نیمنگاه انتخاباتی برخی اصولگرایان به اصلاحطلبان
روی کار آمدن دولت دوم حسن روحانی همزمان شد با دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا. این همزمانی و سنگ اندازیهای کاخ سفید در مسیر برجام که سرانجام به خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام و آغاز دور جدید تحریمها علیه ایران انجامید، سبب شد تا کشور در داخل با مشکلاتی به ویژه در حوزه اقتصاد مواجه شود و نارضایتیهایی در توده مردم پدید آمد.
آرمان ملي- محمد لطفالهي: روي کار آمدن دولت دوم حسن روحاني همزمان شد با دوره اول رياست جمهوري دونالد ترامپ در آمريکا. اين همزماني و سنگ اندازيهاي کاخ سفيد در مسير برجام که سرانجام به خروج يکجانبه ايالات متحده از برجام و آغاز دور جديد تحريمها عليه ايران انجاميد، سبب شد تا کشور در داخل با مشکلاتي به ويژه در حوزه اقتصاد مواجه شود و نارضايتيهايي در توده مردم پديد آمد. جامعه به سبب حمايت جريان اصلاحات از رئيسجمهور که منجر به پيروزي او در انتخابات شد، از اين جريان دلخورند و فکر ميکنند به مطالبات آنها در عرصه عمل رسيدگي نشده است؛ به همين سبب از احتمال رأي ندادن در انتخابات سخن ميگويند. به عقيده کارشناسان اين ريزش در سبد رأي اصلاحطلبان به تقويت جريانهاي داخلي ديگر نخواهد انجاميد. مرتضي حاجي در اين باره به «آرمان ملي» ميگويد: «اصولگرايان هيچ سهمي از ريزش آراي اصلاحطلبان ندارند. ريزش در سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان باعث تقويت جريانهاي راديکال خارج از نظام شده و دلسوزان بايد تلاش کنند اين سرمايه اجتماعي بازگردد». براي ترميم اين سرمايه اجتماعي از دست رفته، برخي اصلاحطلبان راهکار مشارکت مشروط را طرح کردهاند و بر لزوم ارائه ليستي متشکل از اصلاحطلبان ريشه دار و توانمند در انتخابات آينده تأکيد دارند. بر اين اساس نهادهاي تشکيلاتي جريان اصلاحات تنها در صورتي که تعدادي کافي از اصلاحطلبان واقعي تأييد صلاحيت شوند، اقدام به ارائه ليست خواهند کرد و در غير اين صورت توصيهاي براي حضور در انتخابات به مردم نخواهند کرد. علي شکوري راد، دبيرکل حزب اتحاد ملت که از احزاب تأثيرگذار در شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان است، تأکيد دارد: «اگر برآورد اين باشد که انتخابات آزاد نيست و مردم نميخواهند شرکت کنند تکليف ما عدم شرکت و عدم فعاليت در انتخابات است. اگر انتخابات آزاد و تصميم مردم بر شرکت در انتخابات باشد، خب، بديهي است که بايد شرکت کنيم. اگر شرايط را باز کنند و امکان انتخابات آزاد باشد ولي مردم نخواهند شرکت کنند، ما شرکت ميکنيم ولو اينکه شکست بخوريم، هيچ اشکالي هم ندارد. دموکراسي همين است. اما اکنون به سوي انتخاباتي پيش ميرويم که نه درصد آزاد بودن و نه ميزان مشارکت مردم در آن هنوز مشخص نيست». در اين ميان اما عدهاي از اصولگرايان که از قضا از عدم وحدت دروني و عدم توفيق بيروني رنج ميبرند تلاش دارند با وارونه جلوه دادن حقيقت پا به عرصه انتخابات بگذارند. در مجموع كارشناسان سياسي معتقدند پيشنهادهايي که مطرح ميشود، براي جبران بخشي از اعتبار از دست رفته اصولكرايان است.
