نقدی بر فیلم «چشم و گوش بسته»
نمونهای نادر با احتمال تغییر ذائقه مخاطب
سینمای ایران دو دهه وقت لازم داشت تا به این نتیجه برسد که برای توضیح محدوده مطلوب کمدی، باید نمونههایی بسازد تا طعم دقیق کمدی سالم و بامزه را به مردم بچشاند؛ اما از اوایل دهه ۸۰ باوجود ساخت چند مورد انگشتشمار، هیچ فیلمی نتوانسته موج ایجاد کند و جریان سینمای کمدی ایران را تحت تاثیر قرار دهد.
صبح نو : سینمای ایران دو دهه وقت لازم داشت تا به این نتیجه برسد که برای توضیح محدوده مطلوب کمدی، باید نمونههایی بسازد تا طعم دقیق کمدی سالم و بامزه را به مردم بچشاند؛ اما از اوایل دهه ۸۰ باوجود ساخت چند مورد انگشتشمار، هیچ فیلمی نتوانسته موج ایجاد کند و جریان سینمای کمدی ایران را تحت تاثیر قرار دهد. آیا «چشم و گوش بسته» فرزاد موتمن با اقتباس از یک فیلم آمریکایی این قدرت را خواهد داشت؟
موج کمدیهای خارجنشین
در سالهای اخیر، غالب تهیهکنندگان فیلمهای کمدی سینمای ایران تمایل دارند برای خوشآبورنگکردن فیلمهایشان به کشورهای خارجی سفر کنند. آنها حتما یک بازیگر زن خارجی را هم در داستان میگنجانند و با چند بازیگر مرد که پای ثابت این دست فیلمها هستند، به سراغ ساخت فیلمی برای خنداندن مردم میروند. معمولا در این دست فیلمها، فیلمنامه هم نقش چندانی ندارد و وجود و عدمش، یکسان فرض میشود چون نهایتا هیچ تاثیری بر ساخت فیلم ندارد.
موج کمدیهای جنسی و سیاسی
جریان دوم فیلمهای کمدی هم به دسته بهاصلاح سیاسی آنها بازمیگردد. رحمان 1400، ما همه با هم هستیم، ژن خوک و زهرمار هم چهار فیلم دیگر از مجموعه جریان فیلمهای کمدی امسال هستند که همگی با محور به طنز کشیدن موضوع آقازادگی یا شخصیتهای ارزشی ساخته شدهاند. مابقی کمدیها هم از همان ظرفیت اصلی این دو جریان، یعنی دیالوگهای کنایی جنسی در کنار کنایههای سیاسی بهره بردهاند. واقعیت آن است که هیچ طیفی از این جریان، نیاز مبرمی به فیلمنامه ندارد و کارگردانها و تهیهکنندگانشان هم اسامی معدودی هستند که همیشه به همان شکل کمدیها را میسازند.
رقابت سخت برای تغییر ذائقه مخاطب
فرزاد موتمن هم اگرچه با رونویسی از یک نسخه آمریکایی اما بالاخره همین کار را انجام داده است. او پس از یک دهه دوباره به ساخت فیلم کمدی روی آورده و روشن است که قصد داشته شانسش را با عرضه نوع کمتر دیدهشدهای از کمدی بیازماید. البته «چشم و گوش بسته» حتی اگر این توفیق را هم پیدا کند که یک موج از کمدیهای جدی را با سیتکامها و اسلپاستیکها بسازد و روانه بازار کند، باز هم رقبای جدی خودش را خواهد داشت. فروش 20میلیاردی مطرب نشان داد که هنوز ظرفیت گیشه این طیف از کمدیهای ایرانی، از بین نرفته است و شاید حالاها حالاها هم از بین نرود چرا که تغییر ذائقه مخاطب کاری زمانبر است و در این مسیر فیلمهای زیادی زمین خواهند خورد.
یک زوج کمدین دراز و کوتاه
«چشم و گوش بسته» البته از میان تجربههای تاریخ سینمای کمدی جهان، یک عنصر جذاب دیگر را هم تکرار میکند. این فیلم به تبع نسخه آمریکایی خود، یک زوج کمدین دارد که خوب جفت میشوند. مثل همه زوجکمدیها که یک تضاد خاص ظاهری، به هم پیوندشان میدهد و آنها را برای مخاطب بامزه و جذاب میکند، زوج بهرام افشاری و امین حیایی هم، قرار است یک دراز و کوتاه بامزه باشند.
ایرانیکردن با استفاده از نیروی انتظامی
موتمن بیش از هر عنصر دیگری، از نیروی پلیس برای ایرانیکردن اقتباسش بهره میگیرد. نیروی انتظامی، تنها عنصری است که داستان و شوخیهایش را منحصر به ایران میکند و دست سازنده را برای ارتباط یکسویه با مخاطب ایرانی باز میگذارد. پلیس البته بر منوال سایر کمدیهای دزد و پلیسی ایرانی، اینجا هم چندان موفق نیست و کاری از پیش نمیبرد و در واقع همین زوج کمدین هستند که باید گره پیرنگ جنایی داستان را هم با دستان خودشان باز کنند.
از طنز جنسی عقب نمانید!
عمده تمرکز فیلم بر پرداخت طنز موقعیت است و بازی بینقص بهرام افشاری در نقش یک کور و امین حیایی در نقش یک کر بیشترین تاثیر را در انتقال درست داستان به بیننده دارد. با این حال فیلم از طنز کلامی هم
باز نمیماند و به سیاق همه کمدیهای این سالها، از طنز جنسی عقب نمیماند. حضور آناهیتا درگاهی در نقش زن مکار، این شرایط را فراهم میکند تا دو شخصیت اصلی، این دست طنزها را خلق کنند. به همین علت فیلم مناسب نوجوانان و کودکان نیست اما برای بزرگترها، شاید جنس تازهای از کمدی را که به نظر تمیزتر از سایرین میآید، ارائه دهد.
چند راهکار برای موجسازی جدید در کمدیها
اما آغاز موجی جدید در کمدیسازی در سینمای ایران، نیازمند جمعشدن عوامل بسیاری در کنار هم است: از تسهیل زمینههای تولید کمدیهای متنوع و متفاوت و مناسب توسط ساختارهای مدیریتی و محدودکردن کمدیهای تکراری و سخیف گرفته تا شکلگیری ایدههای نو و بومی در نویسندگان و کارگردانها و ظهور سرمایهگذارانی که به محتوا به اندازه گیشه اهمیت بدهند و البته استقبال مخاطبان که سختترین بخش ماجراست.
نظر کاربران
خدایی عالیه. یک ساعت تمام خندیدیم.