ماجرای ضرب و شتم گردشگر آلمانی در ایران
مستندساز ایرانی که گردشگر آلمانی را تا فرودگاه بدرقه کرد به «شهروند» از جزییات آخرین دردسری که برای این گردشگر رخ داد، گفت: آخرین دردسر برای فیلیپ را فردی ایجاد کرد که دکترای جامعهشناسی دارد و فرد تحصیلکرده و ثروتمندی هم هست برای حل ماجرا قراردادی بین فیلیپ و آن آقا بسته شد که هر زمان فیلیپ به آلمان رسید ٢٠٠ میلیون تومان به میزبان تهرانی پرداخت کند!
روزنامه شهروند: مستندساز ایرانی که گردشگر آلمانی را تا فرودگاه بدرقه کرد به «شهروند» از جزییات آخرین دردسری که برای این گردشگر رخ داد، گفت: آخرین دردسر برای فیلیپ را فردی ایجاد کرد که دکترای جامعهشناسی دارد و فرد تحصیلکرده و ثروتمندی هم هست برای حل ماجرا قراردادی بین فیلیپ و آن آقا بسته شد که هر زمان فیلیپ به آلمان رسید ٢٠٠ میلیون تومان به میزبان تهرانی پرداخت کند!
این توریست آلمانی ساعاتی پیش از برگشتن به وطنش باز هم دچار یک حادثه شد و ماجرایی دیگر اینبار در تهران برایش رقم خورد؛ ماجرایی که درنهایت ختم به خیر شد و باز هم این گردشگر را به تعریف و تمجید از مردم ایران ترغیب کرد. گفته میشد که فیلیپ هنگام بازگشت به آلمان از سوی فردی که در خانهاش میهمان بوده، گروگان گرفته میشود؛ ولی درواقع ماجرا اینطور نبوده و فیلیپ و صاحبخانه دچار مشکلات و اختلافات مالی میشوند؛ اختلافاتی که با میانجیگری مانی رهنما، صبا راد و محمد شکیبانیا و همچنین ماموران پلیس ختم به خیر میشود. اما اینکه ماجرای اصلی چه بود را محمد شکیبانیا، مستندساز ایرانی که فیلیپ را تا فرودگاه بدرقه کرده بود، برای خبرنگار «شهروند» روایت میکند:
با فیلیپ چطور آشنا شدید؟
من از طریق مانی رهنما با او آشنا شدم. فیلیپ به مانی اعتماد کرده بود و با او در ارتباط بود. من هم از همان طریق ایشان را دیدم.
مانی رهنما، فیلیپ را از کجا میشناخت؟
پدر و مادر فیلیپ در آلمان موزیسین حرفهای هستند. خود فیلیپ هم قبلا پیانیست بوده و پیانو را به صورت حرفهای مینواخته است. مانی هم که خودش دوچرخهسواری را در کنار کار موسیقی انجام میدهد. وقتی این اتفاق برای فیلیپ میافتد، مانی از آنجا که میدانست خانواده او در کار موسیقی هستند، به سراغ فیلیپ میرود و با او ارتباط برقرار میکند؛ حتی فیلیپ یکبار به استودیوی مانی میرود و در آنجا پیانو مینوازد. وقتی پیانو را در استودیوی مانی میزند، همزمان گریه هم میکند و میگوید که چقدر دلش برای پیانو تنگ شده بود. برای همین فیلیپ به مانی اعتماد میکند و با هم آشنا میشوند.
ماجرای گروگانگیری در تهران چه بود؟
درواقع اصلا موضوع گروگانگیری نبود. ماجرا از این قرار بود که این آقایی که در تهران به دنبال کارهای فیلیپ بود و او و مادرش را در خانه خود میهمان کرده بود، هنگام رفتن فیلیپ و مادرش از آنها میخواهد که پولهایی را که تا الان برای فیلیپ خرج کرده است به او پرداخت کنند. البته بیشتر از آن چیزی که خرج کرده بود، میخواست. درواقع ٢٠٠میلیون تومان پول از فیلیپ و مادرش میخواست. میگفت تا الان به دنبال کارهای فیلیپ بودم، تمام هزینههای بیمارستان و درمانش را پرداخت کردم، تا شمال رفتم و کارهایش را پیگیری کردم، دوچرخه و وسایلش را تحویل گرفتم و با هزینه خودم به تهران برگرداندم و در این مدت از فیلیپ و مادرش و دوست مادرش پذیرایی کردم و آنها را در خانهام میهمان کردم.
