انتقاد کیهان از توهین یک روزنامه به جلال آل احمد
محمد قوچانی سردبیر روزنامه «سازندگی»، ضمن عقدهگشایی علیه جلال آلاحمد او را هیجانزده، عوامفریب و فاقد سواد علمی و شلخته توصیف کرد!
خبرآنلاین: محمد قوچانی سردبیر روزنامه «سازندگی»، ضمن عقدهگشایی علیه جلال آلاحمد او را هیجانزده، عوامفریب و فاقد سواد علمی و شلخته توصیف کرد!
وی در ارگان حزب کارگزاران نوشت«جلال آلاحمد» همچنان شمایل روشنفکری ایران است: هیجانزده، عوامگرا، خطابهخوان، همهچیزدان، کلبیمسلک و چپزده! که این همه را از مقتدایان فرهنگیاش بهخصوص ژان پل سارتر به ارث برده است...
جلال هیجانزده بود. هیجانزدگی و شتابزدگی برای روشنگری حتی در نثر شکسته جلال بهچشم میخورد و این- به تعبیری شلختگی ادبی- در پروپاگاندای روشنفکری ایرانی به فضیلت بدل شده است.
اما هیجانزدگی زبان جلال ریشه در هیجانزدگی ذهن او داشت. او بهعنوان مقتدای روشنفکری ایرانی در هیچ دانش اجتماعی یا انسانی یا طبیعی صاحب کرسی نبود. نه در تاریخ، نه در ادبیات، نه در فلسفه، نه در جامعهشناسی، نه در اقتصاد، نه در سیاست، نه در حقوق، نه در طب، نه در فیزیک، نه در شیمی، نه در هنر و نه در حوزه، نه در دانشگاه.
گرچه آثاری مانند «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» را در کتابخانهها در رده آثار علوم اجتماعی ردهبندی میکنند اما نگاهی دوباره و اثر نقد علمی به این آثار نشان میدهد که هیچکدام از این دو کتابچه دارای اسلوب علمی نیست.جلال اما خود عوامفریب بود و در شهیدسازی چیرهدست بود و بلکه معلم اول بود. او بود که شیخ فضلالله نوری را از دشمن مشروطه به قهرمان مشروطه بدل ساخت. و جلال چپزده هم بود. جلال آلاحمد در واقع حلقه وصل روشنفکری چپ و روحانیت انقلابی ایران است که بسیاری از مفاهیم سوسیالیستی را حلال میکرد و این مفاهیم را از جناح چپ الحادی به جناح چپ اسلامی میرساند.»
البته علت گستاخی عضو حزب اشرافی و غربزده کارگزاران علیه یک روشنفکر توبهکرده معترض به خیانتهای روشنفکری غربزده روشن است. آلاحمد منتقدی بیرون از جریان روشنفکری نیست که بتوان او را به سنگ تحجر و بیخبری از روشنگری طرد کرد. و چون از درون این جریان بیرون آمده، مستندهای روشن و قوی درباره خیانتهایشان به ملت ایران در سده اخیر و در بحبوحه نهضتها و انقلابهای ملت ایران دارد؛ چه غربگراها و چه شرقگراهای روشنفکر.
بنابراین لازم نبوده او جامعهشناس و فیلسوف و اقتصاددان و حقوقدان باشد یا پزشکی و شیمی و فیزیک خوانده باشد (چنانکه قوچانی مدعی است و طلب میکند). او مشاهداتش در بطن این جریان و خیانتهای آن را با قلمی قدرتمند و کمنظیر روایت میکند؛ ضمن اینکه قطعاً صدها برابر سردبیر ارگان حزب کارگزاران و سایر اعضای مرکزیت این حزب، سواد و دانش و مطالعه داشته است.
آلاحمد شهادت میدهد که مدعیان روشنفکری و نقل و اعتراض، وقتی با قیام امام خمینی(ره) و ملت ایران در ۱۵ خرداد مواجه شدند، دستهای خود را بر بیتفاوتی در خون مردم مظلوم ایران شستند و جانب طاغوت را گرفتند؛ و این اعتراض آلاحمد، از نگاه همه سرسپردگان به آمریکا و غرب که با شالودهشکنی انقلاب اسلامی مسئله دارند، جرم بزرگی است!
نظر کاربران
کیهان یه سری به صحنه جرم منزل اون نماینده ....بزن
قوچانی درست میگه آل احمد اشتباهات فاحشی در پروسه روشنگری داشت که آثارش الان مشهود است. دروغ درباره روایت مرگ تختی و تطهیر شیخ فضل الله تنها گوشه ای از اشتباهات یا شاید تعمدات او بود
همانطور که امثال شما به شمس و مولانا توهین میکنید!