چرا میگوییم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»
مجتمع آموزشی امام صادق (ع) شب تاسوعا، میزبان حسن محدثی گیلوایی، جامعهشناس دینی بود تا با نگاهی به واقعه عاشورا، به حکایت خودآفرینی و اهمیت آزادی انتخاب از دیدگاه امام حسین (ع) بپردازد.
خبرگزاری ایسنا: مجتمع آموزشی امام صادق (ع) شب تاسوعا، میزبان حسن محدثی گیلوایی، جامعهشناس دینی بود تا با نگاهی به واقعه عاشورا، به حکایت خودآفرینی و اهمیت آزادی انتخاب از دیدگاه امام حسین (ع) بپردازد.
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران در این برنامه، سخنرانی برای مخاطب دینی را مستلزم رعایت چند نکته دانست و گفت: کسی که میخواهد درباره عاشورا سخن بگوید باید چهار امر مهم را مدنظر داشته باشد؛ اول اینکه این نهضت را مصادره به مطلوب نکند.
دوم اینکه آن را به مسائل روز پیوند بزند تا کاربردیتر شود. سوم باید مخاطب جهانی و نهفقط مخاطب شیعه را در نظر بگیرد و چهارم هم اینکه وقت مردم را تلف نکند.
محدثی گیلوایی، با اشاره به سخن یکی از روشنفکران که جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را زیر سؤال برده بود، اظهار کرد: این فرد معتقد بود که هرکسی امام حسین (ع) نیست، هر روزی هم عاشورا نیست و این نهضت یک اتفاق خاص است که نمیتوان آن را به همه مکانها و زمانها و اشخاص و تصمیمهایشان تعمیم داد اما بنده بنا دارم از این جمله دفاع کنم و بگویم که چرا «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، از حقیقت بزرگی در زندگی بشر پرده برمیدارد.
وی تصریح کرد: همه ما میدانیم که این جمله، یک جمله نمادین است و ما در جهانی که در آن زیست میکنیم، لحظات مشابهی را تجربه خواهیم کرد. آدمیان در نظامهای اخلاقی عامگرا، هر روز بهطور مداوم، بر سر دوراهیهایی قرار میگیرند که این دوراهیها به دو دسته متقارن و نامتقارن تقسیم میشود.
انسان، موجودی است که دوراهی را میزید و تجربه میکند. در دوراهی، آدمی مجبور به انتخاب است و انتخاب یک مسیر مستلزم از دست دادن دیگری است به این معنی که فرد نمیتواند هر دوی آنها را با هم داشته باشد.
محدثی گیلوایی با اشاره به ویژگی دوراهیهای متقارن گفت: در دوراهی متقارن، دو گزینه پیش رو، از جنس هم هستند؛ برای مثال ناظر به یک امر سودگرایانهاند و انتخاب هر یک از آنها نفعی به فرد میرساند. در این دوراهی دشواری انتخاب کم است.
وی افزود: اما در دوراهی نامتقارن، گزینهها از جنس هم نیستند؛ یکسو یک امر اخلاقی ارزشگرایانه است و دیگر سو یک امر مادی سود گرایانه و همین، آدمی را که روزانه با دوراهیهای نامتقارن بسیاری در زندگی خود روبروست دچار دردسر و تنش میکند.
این مدرس دانشگاه با تأکید بر اینکه جنس بحث پیش رو، ناظر بر پدیدارشناسی تجربه دوراهی است و نه واکاوی ابعاد فلسفی آن، اظهار کرد: دوراهیهای نامتقارن به چند دسته کلی تقسیم میشود که اولین آن، دوراهی ناشی از تقابل تکلیف تعیینشده با وظیفه اخلاقی است.
برای مثال کارمندی که باید تا ساعت دو خدمات ارائه کند، اگر بعد از این ساعت، با ارباب رجوع مواجه شود بین دوراهی تکلیف تعیینشده و وظیفه اخلاقی قرار میگیرد. باید گفت جایی که تکلیف تمام میشود، وظیفه اخلاقی، آغاز میشود.
وی ادامه داد: دوراهی دوم، دوراهی بین وظیفه اخلاقی و لذت و علاقه است و دوراهی سوم، دوراهی وظیفه و الزام اخلاقی و از دست دادن دارایی. گاهی ما در موقعیتی هستیم که با یک انتخاب بخشی از امکاناتمان را از دست میدهیم. این دوراهی را به دوراهیِ «من زن و بچه دارم» نیز میتوان تعبیر کرد.
