قانون ۱۰ درصد کنسرتها ابلاغ شد
سیدمجتبی حسینی درباره قانون ۱۰ درصدی که باید از درآمد کنسرتها به خزانه دولت واریز شود و نتیجه آن افزایش بهای بلیت کنسرتها بوده، میگوید که این قانون ابلاغ شد، اما آییننامه اجرایی نداشت. مجتبی حسینی درباره وضعیت بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران هم میگوید پیشبینیها درست از آب درنیامد و کار مرمت به درازا کشید.
ایلنا: حوزههای موسیقی و تجسمی در چند ماه اخیر درگیر اتفاقات و حاشیههایی بودند که هنرمندان، علاقهمندان و مخاطبانشان را دچار نگرانیهایی کرده است؛ از آن جمله قانون ۱۰ درصدی بود که باید از درآمد کنسرتها به خزانه دولت واریز شود و نتیجه آن افزایش بهای بلیت کنسرتها بوده است. از سویی به اعتقاد برخی ناظران، موسیقی درگیر مافیای واضحی شده که در آن، تهیهکنندگاناند که تصمیم میگیرند کدام خواننده امسال بولد شود و کدام بیست کنسرت بگذارد.
در حوزه تجسمی نیز قرار بود هشت ماه قبل بازسازی موزه هنرهای معاصر تمام شود اما عملا تاکنون بیش از یک سال و نیم است که به طول انجامیده و به نظر میرسد تا سال آینده هم به اتمام نرسد. چند صد کیلومتر آن طرفتر یعنی در اهواز هم موزه هنرهای معاصر با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند؛ چندی پیش خبری مبنی بر واگذاری موزه هنرهای معاصر اهواز به مدت هفت سال به بخش خصوصی منتشر شد اما بعد از گذشت چهار سال، خبرها از وضعیت بد گنجینه و تبدیل موزه هنرهای معاصر اهواز به سالن عروسی و رستوران دارد.
همه اینها مواردی بود که با سیدمجتبی حسینی (معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) مطرح کردیم که مشروح این گفتگو را که در خبرگزاری ایلنا انجام شد، میتوانید در ادامه بخوانید.
قانون ۱۰ درصد کنسرتها بر بهای تمام شده بلیت تاثیر میگذارد
در بخش موسیقی هم چند ماه پیش اتفاقی افتاد که حاشیههایی هم به همراه داشت؛ آن هم قانون ۱۰ درصدی بود که باید از کنسرتها باید به خزانه دولت واریز شود. که پس از آن گفته شد سبکها و گونههای موسیقی دستهبندی میشود تا این قانون تنها شامل موسیقی پاپ شود که این هم شدنی نیست. در کمیسیون فرهنگی مجلس هم جلسهای برگزار شد تا این ماجرا رنگ و بوی شفافتری بگیرد که باز هم اتفاقی نیفتاد. همزمان در برخی شهرها این ۱۰ درصد از درآمد کنسرتها برداشت میشود.
قرار نیست در تمام شهرهای ایران این اتفاق بیفتد؛ تنها در ۹ شهری که معرفی شدهاند این برداشت انجام میشود.
ولی اغلب کنسرتهای ایران هم در همان ۹ شهر برپا میشود...
بله کلانشهرها لحاظ شدهاند، چون زیرساختهای بیشتری دارند.
اما خیلیها فکر میکنند این قانون درست نیست چون در نهایت آهنگساز، نوازنده و هنرمند آسیب میبینند.
بله این موضوع می تواند گروههای مختلفی را تحت تاثیر قرار دهد. این مساله ممکن است روی بهای تمام شده بلیت تاثیر بگذارد و مصرفکننده را تحت شعاع قرار دهد...
قانون میتوانست مباحث کارشناسی بیشتر و بهتری را سپری کند
دولت در قبال دریافت این ۱۰ درصد چه خدماتی قرار است به جامعه موسیقی ارائه کند؟
آنچه تصویب شده این است که مابهازای این ۱۰ درصدی که ستانده میشود خرج توسعه فرهنگی شهرهای کوچکتر شود و رویدادهای هنری در شهرهای کوچکتر توسعه پیدا کند.
