هدفمندی یارانهها ضرورتی غیرقابل انکار است ولی صحبت از روشها و شیوهها است.
به طور قطع دولت محترم طرحهایی در نظر دارد و امیدوارم که موفق باشند.
و بالاخره رویکردهای دولت ما و این دولت به هم نزدیک است و خود آقای روحانی که در رأس دولت هستند، دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت که من بودند و پرونده هستهای کشور زیر دست ایشان بود و بسیار هم خوب عمل کردند.
ما باید با دنیا تعامل کنیم و باید موانع را حل کنیم، درحالی که روی مصالح ملی، منافع ملی خود پافشاری داشته باشیم که بحمدالله دولت محترم دارد. هیچکس به بهانه مذاکره منافع ملی را زیر پا نگذاشته، بلکه برای تأمین منافع ملی، اگر لازم بوده مذاکره و تعامل کرده و میکند.»
ارسال نظر