عاقبت ازدواج پسر گدا و دختر شاه پریان
بارها ضرب المثل معروف «کبوتر با کبوتر، باز با باز- کند هم جنس با هم جنس پرواز» را شنیده بودم، اما آن قدر در یک عشق خیابانی غرق بودم که نمیخواستم حقیقت این سخن حکیمانه را باور کنم .
روزنامه خراسان: زن ۲۸ ساله که مدعی بود قصه ازدواجش همانند فیلمهای پسر گدا و دختر شاه پریان است، سرگذشت تلخ خود را مایه عبرت دیگر دختران و پسران جوان دانست و به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: آخرین روزهای تحصیل در مقطع متوسطه را میگذراندم که روزی در مسیر مدرسه سرنوشتم را به فلاکت و بدبختی گره زدم. آن روز ناخودآگاه به پسری دل باختم که از چند روز قبل مرا تعقیب میکرد و با ابراز علاقه هایش بذر یک عشق خیابانی را در وجودم پاشید.
از آن روز به بعد فقط لبخندهای عاشقانه «جمال» را میدیدم به طوری که این عشق خیابانی روح و روانم را تسخیر کرده بود. دیگر درس و دانشگاه برایم اهمیتی نداشت به گونهای که آزمون سراسری را هم فراموش کردم. «جمال» در خانوادهای ۹ نفره و در حاشیه شهر زندگی میکرد چرا که پدرش کارگر بود و وضعیت مالی مناسبی نداشت و از عهده مخارج خانواده و تحصیل فرزندانش برنمی آمد.
از سوی دیگر پدر من یکی از پزشکان سرشناس مشهد بود و همه امکانات را برای رفاه و تحصیل من فراهم میکرد، ولی من که با خیال جمال شب را به صبح میرساندم چنین وانمود میکردم که هیچ علاقهای به تحصیل در دانشگاه ندارم در حالی که شاگرد ممتاز مدرسه در رشته علوم تجربی بودم و همه معلمانم یقین داشتند که در یکی از رشتههای پزشکی پذیرفته میشوم. خلاصه ارتباطها و تماسهای من و جمال روز و شب ادامه داشت و در پارک و سینما یکدیگر را ملاقات میکردیم. آن قدر در این عشق خیابانی غرق شده بودم که متوجه گذر زمان نمیشدم تا این که خانواده جمال در تابستان همان سال به خواستگاری ام آمدند.
خانواده او که باورشان نمیشد دختر زیبای پزشک معروف شهر عاشق پسر بیکار و بی پول آنها شده باشد بدون آن که مرا ببینند مشتاقانه با پدرم تماس گرفتند اگرچه پدرم بلافاصله پاسخ منفی داده بود، اما وقتی در برابر اصرار و علاقه من قرار گرفت با این خواستگاری موافقت کرد. پدر و مادرم گریه کنان اشتباه بزرگ مرا گوشزد کردند که با جوانی همسطح خودمان ازدواج کنم حتی پدرم مرا به مرکز مشاوره تخصصی برد، ولی مرغ من یک پا داشت. در آن سن و سال کور و کر بودم و چیزی جز رسیدن به جمال برایم اهمیت نداشت بالاخره پدرم قرار خواستگاری گذاشت در حالی که میدانستم به جای اشک، خون گریه میکند چرا که من برای تحت فشار قرار دادن پدر و مادرم غذا نمیخوردم و خودم را در اتاق زندانی میکردم.
با وجود این در شب خواستگاری چشم هایم از خوشحالی میدرخشید و در پوست خودم نمیگنجیدم پدرم که آینده سیاه مرا در خشت خام میدید برای مهریه و لوازم جهیزیه سخت گیری نکرد، چون میدانست جمال که شغلی جز کارگری ساختمان را تجربه نکرده است از عهده مخارج عروسی برنمی آید به همین دلیل همه هزینههای مراسم عقد و عروسی در یک تالار مجلل را پرداخت و من در حالی زندگی مشترکم را با جهیزیهای آن چنانی آغاز کردم که جمال منزل کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرده بود.
