شکاف عمیق سیاستهای صداوسیما و مردم
وقتی عقاید داخلیهای سازمان صدا و سیما هم فرسخها با سیاستهای کلان این سازمان فاصله دارد. بارها ثابت شده که سیاستهای کهنه پدری چهلساله نتوانسته حتی بر دست پروردههای خود هم حاکم باشد. بماند که شکافی که بین توده مردم و صداوسیمایی که ادعا میکند رسانه مردم است به مراتب عمیقتر و فاجعه بارتر است.
ایران آرت: وقتی عقاید داخلیهای سازمان صدا و سیما هم فرسخها با سیاستهای کلان این سازمان فاصله دارد. بارها ثابت شده که سیاستهای کهنه پدری چهلساله نتوانسته حتی بر دست پروردههای خود هم حاکم باشد. بماند که شکافی که بین توده مردم و صدا وسیمایی که ادعا میکند رسانه مردمی است به مراتب عمیقتر و فاجعه بارتر است.
خودتان را بگذارید جای آنها؛ مثلا تصور کنید مدیر مجموعهای هستید که دههها، ارزشها و آرمانهایی را پرورانده است و در این میان، آدمهای زیرمجموعهتان، نخستین کسانی باشند که این ارزشها را به هیچ بگیرند. رابطه صداوسیما با برخی کارکنانش، از همین جنس است. در راهروهای جام جم سالهاست کسانی تردد میکنند که کوچکترین باوری به برخی آرمانهای جزماندیشانه آنجا ندارند، و چه چیز برای یک مجموعه میتواند دردناکتر از این باشد؟
حیاتی نیز که اولینبارش نبود چیزی میگفت که با باورهای مستقر در محل کارش فاصله داشت، با توجه به موضوع فیلم که به خوانندههای ایرانی خارج از ایران میپردازد، ابراز امیدواری کرد که آنها بتوانند به کشورشان برگردند. او، چنانچه پیش از این گفته بود: «از دیدن این فیلم دلم گرفت، برای اینکه هنرمندانی مثل همین نقشی که آقای پرویز پرستویی بازی کردند، نزدیک چهل سال است از کشورشان دور هستند و معلوم نیست به چه جرمی نمیتوانند به کشورشان بازگردند و برای مردمشان بخوانند. مردم هم هنوز آنها را دوست دارند، به صدای آنها گوش میدهند، ترانههای آنها چه قدیمی و چه جدیدشان را گوش میدهند. انشاءالله که بتوانند دوباره بیایند».
واقعا در سازمان صداوسیما چه خبر است؟ آنجا چرا کسی به فکر این شکاف عمیق نیست؟ چرا یکی از آن داخل، ابی و گوگوش و داریوش را به میهن دعوت میکند و دیگری آنها را خائن مینامد؟
مرور شکستهای یک آرمان
برای آنکه عمق این شکاف را دریابیم، میتوانیم اتفاقهایی را که محمدرضا حیاتی در سالهای اخیر در متن و حاشیه آنها حضور داشته و با اظهارنظرهایش این شکاف را آشکار را آشکار کرده است، مرور کنیم:
دم مسعود بهنود گرم!
آذرماه ۱۳۹۲، محسن بوالحسنی که گفتوگوهایش در هفتهنامه «حاشیه» پرسروصدا میشد با محمدرضا حیاتی در این نشریه به گفتوگو نشست.
حیاتی آن روز، هر چه میتوانست به صداوسیما انتقاد کرد و طی حرفهایش گفت که چرا تلویزیون ما قافیه را به شبکههای فارسیزبان آن سوی آبی از جمله «من و تو» و «بیبیسی فارسی» باخته است. او در آن گفتوگو حتی از مسعود بهنود تعریف کرد؛ همان روزنامهنگار مغضوب تلویزیونیها که بارها صدا و تصویرش با اطلاقهایی چون «مزدورِ بنگاه سخنپراکنی بریتانیا» از برنامههایی چون «بیستوسی» پخش شده است.
نظر کاربران
فقط شکاف بین مردم وصدا وسیما؟؟؟
خدابهت رحم کنه جناب آقای حیاتی مثل اینکه یادت رفته اینجا ایرانه. هر کی حرف حساب بزنه جاش گوشه زندان و تبعید و ممنوع الکار و ممنوع التصویر و ممنوع النفس میشه
کدوم شکاف؟ اتفاقا انقدر این ارتباط نزدیکه که بچه یکساله همسایمون بجای ماما و بابا میگه عالیس و جویین!
آهنگ بیکوتارت و گرجی رو کاملا زمزمه میکنه و میرقصه باهاش! البته این کوچکولو پسره.
تعطیل کنید دروغ میگه تلویزیون فقط
ننگ ما صدا وسیمای ما.رسانه میلی بیشتر اخبار چه داخلی و چه خارجی را گزینشی پخش میکند.اگر جرات دارید نظرات مخالف مردم و معترضان رو بصورت زنده مصاحبه بگیرید ازشون.
پاسخ ها
حالا این نظربه عقیده خودشماشدنی است یا اصلا مطلوبه که صحبت همه جوره پخش بشه؟
فیلم بازی نکنید هر کسی برای ظلم کار کنه خودش هم ظالمه و همون قدر دستش به خون آلوده است
ایران آرت خیلی مزخرف نوشته هرچه میخواهید ببافید صدا وسیما از مردم است و نمیتوانید تلقین کنید که بیننده ندارد.
پاسخ ها
نکنه اون تعدادی را میگی که فقط برای دیدن سریالهای دست چند می شبکه ای فیلم که همشون هم پیرمرد پیرزنن را مد نظر قرار میدی ، 99درصد 98، صدم درصد از این رسانه داعشی میلی خسته شده اند ، هر کامل میزنی شیپور جنگ و کشت و کشتار و گریه زاریه بشه دیگه حیا کنید
خود صدا و سیما خائن هستش با حذف برنامه عادل فردوسی پور و مخفی کاری در ماجرای اعلام بنزین با وجود اینکه از چند روز پیش میدونست چهره پلیدش رو به همه نشون داد . ما که بعد برنامه نود کانال های ایرانی رو نگاه نمیکنیم . اروپا رو عشقه
از هر نظر صدا و سیما یه سازمان کاملا ورشکسته س
خخخ مگه کسی هم صداسیمای میلی ودروغ رامیبینه