اصولگرايان؛ متفرقتر از هميشه
حسين قربانزاده، مشاور محمد باقر قاليباف با اشاره به اظهارات مرعشي، سخنگوي کارگزاران مدعي است وضعيت فعلي جريان اصلاحطلب و به طور مشخص کارگزاران در جامعه مطلوب نيست و سرمايه اجتماعي شان کاهش پيدا کرده است. او ميگويد: «چشمانداز جريان اصلاحات و آينده روابط کارگزاران و شوراي عالي اصلاحطلبان به دليل اين اختلافات مشخص نيست بنابراين سخنگوي اين حزب با فرافکني تلاش دارد، تمرکز افکارعمومي را به موضوعي در جريان رقيب سوق دهد تا آن موضوع در بورس قرار بگيرد». مشاور قاليباف به رغم نقل قول صريح منابع آگاه در خصوص دلايل ديدار شهردار اسبق تهران با محمود احمدينژاد، ميکوشد تا اقدامات قاليباف را در چارچوب اصولگرايي تفسير و تعبير کند.
اصلاحطلبان در ليست اصولگرايان؟
هرچند تشتت در جريان اصولگرايي محسوس است و آنها انکار ميکنند، يکي از اصولگرايان روز گذشته در اظهار نظري عجيب مدعي شده امکان دارد برخي اصلاحطلبان در قالب ليست اصولگرا در انتخابات شرکت کنند. بازندگان چهار دوره اخير انتخابات از مجلس گرفته تا رياست جمهوري در حالي از امکان وقوع چنين اتفاقي سخن ميگويند که در دورههاي پيشين، برخي اصولگرايان هرکاري کردند تا نامشان وارد ليست اميد شود. محمد مهدي زاهدي، وزير علوم دولت محمود احمدي نژاد و نماينده فعلي مجلس مدعي است: «اکثريت مجلس يازدهم را جريان انقلابي و ولايي در دست ميگيرند در هر دوره مجلس بين ۶۰ تا ۷۰ درصد تغيير در ترکيب مجلس وجود داشت که پيشبيني ميشود در مجلس بعدي هم اين اتفاق رخ دهد». اين فعال سياسي اصولگرا ميگويد در اين دوره چتر اصولگراها بازتر شده و ديگر نگاه نميکنند که فلاني در تشکل اصولگراها حضور دارد که او را زير اين چتر قرار دهند هر کسي که نسبت به انقلاب و نظام و قانون اساسي پايبندي داشته باشد و آن را نشان داده ميتواند زير اين چتر قرار گيرد اين شامل اصلاحطلبان هم ميشود. با وجود ادعاهاي زاهدي روشن است که اصلاحطلبي تعريف مشخصي دارد که بر پايه دموکراسي خواهي و آزادي استوار است. اين ديدگاهها با نگاه برخي اصولگرايان به حکومت و نقش مردم در اداره آن تفاوت عمده دارد، در نتيجه اگر کسي حاضر به حضور در زير چتر اين جناح در انتخابات شود، به منزله همراهي با آنهاست و ديگر نميتوان چنين شخصي را با عنوان اصلاحطلب توصيف کرد. به نظر ميرسد اصولگرايان روي حافظه عمومي نه چندان قوي مردم ايران حساب کرده و فکر ميکنند مردم تجربه ۸ سال حاکميت يکپارچه آنها از ۸۴ تا ۹۲ را از ياد بردهاند. احمدزيدآبادي، روزنامه نگار و کارشناس مسائل سياسي در اين باره به آرمان ملي ميگويد: «گروههاي سياسي در ايران برنامهاي براي اداره کشور ندارند. منظور برنامه شعار نيست. خود اصلاحطلبان متناقض سخن ميگويند و وعدههايي ميدهند که نميتوانند از پس آن برآيند. اصولگرايان که اساسا هيچ برنامهاي ندارند و آن چيزهايي که به عنوان برنامه بيان ميکنند، مطلقا قابليت اجرايي ندارد». در اين شرايط که اصلاحطلبان دم از تغيير سياستها ميزنند بهتر است اصولگرايان نيز به جاي تمرکز بر دعواهاي هميشگي اگر برنامهاي براي ارائه دارند، عنوان کنند
نظر کاربران
فقط احمدی نجات
ملت دانا=== پیشرفته و تمامی ملت در رفاه و امنیت
رای بی رای
از کدوم انتخابات حرف میزنید کسی دیگه رای نمیده .اصلاح طلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا