پاسخ ایران به آمریکا چرا ضروری و چرا درست بود؟
سعید لیلاز در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان مقابله با «یا مذاکره یا جنگ» نوشت: ما در موقعیتی بسیار حساس قرار داشتیم. بامداد دیروز در حملهای که به پایگاه عینالاسد انجام شد، به هر ۲ فشار متقابل پاسخ داده شد و ایران استراتژی بازدارندگی فعال خود را مجددا ادامه داد.
سعید لیلاز در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان مقابله با «یا مذاکره یا جنگ» نوشت: ما در موقعیتی بسیار حساس قرار داشتیم. بامداد دیروز در حملهای که به پایگاه عینالاسد انجام شد، به هر ۲ فشار متقابل پاسخ داده شد و ایران استراتژی بازدارندگی فعال خود را مجددا ادامه داد.
همه چنین انتظاری داشتیم و این در حالی بود که غرور ملی ایرانیان با حرکتی صرفا نمادین بازسازی و احیا نمیشد؛ بلکه نیاز بود حتما نهتنها با یک اقدام نظامی برجسته التیام یابد و این حمله پس از حمله پرل هاربر در ششم دسامبر ۱۹۴۱ در تاریخ جهان بیسابقه بود؛ آنجا که بزرگترین قدرت سیاسی و نظامی جهان مورد حمله قرار گرفت.
ایران با این پاسخ کنترل شده به هیچ وجه اجازه نداد که دولت ترامپ از طریق کشاندن ایران به جنگ به اهداف خود برسد. در نتیجه ما با حرکت روی لبه تیغ برای رسیدن به هر دو جنبه - از این فشاری که در ظاهر با یکدیگر در تقابل بودند- به روشی کاملا مقتضی پاسخ دادیم. چنان که هم غرور ملیمان را التیام بخشیدیم و هم سیاست بازدارندگی فعال را که از گذشته مدنظر داشتیم، ادامه دادیم و این موضوع حتما منجر به این خواهد شد که امریکا جسارت متقابلی در خلیج فارس و در مورد ایران انجام ندهد و در عین حال بتوانیم از درافتادن به دام جنگی که رادیکالهای داخلی و ارتجاع عرب و نومحافظهکاران امریکا برای آن آه میکشند، پرهیز کنیم. مجموعه اتفاقی که دیروز رخ داد، صحنه درخشانی در تاریخ ایران بود که بهخوبی موقعیت خطیر در تاریخ معاصر ایران را با هنرمندی و درایت کامل پوشش داد.
معتقدم اقدام متقابلی از سوی امریکا انجام نمیشود و ترامپ خواهد کوشید خود را از این ماجراجویی در خلیجفارس بیرون بکشد؛ چرا که هدف امریکاییها از ترور شهید سلیمانی این بود که ایران را پای میز مذاکره بکشانند. اگر ایران پای میز مذاکره نیاید، اما پاسخ شایسته و کنترلشدهای بدهد، امریکا به هدفش نمیرسد. البته این به معنای آن نیست که ماجراجوییها در خلیج فارس ازسوی امریکا پایان میپذیرد یا احتمال برخورد نظامی دیگر حتی برای آینده نزدیک صفر خواهد بود. با این حال فکر میکنم ایران در عین حال که پاسخی محکم به امریکا داد، این بهانه را نیز از آنها گرفت که بتوانند با مظلومنمایی اینطور جلوه دهند که ایران مقصر تحولات اخیر است.
ما در دور تحریمها برخلاف دور اول یعنی در دولت احمدینژاد و مدیریت سعید جلیلی، موفق شدیم افکار عمومی را مدیریت کنیم. خون شهید سلیمانی هم به این هدف یاری رساند. اکنون انسجام ملی که درپی تشییع باشکوهی که در سراسر ایران انجام شد، ایجاد شده، روشنفکران و نخبگان ایالات متحده را نیز به سوی ایران سوق داده است. ما فقط با اقدام و پاسخگویی کنترل شده میتوانستیم، پاسخی درخور بدهیم. احتمال آرام گرفتن فضای سیاسی و نظامی الان درمجموع بیش از ایجاد فضای جنگی است. سردار سلیمانی برجستهترین نظامی تاریخ ایران است. او تجلی آریوبرزن، سورنا، نادر افشار و سرتیپ بایندر و... تجلی همگی در شهید سلیمانی است.
او افسانه آرش کمانگیر را محقق کرد و مرزهای ژئوپولتیکهای ایران را تا مرزهای دریای مدیترانه رساند. ما در افسانه شاهنامه خواندیم که حسب تلاش آرش کمانگیر، مرزها به جیحون رسید. سردار سلیمانی، اما این افسانه را به واقعیت تبدیل کرد و حالا دیگر این مساله تنها یک افسانه نیست؛ بلکه واقعیتی است که نفوذ ما بهخاطر مجاهدتهای سپهبد سلیمانی از افغانستان تا مرزهای چین تا دریای مدیترانه گسترده است.
بنابراین شهادت سردار سلیمانی حادثه بزرگی بود و حتما در روابط آینده تاثیرگذار است و روابط را در فشار قرار میدهد، اما به هر حال انسجامی که در داخل پدید آورد، مهمتر بود. ضمن اینکه این تحلیل هم میتواند درست باشد که بهبود روابط ایران و امریکا به عقب افتاد.
نظر کاربران
بقیه درست ولی نادر افشارو لطفا نیار چقدر به هندیای حمله کرد الکی
واقعا به این چیزایی که میگید باور دارید!!!!
پاسخ !!!!!!!