گریه و ضجه های «فرزانه» به جایی نرسید
سحرگاه دیروز مقابل زندان مرکزی اصفهان حرف، حرفِ مرگ و زندگی بود. طبق آنچه از قبل اعلام شده بود قرار بود فرزانه قصاص شود. پدر و مادر فرزانه شب قبل خواب به چشمانشان نیامده بود. آنها از چند ساعت قبل خودشان را جلوی در زندان رسانده بودند.
گوشهیی کز کرده و منتظر بودند. دل توی دلشان نبود. قرار بود دخترشان تا چند ساعت دیگر اعدام شود. پدر فرزانه مدام قدم میزد و کلافه بود. مادرش هم گوشهیی نشسته و دعا میخواند. آنها یک بار دیگر هم این شرایط را تجربه کرده بودند.
درست یک ماه قبل هم فرزانه پای چوبهدار رفت اما پدر شوهرش در حالی که طنابدار دور گردن عروس سابقش بود یک ماه برای ادامه زندگی به او مهلت داد. پدر و مادر فرزانه امیدوار بودند اینبار هم پدرشوهر سابق دخترشان به او فرصتی دوباره برای زندگی بدهد یا اینکه معجزهیی اتفاق بیفتد و دخترشان بخشیده شود.
بیم و امید یک لحظه پدر و مادر فرزانه را رها نمیکرد. زمان به سرعت برایشان میگذشت. چند دقیقه بعد خودرویی مقابل در زندان توقف کرد و مردی از آن پیاده شد. چهره مرد برایشان آشنا بود. او همان کسی بود که ۱۱ سال قبل برای خواستگاری از فرزانه به خانه آنها رفت.
او پدرشوهر سابق فرزانه بود. مادر فرزانه با دیدن او به سالها قبل رفت. زمانی که دخترش در ۱۵سالگی لباس عروسی به تن کرد و پای سفره عقد نشست. آن روز پدر شوهر فرزانه تور سفید را از روی تازه عروسش کنار زد تا برای نخستینبار او را ببیند. اما اینبار قرار بود عروسش را پای چوبهدار ببیند و طنابدار به گردنش بیندازد.
وقتی او پدر و مادر فرزانه را دید راهش را به سمت در زندان کج کرد. پدر و مادر فرزانه دوان دوان به دنبالش رفتند. پدر و مادر فرزانه به دست و پایش افتادند و شروع به التماس کردند. مادر فرزانه ضجه میزد تا شاید دخترش قصاص نشود. اما مرد در تصمیمش مصمم بود و خیلی سریع از جلوی آنها گذشت و وارد زندان شد.
دیگر هوا گرگ و میش شده بود. یک آمبولانس از در زندان گذشت و با بسته شدن در آهنی، شمارش معکوس آغاز شد. پدر و مادر فرزانه میدانستند این آمبولانس برای چه وارد زندان شده است. این نشان میداد تصمیم اولیای دم برای اجرای حکم جدی است. دیگر فقط یک معجزه میتوانست از اجرای حکم جلوگیری کند. مادر فرزانه فریاد میکشید تا شاید دخترش در آن سوی دیوارهای بلند زندان برای آخرین مرتبه صدایش را بشنود. هیچکس از داخل زندان خبر نداشت. معلوم نبود در آنجا چه اتفاقی افتاده و پدر شوهر فرزانه در آخرین لحظه چه تصمیمی گرفته است.
نور آفتاب از دیواره شرقی زندان پیدا شد اما هنوز به درستی معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است. دیگر نایی برای مادر فرزانه باقی نمانده بود. او به دیوار تکیه داده و منتظر بود تا خبری از دخترش بیاید. بالاخره با روشن شدن هوا در آهنی بار دیگر باز شد. همان آمبولانسی که ساعتی قبل وارد زندان شده بود خارج شد اما اینبار فرزانه روی برانکارد آن آرام گرفته بود. پدر فرزانه سرش را بین دو دستش گرفته بود و اشک میریخت. وقتی آمبولانس از جلوی زندان دور شد دیگر امید این زن و شوهر برای دیدن دوباره دخترشان رنگ باخت.