محدثی گیلوایی، دوراهی چهارم را دوراهی خیر کوچک و خیر بزرگ دانست و ادامه داد: در دوراهی بعدی، فرد بین انتخاب یک امر ذاتی و عرضی قرار دارد. برای مثال نمیداند دانشجو شدن را انتخاب کند یا کارمند شدن. از یکسو عشق به دانش دارد که رابطه ذاتی با آن برقرار میکند و از سوی دیگر اگر کارمند شود زندگی مادی بهتری خواهد داشت و به امکانات بیشتری دست پیدا میکند.
یکطرف، ذات پدیده برای او مهم است و طرف دیگر، چیزهایی که از آن پدیده عارض میشود. انتخاب هر یک نیز جهان زندگی او را عوض میکند.
این جامعهشناس دینی تصریح کرد: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» درست است، چون فرقی ندارد ما یک انسان معمولی باشیم یا فرزانه و بههرحال همه ما بر سر دوراهیهایی قرار میگیریم. ضمن اینکه باید توجه داشت هیچ انسانی از ابتدا فرزانه نیست و با انتخابهای درست بر سر همان دوراهیها فرزانه میشود.
برخلاف تفکر اسطورهای که پیامبر را از ابتدا پیامبر میداند، باید گفت که هیچکس از آغاز بزرگ نیست. اگر ما حقیر هستیم به خاطر انتخابهای نادرست است و اگر دیگری فرزانه است به خاطر انتخابهای درست اوست. لطف الهی در این زمینه کارگشاست اما خودسازی انسانی نیز لازمه ضروری آن است.
وی با اشاره به اینکه دوراهیهای کوچک، مقدمه دوراهیهای بزرگ است، اظهار کرد: نطفه دوراهیهای بزرگ در دل دوراهیهای کوچک نهفته است. ما آینده خود را با همین انتخابها میسازیم و درواقع، انتخابهای دیروز ما جبر آینده ماست.
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران، هویت آدمی را به چهار عنصر بدن، شغل و پایگاه اجتماعی، رابطهها و اعمال وابسته دانست و گفت: مهمترین عنصر در شکلدهی هویت ما، کارهایی است که بر مبنای همان انتخابها انجام میدهیم. بنابراین حکایت دوراهیها، حکایت خودآفرینی است و ما دائم در حال این خودآفرینی هستیم.
محدثی گیلوایی تصریح کرد: عاشورا یک انتخاب بزرگ و محصول انتخابهای کوچک امام حسین (ع) بوده است. اینگونه نیست که گمان کنیم ایشان یکباره در چنین موقعیتی قرارگرفتهاند بلکه لحظهلحظه زندگی امام حسین (ع) او را به کربلا میکشاند.
وی ادامه داد: فرق انسان والا با انسان معمولی این است که دوراهی بزرگ زندگی انسان والا به دوراهی همه معاصران خود و در پلهای بالاتر به دوراهی همه بشریت تبدیل میشود و امام حسین (ع) یک انسان والا بود.
سقراط نیز بین دوراهی شکستن قانون و فرار از زندان یا ماندن در بند و رعایت قانون گرفتارشده بود اما در بند ماند و جام شوکران را نوشید تا دوراهی او به دوراهی بشریت تبدیل شود.
محدثی گیلوایی، مهمترین صحنه کربلا را صحنه شب عاشورا دانست که در آن، امام حسین (ع) به انتخاب یارانش احترام میگذارد و تصمیم نهایی را برای ماندن یا رفتن به آنها واگذار میکند.
وی خاطرنشان کرد: این ماجرا اهمیت انتخاب و آزادی انتخاب را برای ما بازگو میکند. اینجا و اکنون، ما بر سر دوراهی قرار داریم، پس «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».
نظر کاربران
همه چی گفته الا توضیح اصلی
چون کل یوم عاشوراست وکل ارض کربلاست ،به همین خاطر
این ارایه نظر ها صرفا ارایه نظر شخصی افراد است که گاها دقیقا در تعارض با کلام معصوم است که درباره عاشورا میفرمایند :((لایوم کیومک یا ابا عبدالله))
چرا که اگر روز های همانندی ومکان های همانندی برای عاشورا بتوان متصور شد از اهمیت آن کاسته وبرای همین موضوع معصوم میفرمایند :
یا حسین هیچ روزی مانند روز تو نیست وهیچ مظلومی مانند تو نیست وهیچ یارانی مانند یاران تو نیستند
پس بهتر است استاد محترم نظر معصوم را بر نظر خود ارجح ودر این امور با سند روایی اظهار نظر فرمایند ممنون
پاسخ ها
چشم استاد،ببخش من نظر خودم اینجوری بود
مردمهمیشه دوست دارند در کنار امام حسین باشند
ولی مسعولان کمی در عاشورا گریه میکنند ولی افکار اختلاس در افکار آنها است