اما خیلیها توقعشان این است که با کمک دفتر موسیقی و کمیسیون فرهنگی مجلس این قانون لغو شود یا دستکم درصد کمتری دریافت شود. این موضوع در چه مرحلهای است؟
پیشبینی شده بود که این ۱۰ درصدی که ستانده میشود جای دیگری هزینه شود. اما من بهعنوان یک شهروند علاقهمند به هنر فکر میکنم این قانون میتوانست مباحث کارشناسی بیشتر و بهتری را سپری کند. از جمله حداقل تصحیحاش هم این بود که انواع هنریتر موسیقی از آن مستثنی شود؛ مانند موسیقی نواحی، ردیف دستگاهی یا کلاسیک که گاهی آنقدر مخاطب عام ندارند و نیازمند حمایت بیشتری هم هستند. بنابراین حداقل اصلاح چنین موضوعی است که ادارهکل موسیقی و معاونت هنری، در این زمینه مستنداتشان را جمعبندی و در اختیار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دادهاند که پیشنهادهای ما برای اصلاح این روند لحاظ شود.
این قانون ابلاغ شده اما آییننامه اجرایی نداشته است
موضوع دیگر این است که این قانون ابلاغ شده اما آییننامه اجرایی نداشته بنابراین میتواند در اجرایش هم اختلاف سلیقههایی پیش بیاید که ادارهکل موسیقی با همکاری نهادهای نظارتی مرتبط با موضوع، تلاش کردند به یک روال مشخصی برسند که در این ۹ شهر مامور به دریافت این ۱۰ درصد یک روش متحد هم عجالتا باشد. اما این قانون ۱۰ درصد در قانون بودجه سالانه کشور آمده و جزو احکام دائمی بودجه نیست. بنابراین اینکه در سال آینده تکرار شود منوط به این است که در قانون بودجه ۹۹ هم بیاید.
ما بهعنوان بخش تخصصی مرتبط، هم نظرات کارشناسیمان تا الان را خواهیم گفت هم مشکلاتی که بر سر اجرای درست چنین قانون یا قوانین مشابه هست را در اختیار مجلس خواهیم گذاشت تا نهاد قانونگذار برای سال ۹۹ مبانی بیشتری برای تصمیمش داشته باشد. قطعا ما در این زمینه آسیبهای قانون را بیان میکنیم و ضرورت حمایت از هنر، هنرمندان و دوستداران هنر محور گزارشها خواهد بود.
فقط بلیت کنسرت نبوده که گران شده؛ بقیه مخارج زندگی هم افزایش یافته است
در چند ماه اخیر و پس از این قانون، شاهد گران شدن بیسر و صدای قیمت بلیت کنسرتها بودیم. شما به عنوان نهاد ناظر قرار است در این مساله ورود کنید؟
البته بررسی دلایل افزایش قیمت بلیت کنسرت با نگاه جامع ممکن است و ممکن است عوامل متعددی داشته باشد و یکی از عوامل هم این قانون باشد. فقط بلیت کنسرت نبوده که گران شده؛ بقیه مخارج زندگی هم افزایش یافته است. اما هیچ قاعده یا قانون مشخصی برای تعیین قیمت خدمات هنری در کشور وجود ندارد.
اما در سینما تعیین قیمت بلیت بر اساس قواعد مشخصی است.
مخاطبان تئاتر، کنسرت و تجسمی محدودتر از سینماست... و شرایط تولید، عرضه بازار و مخاطبان نیز متفاوت است.
معاونت هنری دستگاه مجری قانون است و در حال حاضر قانونی در زمینه مافیای موسیقی و نقش تهیهکنندگان خاص نیست که بخواهیم اجرایش کنیم و محدودیتی قائل شویم
موسیقی درگیر مافیای واضحی شده و تهیهکنندگاناند که تصمیم میگیرند کدام خواننده امسال بولد شود و کدام یک کنسرت بگذارد و در نهایت سود گران شدن بلیت کنسرتها به جیب همان سه چهار نفر میرود.
ما دستگاه مجری قانونیم و در حال حاضر قانونی در این زمینه نیست که بخواهیم اجرایش کنیم و محدودیتی در هنرهای مختلف قائل شویم. چون امری کاملا تخصصی است و مخاطبانش از تخصصی نسبی برخوردارند بنابراین موضوعی جدید است که پیشینه ندارد. ضمن اینکه در همین مدت سایر هزینههای زندگی هم افزایش یافته است.
در نهایت شاید تصویب قانون جدیدی بتواند به این مشکلات پاسخ دهد.
بله میتوان بررسی کرد که آیا باید قانونی در این زمینه باشد یا خیر. در این مورد بحث چنین قانونی هنوز طرح نشده است.