فرزانه دخترش را ندید
مادر فرزانه که بعد از قصاص دخترش در شرایط روحی بدی به سر میبرد عصر دیروز درباره اجرای حکم گفت: یک روز پیش از اجرای حکم همراه شوهرم به زندان رفتیم. دخترم حال بدی داشت. گریه میکرد و قسم میخورد که بیگناه است. او میگفت قاتل «الف» است و او مجبور شده قتل را بر عهده بگیرد. او گفت خون شوهرش ناحق ریخته شده و حالا هم خودش بیگناه است. دخترم روی پاهاش بند نبود و به زحمت حرف میزد.
او میگفت آخرین خواستهاش پیش از اعدام دیدن دخترش است. او میگفت بعد از دستگیری فاطمه را ندیده و آخرین خواستهاش دیدن او است. ما هم این خواسته را به مسوولان و پدر شوهر فرزانه گفتیم اما فایدهیی نداشت و فرزانه تا آخر هم نتوانست دخترش را ببیند» این زن درباره اجرای مراسم قصاص نیز گفت: «من و شوهرم هر چه به دست و پای اولیای دم افتادیم فایدهیی نداشت. آنها قبول نکردند که دخترم را ببخشند دخترم به آخرین خواستهاش هم نرسید.»
از اجرا شدن حکم خوشحالم
در سوی دیگر پرونده پدرشوهر فرزانه قرار دارد که به گفته خودش شخصا حکم را اجرا کرد. او که پیش از گشوده شدن این پرونده رابطه خوبی با عروسش داشت دیروز چند ساعت بعد از اجرای حکم قصاص درباره چگونگی اجرای حکم گفت: «از اینکه این حکم اجرا شد خوشحالم چرا که بالاخره حق به حقدار رسید.» این مرد درباره لحظهیی که فرزانه را پای چوبهدار دید، گفت: «وقتی او را دیدم التماس و گریه میکرد اما کسی نبود که به حرفهایش توجه کند. التماسهایش بیفایده بود. او باید قصاص میشد. من خودم حکم را اجرا کردم.»
او درباره اینکه حالا بعد از اجرای حکم عروس سابقش چه احساسی دارد، گفت: «خوشحالم. چون عدالت اجرا شد. زمانی که پسرم را کشت باید فکر این روز را میکرد.» پدرشوهر سابق فرزانه درباره اینکه این ماجرا را چگونه برای نوه ۸ سالهاش بازگو میکند نیز گفت: «به وقتش همهچیز را برای نوهام میگویم. او از دو سالگی پیش من است و از این به بعد هم پیش خودم میماند. این موضوع به خودم مربوط است که چه کار میکنم.»
فرزانه که در ۱۵ سالگی با شوهرش احمد ازدواج کرده بود متهم بود روز ۱۰ بهمن ماه سال ۸۶ شوهرش را در خانهشان واقع در اصفهان به قتل رسانده است. او در مراحل مقدماتی بازجویی اتهام قتل را برعهده گرفت و گفت چون شوهرش به او تهمت میزد ناخواسته دست به چنین کاری زده است. به این ترتیب با درخواست خانواده احمد از سوی قضات شعبه ۱۷ دادگاه کیفری استان اصفهان به قصاص محکوم و این رای نیز در دیوانعالی کشور تایید شد. با وجود تایید این رای، فرزانه یک ماه پیش در نامهیی گفت که قاتل شوهرش مردی بهنام «الف» است. او گفت: «الف» که دوست شوهرش بود قاتل اصلی است.
