دسیسهی یک خواهر در عشق ممنوعه
دختر جوان که در رویای رسیدن به پسرعمویش بود وقتی دید خواهرش با او سر سفره عقد نشست دست به اقدام شومی زد. این دختر حسود پس از سالها سکوت عاشقانه، خواهرش را تا یک قدمی طلاق کشاند.
روزنامه خراسان: دختر جوان که در رویای رسیدن به پسرعمویش بود وقتی دید خواهرش با او سر سفره عقد نشست دست به اقدام شومی زد. این دختر حسود پس از سالها سکوت عاشقانه، خواهرش را تا یک قدمی طلاق کشاند.
ماجرای این پرونده به سال ۹۰ بازمی گردد زمانی که دختر ۲۰ سالهای به نام «سمیرا» دلباخته پسرعموی ۲۷ ساله اش «سیامک» شده بود و در رویای جوانی اش ازدواج با او را در ذهن میپروراند.
سیامک، کارشناس کامپیوتر و در یک شرکت خصوصی مشغول کار بود. او در بین جوانهای فامیل پسری شیک پوش و موفق به شمار میرفت. این در حالی بود که نگاه سیامک به سمیرا مثل خواهرش بود. آنها رابطه صمیمی و گرمی داشتند به همین دلیل دختر جوان فکرمیکرد سیامک نیز دلباخته او شده است.
دسیسه یک خواهر در عشق ممنوعه
سمیرا به خاطر این که بتواند خودش را به پسر عمویش ثابت کند به سختی درس میخواند تا این که در رشته کامپیوتر قبول شد و در شرایطی که چند خواستگار داشت به همه آنها جواب منفی داد و هر روز لحظه شماری میکرد تا پسرعمویش به خواستگاری اش بیاید.
مراسم خواستگاری
مدتی گذشت و سمیرا شنید که سیامک و خانواده اش برای مراسم خواستگاری به خانه شان میآیند، آرام و قرار نداشت و از خوشحالی از خود بی خود شده بود، اما وقتی شنید سیامک قصد دارد با خواهر بزرگ ترش «سمانه» ازدواج کند دنیای روی سرش خراب شد.
مراسم خواستگاری برگزار شد و سمانه نیز به این درخواست جواب مثبت داد و خیلی زود این زوج جوان به خانه بخت رفتند. این در حالی بود که هیچ کس از عشق و علاقه سمیرا به پسرعمویش خبر نداشت.
مدتی گذشت. یکی از همکلاسیهای سمیرا که وضعیت مالی خوبی داشت به خواستگاریاش آمد و این دو جوان با هم ازدواج کردند، اما سمیرا هیچ حسی به «امیرعلی» نداشت و تنها برای فراموش کردن عشق و علاقه اش به سیامک با او ازدواج کرد.
امیرعلی به خاطر شرایط مالی خوبی که داشت جشن عروسی باشکوهی برگزار کرد و همه فامیل دختر جوان به این مراسم حسادت کردند و میگفتند که سمیرا خوشبخت شده است، این در حالی بود که سمیرا هیچ حسی به این ازدواج نداشت.
روزها گذشت و سمیرا صاحب فرزند شد و زندگی عادی خود را داشت و رابطه اش نیز با خواهرش خوب بود به حدی که وقتی سمانه نیز فرزندی به دنیا آورد سمیرا به بهانه نگهداری خواهرزاده اش به خانه آنها میرفت و بیشتر از همه از این که میتوانست در این فرصتها سیامک را ببیند خوشحال بود.
۷ سال بعد
هفت سال از ازدواج سیامک و سمانه میگذشت تا این که زن جوان به رفتارهای شوهر شیک پوش اش شک کرده بود، گاهی اوقات تلفنهای مرموزی به سیامک میشد و مرد جوان وقتی گوشی را برمی داشت زنی شروع به صحبت میکرد و سیامک هربار که در حضور همسرش به او تلفن میشد گوشی را قطع میکرد.
سمانه به شوهرش شک کرده بود. حتی چندبار وقتی از محل کارش به خانه باز میگشت در اتاقشان لباس و وسایل آرایش زنانه میدید و وقتی ماجرا را از سیامک پیگیری میکرد او به جز چهره بهت زده و متعجب حرفی برای گفتن نداشت.
