خاطره رهبر انقلاب از امدادرسانی به سیلزدهها
نشریه خط حزب الله در شماره دویست و بیست و یک خود، بخشی از خاطرات حضرت آیت الله خامنهای درباره امدادرسانی به سیل زده های ایرانشهر را منتشر کرده است.
خبرآنلاین: نشریه خط حزب الله در شماره دویست و بیست و یک خود، بخشی از خاطرات حضرت آیت الله خامنهای درباره امدادرسانی به سیل زده های ایرانشهر را منتشر کرده است.
متن این خاطره بدین شرح است؛
صبح روز بعد {از ســیل ایرانشــهر} به اتفاق آقای رحیمی و آقای راشــد بــه بیرون شــهر رفتیم، تا خانه هایی را که سیل در دره شهر تخریب کرده ببینیم... ناگهان به ذهنم رســید که مردم شهر از دیروز ظهر تاکنون غذایی نخوردهاند و گرسنهاند... به اداره پســت رفتم و به آقای کفعمی در زاهدان تلفن زدم و گفتم: ما به نان و خرما - و اگر بشود، پنیر نیز هرچه زودتر و به هر اندازه که بتوانید، نیاز داریم.... چند بار با صدای بلند تکرار کردم: به همه بگویید من با بی صبری منتظر نان و خرمایم. وقتی گوشی تلفن را گذاشتم، دیدم مردم پشت سر من با شگفتی به التماس و اهتمام شدید من گوش میدادند و با حالت ســتایش و تعجب، به یکدیگر نگاه میکردند... به مسجد آل الرسول رفتم تا آنجا را آماده کنم که مرکز امدادرسانی باشد... دو سه ساعت بیشتر طول نکشید که یک کامیون بزرگ پر از نــان و خرما و هندوانه و پنیر رسید.
بلندگوی مســجد را با تلاوت قرآن باز کردیم و بعد اعلام کردیم که مسجد آل الرسول مرکز کمک به مردم و رساندن غذا برای نجات مردم است. به برادرانم گفتم: به هر کس که می آید، غذا بدهید؛ اگر گفت کم است، بیشتر بدهید؛ اگر دوباره هم آمد، به او بدهید و نگویید قبلا گرفتهای. باید بدین وسیله نگذاریم مردم حریص شــوند... و این چنین ما کار امدادرسانی را آغاز کردیم.
نظر کاربران
اگر کمک کردن پس چرا هنوز این همه این مردم مشکل دارند شاید خواب تعریف کردن