فرزانه در این نامه نوشت: «روز حادثه الف به خانهمان آمد و در حالی که شوهرم خواب بود او را کشت. او گفت همسرش را طلاق میدهد تا با من ازدواج کند. او من را مجبور کرد قتل را گردن بگیرم. الف گفت که اگر خودم را به عنوان قاتل معرفی کنم به خاطر بچهام قصاص نمیشوم. او علاوه بر این من را تهدید کرد که اگر این ماجرا را برای کسی بازگو کنم خودم و خانوادهام را میکشد. من هم از ترس قبول کردم. حالا میخواهم همهچیز را بگویم» .
با وجود این نامه به حرفهای فرزانه توجهی نشد و سرانجام پرونده او پای چوبهدار بسته شد.
یادداشت کوتاه عبدالصمد خرمشاهی وکیل قاتل
اعاده دادرسی هم کارساز نشد و پرونده زندگی فرزانه مرادی همراه با پرونده اجرای حکمش همزمان مختومه شدند. در این سطور مختصر سرآن ندارم که دوباره جزییات پرونده را کالبد شکافی کنم و دنبال نواقص شکلی و ماهیتی پرونده باشم چرا که دیگر موضوع از هر حیث اعتبار امر مختومه را پیدا کرده است. اما نکتهیی که ناگزیر هستم دوباره و دهباره روی آن انگشت بگذارم طرح این سوال است که چرا فرهنگ عفو و بخشش و گذشت در جامعه ما هر روز کمرنگ و کمرنگتر میشود؟
شکی نیست که قصاص حق ولی دم بود و او از حقی که قانون به او داده بود استفاده کرد و طبعا کسی معترض اعمال حق قانونی او نمیتواند باشد اما جای تعجب است که چرا پدرشوهر فرزانه بیاعتنا به وساطت و درخواست دهها و صدها نفر مبنی بر گذشت او از مرگ فرزانه باز عجولانه و مشتاقانه صندلیدار را از زیر پای فرزانه میکشد و راضی از گرفتن انتقام به زعم خود اعلام میکند که از این کار خوشحال است. چرا این همه اصرار بر عدم گذشت؟
ای کاش پدرشوهر فرزانه که یک بار هم چندی پیش تا پای چوبهدار او را برده و طعم تلخ مرگ را به او چشانده بود اینبار از مرگ فرزانه گذشت میکرد و اجازه میداد که او دوباره به آغوش زندگی بازگردد... دختر ۹ ساله فرزانه که شش سال پیش پدرش را در این حادثه از دست داده بود اینبار نیز شاید با وجود میل باطنیاش مادرش را از دست رفته میبیند. به راستی پدر بزرگ او در آینده چه پاسخی به او خواهد داد؟
نظر کاربران
چقد آب و تاب دادید
تو روخدا یکم خبرای امیدوار کننده بزارید
آخه خودمون هزار تا گرفتاری و غصه داریم . میام یه سر دلمون وا شه .
اینارم می زارید کلا قصد دارید روحیه تضعیف کنید
سنگدلترين مرد روى زمين، درسته اين زن از روى جوانى اشتباه كرده اما تو از روي دانايي گذشت نكردى و خوشحالى كه اين حكم را خودت اجرا كردى؟؟؟ دفعه قبل هم قصد گذشت نداشتى ميخواستى اين دختر را بيشتر شكنجه بدى
خدا با اوون عظمتش مى بخشه اما انسان كوچك و ذليل چه دل سنگيهايي كه نداره
حالا بعد از چند وقت كه عذاب وجدان ولت نكرد مى فهمى كه چه كارى كردى
پاسخ ها
دوست من اگه اون مرحومه قتل کرده که درخواست قصاص حق اون مرد بوده.پس به خاطر حقش که نباید سرزنشش کرد.
ملک با نظرت کاملا موافقم واقعا خدا با اون بزرگی وعظمتش میبخشه ولی بندش نه !من مسلمان نیستم ولی قرآن را مطالعه کردم که درجایی میگه باید قصاص کنید ودوباره درجایی دیگه میگه ببخشید تا بخشیده شوید ؟پس این آقا آیا مسلمان نبود؟! امیدوارم در فیامت ببینم که این آقای سنگدل چطور به پای عروس بیگناهش افتاده وانتظار بخشش ازش داره امیدوارم با دوتا چشمانم ببینم که فرزانه بی گناه ازش نمیگذره / چون واقعا فرزانه بیگناه بود/ در قانون حکم کسی که تهمت بی روا به کسی بزنه کمتراز مرگ نیست.