زندگی بین سیامک و سمانه رو به تخریب بود و زن جوان که دیگر طاقت دیدن این صحنهها و تماسها را نداشت تصمیم به طلاق گرفت. این در حالی بود که مرد جوان اصرار به بی اطلاعی داشت و حتی برای اثبات گفته هایش تصمیم گرفت به اداره پلیس برود، اما سمانه حرفهای او را نمیپذیرفت.
سمانه در دادگاه خانواده تهران به طرح شکایت پرداخت، این زن قبل از رسیدن روز دادگاه وسایلش را جمع کرد و همراه فرزندش به خانه پدری رفت. این در حالی بود که همه از این رفتار سیامک شوکه شده بودند.
زن مزاحم کیست؟
همزمان سیامک به اداره پلیس تهران رفت و از زن مزاحم شکایت کرد و از این که یک نفر برای او دسیسه چیده و حتی به خانهاش نیز نفوذ کرده بود صحبت کرد و تاکید داشت که با هیچ کسی دشمنی ندارد و نمیداند چه کسی این توطئه را برای او طراحی کرده است.
ماموران پلیس وارد عمل شدند و در نخستین مرحله تحقیقات، شماره تلفن زن مزاحم را مورد بررسی قرار دادند و به یک زن جوان که آمنه نام داشت رسیدند.
آمنه به اداره پلیس احضار شد و وقتی فهمید با شماره تلفن همراه او برای یک مرد ایجاد مزاحمت شده است شوکه شد و به ماموران گفت: چندی قبل یکی از دوستانم از من خواست تا سیم کارتم را که از آن استفاده نمیکردم برای فعال کردن تبلت فرزندش به او بدهم و من هم سیم کارت را به دوستم که سمیرا نام دارد، دادم و از مزاحمت برای مرد جوان اطلاعی ندارم.
سیامک وقتی شنید زن مزاحم سمیرا نام دارد یک لحظه شوکه شد، اما باور نمیکرد خواهرزنش باعث این اتفاقات باشد و منتظر ماند تا پلیس، زن جوان را شناسایی کند.
به این ترتیب ماموران وارد عمل شدند و زن جوان را که سمیرا نام داشت شناسایی کردند و وقتی این زن در برابر سیامک قرار گرفت راز پنهان مزاحمتهای خواهرزن جوان فاش شد.
سمانه وقتی شنید خواهرش در این مدت برای او دسیسه چیده تا زندگی اش به جدایی برسد شوکه شد و با عصبانیت صحنه رو در رویی با خواهرش را ترک کرد و از سیامک به خاطر شکاک بودنش عذرخواهی کرد.
حسادت زنانه
سمیرا وقتی راز مزاحمت هایش فاش شد در اعترافاتش گفت: در دوران جوانی عاشق سیامک بودم و وقتی دیدم او با خواهرم ازدواج کرد ضربه سنگینی خوردم و در این سالها خودم را پشت یک نقاب پنهان کردم و از وقتی که خواهرزاده ام به دنیا آمد به خاطر نگهداری از او هر روز به خانه سیامک میرفتم و روز به روز حس حسادتم بیشتر میشد در حالی که زندگی و شرایط مالی من نسبت به خواهرم بهتر بود، اما حس دوست داشتن و حسادت بر من غلبه کرد.
وی افزود: حسادت به زندگی خواهرم در کنار مرد مورد علاقه ام باعث شده بود تا دیگر قدرت فکر کردن را از دست بدهم و نمیدانم چطور این دسیسهها به ذهنم رسید و روزهایی که به خانه خواهرم میرفتم لباس زنانه در اتاقشان میگذاشتم و با خواهرزاده ام به خانه خودم میرفتیم که سمانه فکر کند در نبود ما شوهرش با یک زن دیگر ارتباط دارد و وقتی فهمیدم خواهرم قصد جدایی دارد سر دو راهی گیر کرده بودم و حالا پشیمانم و نمیدانم چطور میتوانم این اشتباه را جبران کنم.
سیامک وقتی حرفهای دخترعمویش را شنید درحضور بازپرس پرونده اعلام کرد که دیگر شکایتی از خواهرزنش ندارد و به این ترتیب سمیرا با قرار وثیقه آزاد شد.
بنا بر این گزارش پس از حدود یک سال، پرونده با توجه به رضایت شاکی و قبل از صدور کیفرخواست در دادسرای الهیه مختومه شد.
نظر کاربران
وای امان ازعاشقی؟؟امان ازعاشقی؟؟ولی گشنگی ازعاشقی بدتره؟بقول معروف هنوز گشنگی نخوردی که عاشقی یادت بره
پاسخ ها
حسادت مردانه رو چرا تیتر نمی کنید؟ همه اش هم منجر به خون و خونریزی و کشتار میشه
امان اززعیفه های حسود.
