دختر۳۷ساله به خاطر عشق به یک پسر، معتاد شد
دختر و پسر جوانی که بهخاطر مخالفت خانوادهها زندگی مخفیانه تشکیل داده بودند، در نهایت به دلیل اعتیاد دست به سرقتهای سریالی زدند و دستگیر شدند.
روزنامه شرق: دختر و پسر جوانی که بهخاطر مخالفت خانوادهها زندگی مخفیانه تشکیل داده بودند، در نهایت به دلیل اعتیاد دست به سرقتهای سریالی زدند و دستگیر شدند.
ماجرای آشنایی این دختر و پسر که ۱۲ سال اختلاف سنی دارند به یکسالونیم پیش برمیگردد. آنها پس از دستگیری دلیل سرقتهای سریالی خود را مخالفت خانواده دختر با ازدواج آنها اعلام کردند و درحالحاضر پرونده آنها به دستور میثم حسینپور که دادیار دوم دادسرای ویژه سرقت تهران است، در پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران در حال رسیدگی است.
این دختر و پسر حدود یک ماه پیش، زمانی که گروهی از مأموران پلیس تهران در حال گشتزنی بودند مورد ظن قرار گرفتند و پس از استعلام خودروی پرایدی که سوار آن بودند مشخص شد خودرو سرقتی است، بنابراین هر دو دستگیر شدند.
این دو در مورد داستان زندگی خود گفتند: دختر جوان متولد ۶۱ است و پسر متولد ۷۳ و حدود یکونیم سال پیش در یکی از پارکهای تهران در منطقه غرب تهران با هم آشنا شدهاند. پس از آنکه رابطه آنها صمیمیتر شد، آنها که ۱۲ سال اختلاف سنی داشتند تصمیم به ازدواج با یکدیگر گرفتند، اما خانواده دختر جوان پس از آنکه پسر به خواستگاری رفت، به دلیل اختلاف سنی ۱۲ ساله و سابقهداربودن پسر جوان با ازدواج آنها مخالفت کردند.
باوجوداین آنها به رابطه مخفیانه خود ادامه دادند و حتی تصمیم گرفتند زیر یک سقف زندگی کنند.
دختر در این مورد گفت: من لیسانس دارم و معلم بودم، با کامران در پارک آشنا شدم، وضع خانوادگی ما خوب بود، اما خانوادهام با ازدواج ما مخالفت کردند. کامران مدتی قبل از آشنایی با من پس از دو سال که بهخاطر سرقت در زندان بود، آزاد شده و قول داده بود که خلاف را کنار بگذارد، اما این کار را نکرد و من هم برای اینکه به او نزدیک شوم تا شاید بتوانم به او کمک کنم و زندگی بهتری داشته باشیم، با او همراه شدم. خانواده من مخالفت کردند و ما در شهر قدس یک خانه اجاره کردیم و بعد از مدتی من هم شروع به مصرف شیشه کردم، بعد از آن بود که وقتی در مدرسه فهمیدند من شیشه مصرف میکنم اخراجم کردند. آنموقع بود که در تأمین هزینهها ناتوان شدیم و بهخاطر تأمین هزینه موادمان سرقت ضبط و باتری را شروع کردیم. ماشینها را که میدزدیدیم یکی، دو روز در آنها زندگی میکردیم و بعد ماشین را با سرقت ضبط و باندش رها میکردیم و بهجای ضبط و باند و باتری مواد میگرفتیم.
این دختر در پایان گفت ما عاشق هم بودیم، به همین خاطر من هم مصرف مواد را شروع کردم.
در بخش دیگری از تحقیقات مشخص شد این زوج جوان در مواردی که مدارک شناسایی را در خودروها پیدا میکردند با آنها سیمکارت میخریدند یا هر مدرک شناسایی را به قیمت ۱۵۰ هزار تومان میفروختند تا مواد تهیه کنند. آنها در اعترافات خود نیز گفتند به طور معمول روزی دو خودرو سرقت میکردند و پس از چند روز خودرو را که در محدوده ستارخان، صادقیه و مرزداران سرقت کرده بودند در خیابان رها میکردهاند.
نظر کاربران
باز هم حماسه آفرید تهران
پسر معتاد ،دخترمعصوم را معتاد کرده و گولش زده،تف به ذات تموم پسرای معتاد که زندگی دخترای معصومو از هم میپاشونن
پاسخ ها
توف به ذات دخترای بیشعور که حرف خانواده رو گوش نکرده رفته پی عشق و حال....اینم آخر و عاقبتش
کرم از دختره بود وگرنه مثل آدم میرفت با یه پسر همسن خودش،ازدواج میکرد.
پسر معتاد خودشونو به دخترمعلم انداخته
پاسخ ها
خوب کرده وقتی دختر عیاش هست گناه پسر چیست
این لیسانس ما هست وای بحال بیسواد
تحویل بگیر حسن کلیدساز
چه دختر احمقی واقعا ...ادم حالش بد میشه از این همه حماقت
هم نشینم به بود تا من ازو بهتر شوم
کور پدر این عشق و عاشقی ..همش کشکه ....برای خودت زندگی کن .
خلایق هرچه لایق...پیر دختر لیاقتت همون دزده
۳۷ساله جوان حساب میشه یا میانسال؟؟بعدشم ۱۰۰درصد دختره از قبل اعتیاد داشته.
پاسخ ها
تو ۳۷ سالت که شد برو بمیر خوب
در دهات میانسال و در دنیای مدرن کاملا جوان
خوشا شاگردانی که آموزگارشان تو بودی :((
دختر احمق معلم باشی بعد معتاد به شیشه بشی چی بگه آدم...
يکي نيست عاشق ما بشه
یه مثالی هست میگن کرم از خود درخته. ...مصداق همین داستانه دختره خودش مقصره.....وقتی حرف خانواده گوش نکنی اینم میشه عاقبتش..انشاءالله که بتونه ترک کنه و برگرده به زندگی..
جایرتاسف داره یک باسواد اینجوری تصمیم بگیره سالهاست که شاهد جشن ازدواج کمی هستیم و سالهاست که جوانان با مواد مخدر که راحت در اختیار دارند دست و پنجه نرم میکنند درد جوانان رو بفهمید مثلا اینان سرمایه خانواده و جامعه اند
چقد مردم ما بیکارن درهر موردی نظر میدن چکار دارین همه که نباید مثل شماها عاقل باشن بخدا بخاطر همه کارامون به میگن جهان سومی .
خاک تو سرش