علی آقا و اگر قاتل نباشه چی؟؟؟؟؟؟
چون توی این مساله شک وجود داشته انسانی نبوده که با این قصاوت طرف خودش حکم رو اجرا کنه و افتخار هم بکنه که با دستهای خودش کسی رو کشته تنها خداست که از همه چی آگاهه
اگر حتی شکی هم وجود داشته باشه کسی اعدام نمیشه پس حتما شکی وجود نداشته خودتونم میدونید تا گناه کسی ثابت نشه اعدامش نمیکنن
بعضی وقتا قانون خیلی بی رحمه شاید شکی هم وجود داشته باشه اما اگه دلیل محکمه پسندی نداشته باشه قانون محل نمیذاره پس شاید فرزانه راست میگفته الله اعلم
نمیدونم چی باید بگم...چون فقط خداوند در جایگاه حق است ولی به نظرم اگر میبخشیدش بهتر بود
پاسخ ها
شاید ولی به هر حال اون مرد هم که پسرش رو از سر راه نیاوذده بود.
الان خوشحالی؟؟؟؟؟گناه اون بچه چیه دیگه نه پدر داره نه مادر؟؟؟بعد هفت سال بخشش سخت بود واست؟؟چجوری میخواید بعدا واسه بچه توضیح بدین؟؟؟این جمله بخشش از بزرگان دیگه به تاریخ پیوست!!!!
صرف نظر از حق قانونی پدر بزرگ این سوال منم هست "به راستی پدر بزرگ او در آینده چه پاسخی به او خواهد داد؟" اون دختر میتونه یه زندگی نرمال داشته باشه؟؟؟؟؟؟
کاش گرفتن حق طلاق برای خانمها راحت تر بود و جامعه حتی خانواده ها راحت تر با طلاق زنی که هیچ علاقه ای به همسرش نداره برخورد می کردن اینجوری شاید این نوع قتلها هم کمتر می شد.
پاسخ ها
خانمها خود را به خواب نزنید.در داستان زندگی این زن کجا گفته شده که خواسته طلاق بگیره و نشده؟
شما بجای اینکه مهریه انو بالا بگیری، بجاش 1 سکه مهر کن، بجاش حق طلاق بگیر.
علی جان مگه شما می دونی که هرگز درخواست طلاق نکرده یا توی ذهن اون خانم بودی که میدونی آیا قصد طلاق داشته یا نه
تنها کسی که داره احساسی برخورد میکنه شما هستی نظر هایی در پاسخ به دوستان بالایی دادی هم خوندم ظاهرا یک طرفه به قاضی میری بهت توصیه میکنم با چشم و گوش باز تری زندگی رو ببینی
اگر حرفهای قاتل در مورد فردی به نام الف درست باشد
یعنی که قاتل با او سر و سری داشته و از اینکه شوهرش کشته شود و با الف ازدواج کند ناراحت نبوده
در این صورت حق با پدر شوهرش بوده که از خون پسرش نگذرد
پاسخ ها
خب پدر شوهر باید می رفته یقه ی قاتلو میگرفته
تازه به فرض که روابطی هم وجود داشته قانون برای اون جرم هم حد خودشو داره
نه اینکه یه آدمکش آزاد بچرخه و یک زن فریب خورده بدون اینکه آخرین خواسته اش براورده بشه بره بالای دار.....
انگیزه ی پدر شوهره هم از کشتن عروسش دقیقا همین بوده نه واسه ی گرفتن انتقام پسرش بلکه چون به نظرش زنی که فریب مردی رو میخوره را باید کشت ...
اسم این آدم کشی رو هم میذارن قصاص.
واقعا که.......