فقط باید از
شر شیطان بخدا پناه برد
پاسخ ها
خواهر بزرگترم چند ماهی بود که عقد کرده بود وقتی شوهرم به خواستگاری من اومد ،خواهرم شوکه شد وگفت اشتباه نمی کنید؟ فلانی مرا میخواهد ،،،، مادرم با ناراحتی گفت .ساکت باش ،تو شوهر داری، همه خبر دارند که تو ازدواج کردی، ...خلاصه ما هم سالها درگیر حسادت خواهر بزرگترم بودیم ...این ماجراها دروغ نیست .واقعا اتفاق مییفته
عجببببب
پاسخ ها
''' و در اینجا شاید ''چند همسری '' جواب دهد' برای اجرای عدالت '' آقا سیامک'' از دختر عموی مزاحم خودش'' بعد از طلاق ' سمیرا از همسرش. خواستگاری کند'' و میشود ' دو خواهر ویک شوهر !
شانی جانی...
ازدواج همزمان با دو خواهر حرام است
همه موافقید سمیرااعدام بشه یانه؟!
پاسخ ها
نه
یکم کاهو بخور واسه مغزت مفیده
بله دقیقا
به نظرم واسطه برای ازدواج به درد اینجور مواقع میخوره. اگر از قبل ازدواج اینها به یکی میگفت دوستش داره به زندگی که دوست داشت میرسید. البته خیلیها اسیر این عشقها میشن ولی بعدش میچسبند به زندگی خودشون و دیگه دنبالش رو نمیگیرن. به نظرم این دیگه دیوونه بود
مدیرمحترم تروخدا بگذارید شاید بخونه
من هم آقایی سرغ دارم که همیشه به خواهرهای زنش طمع ناموسی دارد وهنوزبازنش زندگی هم میکندولی پاکی خانمها حتی زندخودش زبانزد است واین داماد بیشرف تامرزدیوانگی پیش رفته وبااینکه سنی ازش گذشته ونوه هم داردهنوزنظرشوم را درسرکثیفش دارد
اماامااما خصوصیات این فرد سوادسه کلاس،قددومتر، عقل یک ارزن ،ایمان صفر،ادعای مسلمانی تاعرش خدا،زبان بازی عمروعاصی،حیله گری روباه ،تیپ شیطان پسند،ادعا پادشاهی ،دارایی پوزعالی جیب خالی، غیرت یک ارزن،وابستگی بس های تریاک دیگران و....
پاسخ ها
اذیتش نکن نکنه تریاک ترا کشیده .راستی
خودت ازاون شخص بهتری مفتش.
وای نظر زیری خوب بود ترکیدم ازخنده
بابا فیلمش کنین اینو بهتر از ستایش این .عالی بود عجب رمانیه
عجب زنیه این ..خدایا از شر جن و زن حفظ بفرما ما را
پاسخ ها
خخخخخ تو خواب نیان سراغت
عجب داستان خفنی مرحبا نویسنده
امان از حسادتهای زنانه ..
پاسخ ها
امان از حسادتهای مردانه که تا خونی به پا نکنه آروم نمی گیره
ب رضاشیرازی
دلیل شماچیه که می گویی زن حسوداست
کاش عاقلانه نظریه بگذاری وباحرفات دل
خانم هارا نشکنید.
لعنت به هردو ماده گرگ حسود وخطرناک.
پاسخ ها
ای کسی که نه نامت را میدانیم ونه مرامت را میشناسیم این دختره سبک سر مدتی است پیدایش نیست و تو شروع کردی به ماده گرگ گفتن،امان از وقتی که عقل جایش را به احساس دهد زن و مردش هم فرق ندارد،لطفا نگارشت را درست کن تا این فضا ی مجازی امن و ایمن باشد
وتوعقلت را.
ماده یعنی تولیدمثل. نر یعنی خشونت و شهوت و تستسترون. فرقشو بفهم بعد کامنت چرند بنویس
بدجور از بودن اون دختر میترسی پدربزرگ
اون دختر غلط کردفهمیدی یانه؟؟
لعنت به هردو ماده گرگ حسود وخطرناک.