بستگانم در حالی که انگشت حیرت به دهان گرفته بودند مرا تا خانه بخت همراهی کردند، اما باز هم چیزی نمیفهمیدم تا این که بعد از یک سال پسرم را باردار شدم، ولی تغذیه مناسبی نداشتم حتی پرداخت اجاره خانه هم برایمان مشکل بود. در شرایطی سخت روزگار میگذراندم و همسرم نیز تا ظهر خواب بود او مرا در تنگنا قرار میداد تا از پدر و مادرم هزینههای زندگی را دریافت کنم.
اطرافیانم به چهره شکسته و غمگینم نگاههای تاسف باری داشتند، اما من فقط با یک عشق خیالی زندگی میکردم چرا که وقتی فهمیدم همسرم به مواد مخدر صنعتی آلوده شده است دیگر حتی سایه خوشبختی را هم ندیدم. از آن روز به بعد جمال بارها مرا برای گرفتن پول از پدرم کتک زد تا مخارج اعتیادش تامین شود، اما من جز سکوت چاره دیگری نداشتم تا این که پدرم متوجه ماجرا شد و باز هم با چشمانی اشکبار مرا به آغوش کشید تا پشتیبانم باشد حالا هم درخواست طلاق داده ام تا ...
شایان ذکر است به دستور سرهنگ باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) این پرونده زیر نظر کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفت.
نظر کاربران
یکی به من بگه تو وین مشهد کوفتی چ خبره
پاسخ ها
هیچی بابا دختراشون رو تو سن کم شوهر میدن واسه همین بالاترین امار طلاق کشور رو داره
اعتیاد اعتیاد اعتیاد.و هیچ کس به فکر درمان این درد نیست.نه استاندار و نه فرماندار و نه دیگر مسئولین دولتی
باز شروع شد مشهد مشهد شهرهای خودتونو نگاه کنید من جمله تهران این مجله برترین ها هم کلیک کرده رو صفحه حوادث خراسان بکش بیرون دیگه بابا از
حوادث مشهد اون مته رو
جالبه برای قتل اهواز و آبادان از این حرفا نزدید فقط پیله تون به مشهده
این قضیه ممکنه توی هر شهری اتفاق بیفته چیه هی مشهد مشهد راه انداختین. خب مثلا ممکن بود توی اهواز باشه بعد هی بیاین بگین اهواز اهواز خب روزنامه خراسان هست چشم کورت رو باز کن و ببین.
وای که بقیه شهرها مدینه فاضله ان هیچ معتاد هیچ دزد هیچ دختر ساده لوح و ... ندارن فقط مشهد داره ، خب انسان سطحی نگر برترین ها عادتش از صفحه حوادث خراسان ردیف در امتداد تاریکی یک داستان تخمی تخیلی برای لایک خور شده بردار وگرنه مشهد مثل تمام شهرهاست ...
برترین ها اسمتو عوض کن بذار حوادث خراسان
منم میخوام برم مشهد
جمال بی غیرت.دخترمردم را تباه کرد.برو بمیر
پاسخ ها
لایق این عشق نبود جمال نامرد...
بیشتر شبیه داستان بود ؟
پاسخ ها
موافقم
دیگه پرونده رسیدگی نمیخواد مختومه هست.
خاک تو سر پسري که غرور نداره خرجشو ميندازه گردن ديگران درضمن خيلي از پولدارها و فقير ها هم باهم کنار ميان راحت باهم زندگي ميکنن حالا چون يکي چششو بسته گير يه اشغال افتاده همه پسرهاي فقير همينجورن؟
پاسخ ها
چرا ما از این شانس ها نداشتیم که یک دختر پولدار بیاد سراغمون خدا بده شانس
نه اصلا
شوهر خاله انگل من هم همینه دقیقا
''''عاقبت دل بستن دختر ' آقای پزشک'' به یک جوان گدا گشنه آلوده به مواد مخدر صنعتی'! خود کرده را تدبیرنیست'
پاسخ ها
هردواحمق دیوانه ملت آرزوی راحت دارن دختره همه آسایش بخشیده بسیاهی
حیف اون امکانات و شرایطی که برای تحصیل تو فراهم بود دختر ندانم کار !