مگه ما خداییم اگر قانون از کسی حمایت میکنه طرف باید توهم خدا بودن برش داره
لعنت خدا بر آدمهای بیرحم و ابله
وای به حال بچه ای که این وسط قربانی خشم وکینه شد.هنوز مات این متنی هستم که خوندم
پاسخ ها
واقعا درسته من هم فقط به اون بچه فکر میکنم و تاسف می خورم
اين پيرمرد مگه تا چند وقت ديگه زنده س فكر بعد از مرگشو كرده كى ميخواد اين بچه رو بزرگ كنه لعنت به تو
پاسخ ها
به نظرت اگه مادره قاتل باشه میتونه بچه کسی رو که خودش کشته بزرگ کنه؟
اگر حرفهای قاتل در مورد فردی به نام الف درست باشد
یعنی که قاتل با او سر و سری داشته و از اینکه شوهرش کشته شود و با الف ازدواج کند ناراحت نبوده
در این صورت حق با پدر شوهرش بوده که از خون پسرش نگذرد
آقای وکیل پدر شوهر باید رضایت می داد تا فرزانه بره با اون الف عشق و حالشو بکنه؟چرا هیشکی به اون جوون که پرپر شده فکر نمی کنه؟اگه پسر خودت این جوری مورد خیانت قرار می گرفت و کشته می شد بازم همین و می گفتی؟دم از فرهنگ بخشش می زدی؟ فقط کافیه آدم خودشو یه بار جای اون پدر بزاره تا تز الکی نده
یاد دادگاه شهلا افتادم همون زنی که اولش قتل زن اون مرتیکه فوتبالیست رو به عهده گرفت اما بعد اونم اظهار کرد که مجبور شده چنین اعترافی کنه چون اون مرتیکه بهش گفته بوده تو قتل رو گردن بگیر بعد من گذشت میکنم و در آخر هم خودش طناب دار رو گردن شهلا انداخت...
خدا جای حق نشسته ان شا الله در سرای ابدی حق به حق دار میرسه
دنیا جای بدی شده دیگه نمیشه تشخیص داد کی راست میگه کی دروغ ، ح و حقیقت چیه....
خدا کمکمون کنه
پاسخ ها
بله کاملا با شما موافقم فقط خدا جای حق نشسته اون پیرمرد اگر حتی مطمئن هم بود (که نمی توانست باشه چون زنه گفته قاتل "الف"بوده) که عروسش پسرشو کشته نباید اینقدر نفرت انگیز رفتار می کرد که خودش حکم رو اجرا کنه
چرا اون آقای " الف " را پیدا نکردند و با قانون روبرویش نساختند !؟ فرزانه جوانی کرده و یک پسر و دختر جوان خیلی راحت نمیتوانند عصبانیت و خشم خود را در کنترل خود نگه دارند، پس نادانی کرده و یک لحظه دستخوش احساسات اشتباه شده. اما جالبتر اينكه پدرشوهر پابه سن گذاشته فرزانه هم چرا روی کینه و انتقام را سفید و روی بخشش و گذشت را سیاه کرده!!! دست مریزاد!!!!!!!
یقین بدانید این پدر بزرگ لعنت خدا و پیامبر خدا و چهارده معصوم را برای خود خرید
تموم شد...
فقط بیچاره فاطمه
تو این سن بی پدر و بی مادر...
تازه وقتی بزرگ شد و بشنوه چه زجرها که نمیکشه...
واقعا متاسفم اصلا يك لحظه از فكرم بيرون نميره چرا بعضى انسانها گذشت ندارند حالا اين مرد كه خوشحاله حكم را خودش اجرا كرده منتظر باشه در اينده ببينه چه سرنوشتى در انتظارشه درسته قصاص حقه ولى اين دختر جوان كارش با زورگيرى و تجاوز و قتلهاى ديگه فرق داشت دو بار اين دختر را پاى اعدام بردند
من مرده شماها زنده اينده اين مرد را ببينيد
تصمیم به قصاصش به عهده ولی دم بوده ، درست ... تصمیم به رحمت و بخشیایش هم که به عهده خداونده ، درست... بی معرفت های عقده ای اون چیزی که اختیارش با شما بود دیدارش با دخترکش بود که باید انجام می شد ؛ ای کاش آرزو به دل نمی مرد .
