طنز؛ با اینها، کریسمس را سر میکنم!
شهرام شهیدی، طنزنویس، در روزنامه شهروند نوشت: شنیدهها حاکی از آن است امسال درخت کاج و تزییناتش، گیر همه آمده غیر از خود ارامنه که کریسمسشان بعد از بقیه است.
شهرام شهیدی، طنزنویس، در روزنامه شهروند نوشت: شنیدهها حاکی از آن است امسال درخت کاج و تزییناتش، گیر همه آمده غیر از خود ارامنه که کریسمسشان بعد از بقیه است.
«سال نو میلادی را به هموطنان ارمنی، مسیحی و آشوری تبریک میگوییم و البته از ایشان عذرخواهی هم میکنیم. چرا عذرخواهی؟ به دو دلیل. عذرخواهی اول برای این که آنها را گرفتار کردهایم. چطوری؟ اینجوری که قبلا این بندگان خدا میرفتند وسایل سال نوشان را از اینور آنور با هر مصیبتی بود با قیمت مناسب تهیه میکردند، اما تازگی که چشم و همچشمیها باعث شده برگزاری مراسم هالووین و روز شکرگزاری و کریسمس هم جزو امور لاکچری و باکلاس تلقی بشود، عدهای از مردم با خرید وسایل کریسمس، مراسم سال نو را از خود هموطنان ارمنی، مسیحی و آشوری ما خاصتر برگزار میکنند، همین باعث شده در مقابل عرضه محدود درخت کاج کریسمس و تقاضای زیادتر شده آن، قیمت درخت کاج هم سر به فلک بگذارد. شنیدهها حاکی از آن است امسال درخت کاج و تزییناتش، گیر همه آمده غیر از خود ارامنه که کریسمسشان بعد از بقیه است.
و اما عذرخواهی دوم برای این که اگر امروز به مناسبت سال نو میلادی با آنها شوخی میکنیم، به دل نگیرند و بگذارند پای این شعر سعدی شیرازی «چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی... که گر به خنده درآیی جهان شکر گیرد»
میگوید: چرا غر میزنی؟ لابد تا حالا الکی دم از گفتوگوی تمدنها میزدی؟ خب عزیزم وقتی میروی پای گفتوگو باید چیزهایی بدهی چیزهایی بگیری. الان هم به این سفره هفتسین که نه، این سفره هفت بیجار من، چپچپ نگاه نکن! فلسفه وجودی این سفره بر اساس گفتوگوی تمدنهاست. یعنی کاج سفره را از فرهنگ مسیحیان به امانت گرفتهایم. اژدهایی که روی کاج نشسته را از سال نو چینی وام گرفتهایم. دشداشهاش عربی است و سنجد و سیر هم که ایرانی است. چی را جا گذاشتیم؟ آهان به جای سمنو هم سس آلفردو گذاشتیم. بد است به همه احترام میگذاریم؟
در این روزها آدم نگران برخی دوستانش است که وقتی این طور علنی معکوس میکشند، یکهو تسمه پاره نکنند، از یلدا و قیمه تو ظرف یک بار مصرف به کریسمس معکوسکشیدن حتما عواقبی دارد از ما گفتن بود!
البته باید عرض کنم از آن طرفش هم هست. وقتی برای میهمانی رفتیم خانه دوستی، دیدیم درخت کاج گذاشته توی خانهاش. دوست دیگری به او معترض شد و گفت کریسمس و هالووین چه ربطی به ما داره؟ رفیقی که میهمانش بودیم، از دوست معترضمان پرسید عزیزم حال دخترخانومت خوبه؟ اسم دخترت چی بود؟ میهمان جواب داد: آناستازیا! میزبان گفت کریسمس من به آناستازیای تو در. بیحساب شدیم؟
و دوستی میگفت من موافق آمدن پاپانوئل با موتورسیکلت هستم. خداییش جای گوزن تو جنگل است، نه بستهشدن به سورتمه مردم. آن هم در ایران که خطر شکارشدن گوزن هم هست.
و دوستی میهمان یکی از دوستان ارمنیمان بود. با خودش گفته بود او هم به رسم مسیحیان، شب جورابی بگذارد کنار بخاری بلکه پاپانوئل به او هم هدیه بدهد. رفیق ارمنیمان بعدها میخندید و میگفت آمده یک جوراب هفت نفره گذاشته کنار جورابهای ما. پاپانوئل یک گاری هم هدیه میآورد، باز جورابش پر نمیشد. لااقل کاش میشستش که مجبور نشویم پاپانوئل را به خاطر مسمومیت ببریم بیمارستان بستری کنیم.»
نظر کاربران
LIKE
کریسمس ایرانی مزه پیتزا قرمه سبزی میده نه میتونی نخوری نه میتونی بخوری اون رقص باباکرم بابانوئل خیلی چندشه دیگه