پاسخ ها
احسن لاییک
خظرناک نرهایی اند که وقتی فکر می کنند ماده ای از گله شون بیرون رفته تا خونی به پا نکنند ول کن نیستند:)
خطرناک نر ها هستن که جز قتا و جون ریزی کاری بلد نیستن
غلط کرد که عاشق بوده چون عشق مقدسه وکسی که عاشق باشه هیچ زندگی عشقشو خراب نمیکنه آدم حاظره خودش بمیره که عشقش زندگی کنه
پاسخ ها
لایک احسنت
حالا تا اخر عمرت شرمنده خواهر و شوهر خودتی بدبخت
وای. از دست. این. زنها.
پاسخ ها
وای از دست این عوام
کار ترامپ
سمیرا جان عزیزم فقط یه نصیحت دارم ،خااااااااااک تو مخت
خاک برسرت چکار کردی با رفتار بچه گانه خدا لعنت کند.
چه داستان قشنگی بود........
پاسخ ها
خیلی هم زشت بود ،،،،
پناه بر خدا از شر شیطان رجیم
تهران گل و بلبل خاک بر سر سميرا که يه مرد بيچاره رو بدبخت کرد
اخه. واسه خواهر. خودت. هم. ? انصاف. هم خوب. چیزییه.
امیر علی رو اعدام کنین. این وسط هیچ نقشی نداشت.
پاسخ ها
همه اش تقصیر این مردک بود
داماد هرزه اعدام شود بی شرف بجای سمیرا
ی عاشق سمانه تحفه را گرفته خاک برسرت
پس حواست کجابوده ببو .
الناز بیا نظرت بیان کن
پاسخ ها
اومدم اینجام خخخخخ
در این مورد نظری ندارم
ب الناز
نظر نداری چون ظرفیتت کمه زود دعوامی کنی.ومردستیزی باتوهین می کنی کاش یکم
عقلانیت داشتی به کامنت بنده در مورد اعدام
دایی ان دو نفر گیرنمی دادی فهمیدی.
به 9/53
من به شما توهین نکردم
اما اون نظرتون کلا مزخرف بود اخه چرا باید یه برادر بیاد دوتا عزیز خواهرش را بکشه به خاطراینکه با یکیشون اختلاف داشته زده هردو را کشته وشما میفرمایید که اون مادر عقلش کم بوده وضعیفه خطابش میکنی یعنی این توهین نیست که شما گفتین اون زن ضعیفه بوده؟؟؟؟که باید گذشت میکرد ورضایت میدادوبعدش فرمودین که بعدا میتونست بچه بیاره مگه هر کسی بتونه بچه بیاره باید از خون قاتل فرزندش بگذره ؟؟؟؟
خدایا ازشیطان وعاشق دورم کن=امین=به دوکولام عقل بده=امین=ازدزدی واختلاس دورم کن=امین =سلاوات
پاسخ ها
اللهم اشف کل مریض؛ آمین
ههههههه
خدایا پناه می بردم ازشعر شیطان و شعر دجال رانده از درگاه پروردگار مثل داعش رانده شد ای رحت العالمین از تو کمک می خواهیم بسوی شیاطین نرویم به حق مشعر عرفات منافع کبعت که مورد ستایش زیات است
پاسخ ها
شعر شیطان؟؟؟!! غزل میگه یا دو بیتی؟
راست میگن فضای مجازی ۹۰ درصدشون بیسواد هستن
به شر میگه شعر!!! اونوقت نظریه جامعه شناسی هم میده
خلی یا چلی
کاربر۴۸۲۲ چرا اعدام. ....خوبه قاضی نشدی...
پاسخ ها
شاید میخواسته عمق فاجعه را نشون بده ،،،،
عشق است دیگررررر
پاسخ ها
سیما جان اسم این عشق نیست
زنی که خودش شوهر داره چرا باید عاشق شوهر خواهرش باشه؟
جامعه بسیار پاک تر میشد اگه زنها و مردهای متاهل خیانت نکنند حتی در خیالشون
سی
رویاجان
توهم برات خوب نیست مریضت
می کند.
رویا جان حرفت درست ومتین عزیز کاملا موافقم
اون سی چیه اخر نظرت
عشق است دگررررر
طوطی آی طوطی بسته کن
اگه یکم دیگه ادامه میداد زلیخا ی ایران میشد
یا خدا آدم به خواهر خودش هم نمی تونه اعتماد کنه
باید غرورشو میذاشت کنار و بهش میگفت که دوستش داره ، یه موقع یکی دلش پیشته که فکرشو نمیکنی ، ولی غرورش اجازه نمیده بهت بگه