اگه راست گفتی و پدرت چنان موقعیتی داره ، خیلی کوتاهی کرده که از اول جدی و قاطع باهات برخورد نکرده،
در واقع درتربیت تو کوتاهی شده !
غمگین نباش خانم محترم.تومقصرنیستی.مقصر اصلی شوهرت که بتو خیانت کرده.طلاق بگیر درستو ادامه بده انشاالله خانم دکتر
بشی و در زندگی تصمیم های خوبی بگیری و موفق باشی.
درباره فرزندت هم درست تصمیم بگیر
پاسخ ها
نخیر مقصر اصلی خودشه فقط خودش
اینم درسته طلاق بگیر دوباره راحت بسازودنبال تحصیل
وصله ناجور بخواد نچسپون پسرت هم بده خودشون
الان خیانت از کجا اوردی مهندس؟فقط خواستی یه چیزی بگی
05/07،کاربر گرامی آیا بعد از یکی دو سال زندگی با جمال چپقی و این همه درد و رنج و بچه روی دست مونده باز میتواند ادامه تحصیل بدهد و زیبایی و خوشگلی خود را حفظ کند، فکر نکنم،!!!
آفرین حالا که سرت به سنگ خورده سراغ پدر را می گیری این نسل جوان به حرف هیچکس گوش نمی کنند عاقبت دوستی خیابانی بهتر از این نمی شود به قول مولوی
عشق هایی که از پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
پاسخ ها
فیلم هندی
پوووووووووف ف فففف
دختر خانم برو بجنهم وبعشقت
خب چرا از اول به حرف پدر و مادر گوش نمیدیم؟ مگه بدمونو میخوان؟
تا ابله در جهان هست مفلس در نمی ماند
عین حقیقته خودم هم گرفتارچنین عشقی شدم چشمم کوربودولی خب تونستم ازاین خیال واهی بیرون بیام زندگی خوب خودم روباهزارارزوپیش ببرم پس حواستون روجمع کنینن عشق فقط توقصیه هاست واقعیت زندگی جیزدیگریست
خداازاین شانس ها هم به مابده
دختردکتربه این احمقی نوبراست احمق به چه چیزاین پسرگدادل بسته بودی
تقصیر جناب دکتر و همسرشان است که آنقدر غرق زندگی خودشان بوده اند که از دخترشان غافل شده اند!
پاسخ ها
منو یاد کتاب بامداد خمار انداخت
حقت بدتر از اینا بوده که بر سرت آمده ....احمق نادان ...
پسره عجب مارموزی بوده!!!! پررو ی گدا خودشو عاشق دختر دکتر کرده.تو گلوت گیر نکنه.خوب زرنگی آشغال
بامداد خمار
مگه داریم؟؟ مگه میشه؟
عاقبت پول بی حساب کتاب از بیمار گرفتن و خرجهای بیهوده روی دست خانواده بیمار گذاشتن همین است که کسی اینطور تلافی آنرا در بیاره......
نوش جونت
حقت بوده دختره ديوونه من اگه جاي پدرت بودم با ازدواج موافقت نميكردم چون اصالت خانواده مهم تَر از خود فرد هست
راست یا دروغش به کنار ولی متاسفانه از این نوع ازدواجها که دو خانواده با دو سطح مالی یا عقیدتی یا فرهنگی کاملا متفاوت با هم وصلت میکنن در کشور رخ میده که اکثرا منجر به طلاق بیماریهای روحی روانی و یا جنایت میشه درسته که عشق و علاقه و تفاهم از ارکان مهم زندگی مشترکه ولی وقتی روزهای رویایی نامزدی و عقد به پایان رسید و زندگی زناشویی شروع شد زندگی روی جدی و خشن و بیرحمش رو نشون میده و سایه کمرنگ عدم تناسب خانواده ها تبدیل کابوس و هیولای اختلاف میشه
میشه این قدر انسان احمق باشه حال پدر و مادرش را درک میکنم
طلاق گرفته میشه اون بچه آینده تا ابد شغل و کار پدرش را و حماقت مادرش را به دوش خواهد کشید . ای احمق دختر جه مفت خود تو فروختی
موضوع خبر !!!!!
ازدواج شاهزاده وگدا !!!!!!!!!