پیشبینیها درخصوص موزه هنرهای معاصر تهران درست از آب درنیامد
در زمینه هنرهای تجسمی هم، قرار بود هشت ماه قبل بازسازی موزه هنرهای معاصر تمام شود اما عملا تاکنون بیش از یک سال و نیم است که به طول انجامیده و به نظر میرسد تا سال آینده هم به اتمام نرسد. با اینکه گمانهزنیهایی از اینکه پیمانکار مربوطه ممکن است نتواند کار را به سرانجام برساند مطرح شده بود اما پشت او ایستادید و الان تازه با پیمانکار جدیدی قرارداد بسته شده است؛ که او هم معلوم نیست چه میکند. قرار است چه اتفاقی برای گنجینه موزه بیفتد؟
موزه هنرهای معاصر تهران یکسری ایراد معماری و بنایی پیدا کرده بود که میتوانست سلامت آثار را به خطر بیاندازد. یکی از این خطرات، افزایش سطح رطوبت در موزه بود. بخشی از رطوبت موزه صعودی و بخش دیگر نزولی بود چراکه نیمی از معماری و ساختار موزه در زمین قرار دارد. این رطوبت به اندازهای بود که در برخی از گالریها دیوارها بیشتر از نم و رطوبت بود. در کنار این، موضوع ساماندهی کانالهای تاسیساتی طراحی شده که به ایمنی و رطوبت و تاسیسات کمک میکرد، مطرح بود همچنین بررسی و ساماندهی مخازن و ایمن بودن آن هم مدنظر قرار گرفت.
در قوانین برای خرید آثار هنری، تشریفات عمومی مزایده و مناقصه متفاوت است و امکان اعمال صلاحیتهای ثانویه مقدور است اما در انتخاب پیمانکار معماری و ساختمانی، با قواعدی کاملا مشخص و ریز روبهرو هستیم که بر اساس تشریفات موجود، پیمانکار موزه هنرهای معاصر انتخاب شد. این پیمانکار کار را آغاز کرد اما متاسفانه برنامه زمانبندی طراحی شده را نتوانست اجرایی کند ضمن آنکه تعمیر یک ساختمان، از نو ساختن آن دشوارتر است. چراکه حین عملیات با ایرادات جدیدی روبهرو میشوید.
معاونت هنری کارفرمای پروژه بازسازی و مرمت موزه هنرهای معاصر تهران نیست بلکه معاونت مدیریت توسعه منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارفرمای این پروژه است. معاونت هنری به عنوان بهرهبردار، نقش نظارتی ایفا میکند. معاونت هنری بیشتر نقش مشاور این مهم را دارد
مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران بعد از ۴۰ سال انجام شده است و قطعا به تمام جزییات امر واقف بودید اما اکنون بیش از یک سال و نیم از آغاز بازسازی و مرمت موزه میگذرد و هنوز راه طولانی تا اتمام کار در پیش است. چطور شد که با چنین روندی درخصوص بازسازی موزه روبه رو شدید؟
فاز نخست مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران، انجام شد و فاز دوم آن نیز توسط پیمانکار دیگری در حال انجام است. ما چند وسواس هم در این زمینه داشتیم؛ یکی اینکه تاکید داشتیم که آثار گنجینه از موزه خارج نشود. از این رو درصدد ساخت مخزن موقتی برآمدیم که تمام استانداردهای ضروری را دارا باشد و تمام آثار در مدت زمانی که موزه درحال مرمت و بازسازی است در این مخزن موقت در صحت و سلامت کامل به سر خواهند برد. اما گاهی اوقات پیشبینیها درست درنمیآید و با آنچه محقق میشود، متفاوت است. نکته دیگری که باید به عنوان پیشفرض بدانید این است که معاونت هنری کارفرمای پروژه بازسازی و مرمت موزه هنرهای معاصر تهران نیست بلکه معاونت مدیریت توسعه منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارفرمای این پروژه است. معاونت هنری به عنوان بهرهبردار، نقش نظارتی ایفا میکند. معاونت هنری بیشتر نقش مشاور این مهم را دارد.
اگر در طول این چهل سال خیلی از این مرمتها به موقع خودش انجام شده بود نیاز نبود تا امروز یک تعمیرات کلی انجام دهیم
در زمینه نظارت نقش ایفا کردید؟
ما نظارت بهرهبردارانه میکنیم که مخزنی که درحال ساخت است به گونهای تعمیر نشود که دو سال دیگر دچار مشکل شود اگر داریم خودمان را متحمل ریسک تاخیر تعمیر دو ساله میکنیم نباید اینطور باشد که دلشوره داشته باشیم که چند وقت بعد همین اتفاق تکرار شود. قصد ما برآن است، حال که بازسازی و مرمت موزه هنرهای معاصر تهران حدود دو سال به طول انجامید، کار به گونهای انجام نشود که با بازگشت آثار به گنجینه بازهم نگرانی از بابت سلامت آثار باقی بماند تا جمعبندی کار طوری باشد که خودمان از نتیجه راضی باشیم.