پاسخ ها
موافقم کاش دخترش رو میدید. شاید دخترش هم می خواست مادرش رو حتی برای آخرین بار ببینه
کاش دادگاه تو این زمینه دخالت می کرد
آخه میگن آخرین خواسته متهم اگه نا معقول نباشه قابل اجراست چرا نمیتونسته دخترش رو ببینه چون پدر بزرگش این طور صلاح میدیده واقعا چه توضیحی داره خیلی سخته به جای هر دو خانواده باشی
وای به حال بچه ای که این وسط قربانی خشم وکینه شد.هنوز مات این متنی هستم که خوندم
اگر در آینده مشخص بشه که این زن بیگناه بوده باید خودشو از شدت عذاب وجدان بکشه
و این آدم حتما در زندگیش گناهانی داشته که فکر میکنم در آن دنیا خدا هم همین رفتارو باهاش انجام بده ودر مقابل فریادهای استغاثش خدا میگه باید در آتش بسوزی و عفوی در کار نیست
درود به اين شيرمرد .اقاي وكيل چرا بايد كسي كه به شوهرش خيانت كرده و ناجوانمردانه در موقع خواب با قصاوت قلب با نقشه قبلي اون بيچاره رو ابكش كرده بخشيده بشه؟بخشيده بشه تا بقيه گستاختر بشن؟دست اين پدر رنجديده درد نكنه احسنت به شرفش كه نذاشت خون پسرش هدر بره
اول خدا همه ی ما را بیامورزد و مورد رحمت خود قرار دهد حال چه گناه کار که طبیعت انسان است و چه بی گناه انشاا... دوم پدر شوهر فرزانه، او فرزانه را نکشت بلکه خود و انسانیت خود را کشت، ما نمیدونم فرزانه گناه کار بود یا نه خدا عالمه، پدر شوهر فرزانه بدانه که همه ما یه روزی در دادگاه خداوند محاکمه می شوم و آنجا عدالت واقعی برقرار می شود انشاا... که همه ما روسفید شویم و این هم بدانیم که در قران کریم صدها بلکه هزاران ایه از بخشش و رحمت است و یک ایه در مورد قصاص که ما همه ی این ایه ها رو ول کردیم و چسبیدیم به یک ایه که فهم صحیحی از اون ایه هم رو ندارم.
یرای این پدر شوهر متاسفم
امیدوارم روزی همون نوه دمار از دوزگارت دربیاره.تو حق ندااشتی بچه رو از مادرش محروم کنی.بازم سر حرف اولم هستم که به تمام معنا عقده ای هستی.امیدوارم هیچوقت روی خواب خوشو نبینی.با این کارت ثابت کردی پسر کشته شده ات هم لنگه خودت بود.لابد انقد خون به جگر اون زن بیچاره کرد که اینطور شد.بیچاره فکر کردی اگه عروست بیگناه بوده باشه...... .آی من اون دنیا به ریشت بخندم.
پاسخ ها
همین نوع لحن بی ادبانه شماهاست که باعث میشه بخشش فراموش بشه.اگه نه قتل کرده که حقش اعدام بوده.اگرم نه که چون خیانت کرده بازم حقش اعدام بوده.شما با این نوع حرف زدنتان فقط شخصیتتان را نشان میدید
این علی رو ببین چه جوگیره جواب همه رو داده اصلا گمونم پیرمرد قاتله خودش باشه:)))))
کاش میبخشیدنش ... درسته کار اشتباهی کرده بودولی دین اسلام دین رحمت و عطوفت و بخششه .. . امام علی هم به دقاتلش شیر خوراند ... ای کاش یاد بگیریم بخشش دیگران را
فکر نمی کنم وجدان پدر شوهرش .با اجرای حکم توسط خودش راحتش بذاره .طفلکی دختر کوچولو . چه سرنوشتی داشته .