واقعا که !!!
خداوند همیه جوان هارو عاقبت به خیر كنه
این نه داستان نه افسانه
سالهای پیش دختر یک فوالعاده پولدار عاشق پسر یک تعمیر کار کفش میشه دیگه حرف هیچ کس را نمیدید نمیشیند به قرار خودگشی هم رسید
تنها شرط پدر شد که قبولی توی دانشگاه
برای پسر و دختر تا مدرک لیسانس صبر
نتیجه داد یک سال بعد اسم هر دو جز اسامی دانشگاه سراسر بود .حال بعد از 23 سال این تعمیر کار کفش جز مهندسین برتر هست ودختر به شرط پدر افتخار میکنه این روایت دوستم بود و چه با احترام پدر زن با این اقا رفتار میکنه
پاسخ ها
فیلم همنو سینما هم نشون داد. ایرونی بود وجالب. البته برا ده 50روپرده سینمابود
سلام
اخرش قاطی کردی پسرتعمیرکار. بعد میگی تعیرکار کفش مهندس شده. منظورتون کدم هست. پدر یاپسر. هان
حقته چرا که از پدر وما در مهربانتر .این همه نصحیت اما...
پاسخ ها
کاربر محترم و معزز. احمد، در نوشتن و جمله بندی یه کم اشکال داشت، میخواسته بگه دختره عاشق یک پسر تعمیر کار کفش شده، که با فاصله گذاشتن بین یک پسر و تعمیرکار اون طوری خونده هم میشه، خلاصه بی پولها هم خدایی دارن، چی میشه دختر همه پولدارها عاشق پسرهاي بی پول بشن، زندگی گل و بلبل هست گل تر و بلبل تر تر میشه،
مشهدددددهزاربارچه خبره؟؟
قربون هم چین دختری
بامن ازدواج میکنی سالم هستم اهل دودورفیق بازی نیستم روزی ۳۰هزارتومان دم آژانس کارمیکنم ماشین مال خودم نیست اجاره ایه
پاسخ ها
خوشت میاداقو
خخخخ سي هزار تومن خرج پوشک بچش هم نميشه
سلام
عجب داستانی خارجی بود. خوشگل ترین دختر شهر. حالا کاش میشد عکس از خودش میزاشت تا معلوم میشد که چقدر ازخود راضیه. دختر شاه و پسر گدا ححححچ اشغاله خیلی از خود راضی. از قدیم گفتن عروس تعریفی گوزو از اب در میاد.
جمال گلی ب جمالت
بنده اگر جای پدر دختر بودم نگاهش هم نمیکردم ودیگر اورا فرزند خود نمیدانستم تا برود بفهمد آنروز که التماسش میکردند وزندگی را برایش توضیح میدادند گوش شنوا نداشت اکنون خانواده اش باید اورا طرد کنند تا درس عبرت بشه برای بقیه ولی متاسفانه با رفتار غلط خانواده یه عده دختر دیگه به بیراهه میروند که بله نشد بر میگردیم در آغوش خانواده واین غلطه
اخه احمق. پسره نه شعور داره نه کار.چه خبرت بود درجا ازدواج کردی و یه سال نشده یه توله پ انداختی. بازم اگه بچه نداشتی می تونستی یه شوهر خوب کنی واسه بار دوم ولی کسی تورو با بچه نمیخواد
باز هم مشهد ولک
اونموقع تبت تند بود حالا که خوابیده یاد داشته های قبلی و نداشته هات الانت افتادی. کسی که به حرف والدین به خصوص پدرش که فقط خوبی و سعادت اولادش رو میخواد توجه نکنه عاقبتش همین میشه.
رمان بامداد خمار
مقصر پدر و مادرش بودن. پدر پزشکش نمیتونست آینده دخترش را ببینه؟ جوان بی کار از خانواده طبقه کارگری
واقعا
شمایی که میگی طلاق بگیر تکلیف اون طفل معصومش چی میشه به نظرمن باکمک پدرت درمانش کن پدرت پزشک راهشوبلده عزیزم
خود شهردار فرماندار استاندار کی باید نجات بده خودشون اخر خطن
وای مشهد یا ادمکشن