این را هم بگویم اگر در طول این چهل سال خیلی از این مرمتها به موقع خودش انجام شده بود نیاز نبود تا امروز یک تعمیرات کلی انجام دهیم. در خیلی از نهادها و تاسیسات هنری اینطور است که هزینهای برای تعمیر و نگهداریشان نمیکنیم. آنقدر استفاده میکنیم تا متوقف شود و پس از آن تازه به فکر مرمت میافتیم. خیلی از ایرادها پیشامدهای پنهان بوده است و پشت صحنه بیشتر به تعمیر نیاز داشته و همین باعث شده در برنامه زمانبندی دچار تاخیر شویم. تمام تلاش ما این است که در همه قسمتها تا حد ممکن تعجیل کنیم. الان در گنیجنههای موقت خود موزه و در وضعیتی کاملا ایمن و استاندارد نگهداری میشوند و مبانی امنیتی آن تائید شده است.
وضعیت موزه هنرهای معاصر اهواز نامعلوم است
شهریور سال ۹۴ بود که خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر اهواز به مدت هفت سال به بخش خصوصی منتشر شد اما امروز بعد از گذشت چهار سال، خبرها از وضعیت بد گنجینه و تبدیل موزه هنرهای معاصر اهواز به سالن عروسی و رستوران حکایت دارند. حتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد خوزستان نیز اکنون، صلاحیت فردی که به عنوان بخش خصوصی زمام دار موزه هنرهای معاصر اهواز شده است را زیر سئوال برده است.
اما مسئولان بازهم کاری انجام نمیدهند، یا آنکه کاری از دستشان بر نمیآید که انجام دهند، چراکه مجری بخش خصوصی قراردادی در اختیار دارد که به امضای مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد خوزستان در سال ۹۴ رسیده است. آیا همچنان قرار است موزه هنرهای معاصر اهواز در قالب سالن عروسی و رستوران فعالیت کند یا آنکه قرار است تدبیر دیگری درخصوص وضعیت این موزه اندیشیده شود؟
در دو سال گذشته مقرر شد که تمام قراردادهای ملی باید به تائید ادارهکل حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برسد. قرارداد نوشته شده دارای محسنات و معایبی بوده که حاصلش این شده است. به نظرم موزه هنرهای معاصر اهواز میتواند یکی از بهترین گالریهای ایران و فرصتی فوق العاده خوب برای کشور باشد و باید قدرش دانسته شود. در این زمینه گزارش دقیقی خدمت آقای وزیر ارائه دادم و خود ایشان در سفر اخیرشان به اهواز از این موزه با جزئیات بازدید و هیاتی را متشکل از مدیرکل امور استانها، مدیرکل خوزستان و مدیرکل تجسمی، مدیرکل حقوقی و بنده مامور رسیدگی به این موضوع کردند و تاکنون دو جلسه برگزار کردهایم تا ابعاد موضوع بررسی شود، اینکه چه ظرفیتی را میتوانیم تخصیص دهیم، چطور میتوانیم معایب را برطرف کنیم و... یک راهحل این است که منتظر باشیم مدت قرارداد سر برسد اما فکر میکنیم میتوانیم از طرق دیگری این مشکل را برطرف کنیم تا زودتر موزه هنرهای معاصر اهواز به شبکه موزه هنرهای معاصر کشور بپیوندد.
یک راهحل این است که منتظر باشیم مدت قرارداد سر برسد اما فکر میکنیم میتوانیم از طرق دیگری این مشکل را برطرف کنیم تا زودتر موزه هنرهای معاصر اهواز به شبکه موزه هنرهای معاصر کشور
یعنی میتوانید فسخ قرارداد کنید؟
این دقیقا همان کاری است که این هیات وظیفه دارد تا راههای مختلف را بررسی کند و به چند پیشنهاد عملی برسد. فسخ قرارداد در قرارداد هم پیشبینی شده اما مسائل خودش را دارد.
مدت قرارداد چقدر است؟
فکر میکنم حدود سه سال دیگر از آن باقی مانده باشد.
ارسال نظر