پاسخ ها
اون پیری یک روانی بیشتر نیست خدا به داد دخترفرزانه برسه که قراره یک روانی بزرگش کنه متاسفم براش امید وارم خدا نجاتش بده
انشاء اله همانطوری که گذشت نکرد خدا هم از او نگذرد و روح پسرش هیچ گاه ارام نگیرد که فرزندی را از دیدن مادر محروم ساخت
پاسخ ها
خاک بر سرت اون پسر که بی گناه کشته شد.حالا روحش آرام نگیره؟
بازم این علی ؟؟؟؟؟
این علی یا اون آقای الفه یا اون پیرمرده یا پسر پیرمرده از اون دنیا :)))
چه مطمئن هم میگه پسرش بی گناه بوده خو د لامصب مگه تو خدایی که از زندگی اینا اینقدر خبر داری
عزیزان من میگم کاش هیچوقت جرمی انجام نمیشد که نیاز به این قصاص باشه.به هر حال اون پدر هم که پسرش رو از سر راه نیاورده بود و اون خانم هم ظاهرا بدون اقدام برا طلاق با مرد غریبه در ارتباط بوده.اگه اینها فقط یه تهمت باشه که دیگه بحثش جداست.
چرا هیچکس از اون پسر مرحوم که ناجوانمردانه به قتل رسید چیزی نمیگه؟
یه مرد مظلوم این وسط کشته شده.خجالت بکشید چرا هیچکی برا اون دل نمیسوزونه؟
حق زنی که خیانت کنه بیشتر از اعدامه.این زنها به جای نق زدن فکر کنند که اگه مردی زنش رو میکشت بازم میگفتن ببخشش؟
پاسخ ها
پسر این آدم روانی معلومه کی بوده لابد لیاقتش بوده که بهش خیانت بشه
بزرگواران هیچوقت در مورد ماجرایی که نمیدونید قضاوت نکنید.منم از همه پیش قضاوتهایی که در عمرم تا حالا انجام دادم پشیمانم.به هر حال امیدوارم دیگه شاهد این مسائل نباشیم.
چقدر الکی براش دعا کردم
فرزانه اروم بخواب
مطمئنم پدر شوهرش تا اخر عمرش ارامش نداه.خدا مرگ و زندگی هیچ بنده ای رو به دست بنده دیگش نسپاره
بابا از کجا میدونین حق با کیه اینقدر راحت نظر میدین خدا از سر تقصیراتمون بگذره
باور کنید هنوز هم جاهایی تو ایران هست که فکر می کنند دختر رو باید قبل از 15 سالگی شوهر بدن. فقر مالی و فقر فرهنگی عامل بدبختی و بزهکار شدن
برای جامعه سالم باید با این 2عامل مقابله کرد. این خانوم قاتل به دنیا نیامده بود
پاسخ ها
آفرین دقیقا درسته این مساله ریشه اش همین جاست
کاری به اینکه قصاص باید اجرا میشد یا نه ندارم. چیزی که توجه منو جلب کرد بخشش اولیه پدر مقتول پای چوبه دار و دادن فرصت 1 ماهه برای زندکی به فرزانه بود.در واقع این پیر مرد فرزانه رو دوبار اعدام کرد. یکبار تا پای چوبه دار برد و زجرش داد و طعم مرگ رو بهش چشوند و در اخرین لحظه دست نگه داشت و دوباره همون وحشت رو براش افرید و بلاتکلیفی ایا این بار هم گذشت میکنه یا نه رو برای فرزانه و والدینیش بهش اضافه کرد. اینچیزی فراتر از ععدالتخواهیه.بله بنظر من پدر مقتول به دلیل کینه ای بودن فرزانه رو دوبار اعدام کرد و حتی اون فرصت دوباره هم نه از روی مهر که با تفکر و با نیت زجر و ازار بیشتر فرزانه و خونواده اش به فرزانه داد.
پاسخ ها
متاسفانه کاملا حق با شماست و قانون کور و کر راحت حق این زن بدبخت رو نادیده میگیره
ما در مقام قضاوت نيستيم ولي خدا كنه اونهايي كه هستن درست قضاوت كنن
«خوشحالم. چون عدالت اجرا شد. زمانی که پسرم را کشت باید فکر این روز را میکرد.»
آقای محترم شما ازدید خودتون می گید که عدالت اجراشد شاید همون عدالتی که شما مدعی آن هستید اشتباه بوده باشه.عدالت واقعی فقط وفقط درروز قیامت اجرا میشه.پس از قصاصی که حق شماست خوشحال نباش چون از ی امتحان بزرگتری به نام بخشش کم آوردی. خدا به داد اون بچه وما آدمهای ظاهر بین برسه.
پاسخ ها
ببخشید اشتباهی منفی دادم
الله علیم بذات الصدور
واقعا نظر دادن سخته. از يك طرف خون جواني ريخته شده و از طرف ديگه بخششي در كار نبوده. من خودم رو هيچوقت جاي پيرمرد قرار نميدم ولي به نظرم خداوند جان را ميدهد و ميگيرد. با دادن يك راي ميتوان حيات را بازگرداند و يا از وي گرفت پس چه بهتر كه بتوانيم با دادن يك راي جان كسيرا نجات دهيم. بياييد حتي يكبار هم كه شده طعم شيرين بخشش را بچشيم
پاسخ ها
عالی بود
آن روزی را میبینم که پدر شوهرش به طرز فجیع زمین گیر میشود .پسرش رو تو گور لرزاند .ان شالله نصیب خودش بکند
پیر مرد ! میبینمت لحظه ای که داری جون میدی و ازدنیا میری ! چه زجری میکشی .
من در شرایط مشابهی بودم برادرم در یک نزاع خیابانی در دفاع از دختری که چند مزاحم آزارش می دادند به قتل رسید ولی پدرم قاتل را بخشید
با اینکه می توانست گذشت نکند.
انگار بعضی از شما فکر می کنید کسی که می بخشد علاقه ای به عزیز از دست رفته اش ندارد...؟!
نه اینطور نیست کسی که میبخشد به عدالت خدا و معاد اعتقاد دارد
کسی که قتلی انجام می دهد گرفتار عذاب پروردگار خواهد شد همان پروردگاری که ما می دانیم داناترین و عادل ترین است وقتی پروردگار متعال و پیشگاه عدالت الهی هست چرا با گرفتن انتقام و آلودن دستهایمان به خون حتی کسی که گناهکار است خودمان را از مرتبه ی والای انسانی پایین تر بکشیم قانون حتی اگر به نفع ما باشد نباید جوری چشمهایمان را ببندیم که عقل و احساس و شفقت در تصمیم گیری ما بی رنگ شود
به نظر من كه حقش بوده قصاص بشه وقتي به شوهرش خيانت كرده بايد به مجازاتش ميرسيد
اگه واقعا فرزانه قاتل بوده این حقه پیرمرد بوده که نگذره از خون پسرش و کسی هم حق نداره سرزنشش کننه! و فکر نمیکنم حتی خدا هم این پیرمرد رو بخاطر عدم گذشت مواخذه کنه چرا که قصاص یه حکم اسلامیه و در قران امده سوره البقرة: آيات 178 تا 179.
اما اگه معلوم بشه که فرزانه بیگناه بوده خوب این تقصیر دادگاه بوده قطعا نه پیرمرد.در نهایت اینکه شاید اگه پیرمرد گذشت میکرد بهتر بود و اینو میذاشت بهعهده نوهش که ایا میتونه با مادری زندگی کننه که قاتل پدرشه یا نه؟ حالا هم که گذشت نکرده جرمی رو مرتکب نشده پس لطفا سرزنشش نکنید!این اصلن کار درستی نیست بنظر من!!!!!!!!!