در این مدت تمام هزینههای فیلیپ با من بود، برای همین از او پول میخواهم. درواقع قضیه از این قرار بود و این مرد میخواست پولش را بگیرد و میگفت اگر نداری باید دوچرخه یا وسایل دیگرت را به عنوان گرو اینجا بگذاری تا در آلمان بدهیات را پرداخت کنی؛ اما مسأله گروگانگیری در کار نبود؛ وقتی ما به آنجا رفتیم، فیلیپ و مادرش دم در بودند و چمدان و وسایلشان هم همانجا بود؛ درواقع یک اختلافی بود که بینشان پیش آمده بود.
فیلیپ از قبل با این آقا آشنا بود؟
او از طریق دوست و همسایه آلمانیشان با این آقا آشنا شده بود. درواقع مادر فیلیپ هم از قبل این آقا را میشناخت. وقتی آن حادثه در شمال برای فیلیپ اتفاق میافتد، دوستش در آلمان از فیلیپ میخواهد که به سراغ این آقا برود. از همانجا هم با این آقا تماس میگیرد و از او میخواهد به کمک فیلیپ برود. یک آشنایی خانوادگی از قبل با هم داشتند. آن آقا هم اصلا خلافکار نیست. درواقع دکترای جامعهشناسی دارد و فرد تحصیلکرده و ثروتمندی است؛ اما از طرفی هم میگفت نمیخواهم حقم ضایع شود و باید تمام هزینهها را از فیلیپ بگیرم.
پس چرا فیلیپ با مانی رهنما تماس میگیرد و از او کمک میخواهد؟
درواقع بعد از اینکه آن آقا از فیلیپ پول میخواهد، او از ترس اینکه از پرواز جا بماند و به خاطر اتفاقی هم که برایش افتاده بود، کمی میترسد و نگران میشود؛ چون از قبل به مانی اعتماد کرده بود، برای همین با او تماس میگیرد و میگوید که به آنجا برود. مانی هم با من تماس گرفت و با هم به آنجا رفتیم.
وقتی به آنجا رسیدید، چه اتفاقی افتاد؟
صاحبخانه میگفت باید دوچرخه و وسایلت را اینجا بگذاری و بروی ولی فیلیپ نمیتوانست این کار را بکند. از طرفی هم چند ساعت بعد پرواز داشت و نگران بود که به پروازش نرسد. درواقع وقتی ما رسیدیم ساعت ٨ شب بود و فیلیپ ساعت ٢ پرواز داشت . خیلی ترسیده بود؛ چون فردای همان روز در آلمان عمل جراحی فک داشت و باید به عملش میرسید. فکش داغون شده بود و با نخ به هم وصل بود و باید هر چه زودتر جراحی میکرد؛ برای همین ما وساطت کردیم البته به پیشنهاد من پلیس را هم خبر کردیم. درنهایت هم با میانجیگری یک قراردادی بین فیلیپ و آن آقا بسته شد که هر زمان فیلیپ به آلمان رسید، این پول را به آن آقا پرداخت کند. بعد از این قرارداد هم فیلیپ و مادرش به همراه ما به فرودگاه رفتند.
بعد از همه این اتفاقات فیلیپ و مادرش چه صحبتهایی با شما کردند؟
اتفاقا این مسأله هم باعث نشد که نظر فیلیپ و مادرش نسبت به ایران عوض شود. میگفت من آدمهای خیلی درخشانی در ایران دیدم اما بدشانس بودم که چند آدم بد هم دیدم. با این حال از نظر من ایرانیها فوقالعادهاند. البته در فرودگاه هم برایش سنگ تمام گذاشتند. از او و مادرش پذیرایی کردند. کلی به او احترام گذاشتند و تمام کارهایش را بدون وقفه و اذیتی انجام دادند. حتی آنها اضافه بار خورده بودند که کلی به او تخفیف دادند تا به راحتی به پروازش برسد و خدا را شکر همه آنها به موقع به پروازشان رسیدند. آخرین جملهای که مادرش گفت این بود: «شماها شبیه به دستهای از فرشتههایید».
الان از آنها خبری دارید؟
بله؛ وقتی رسیدند، پیام دادند که به سلامت رسیدهاند. فیلیپ هم به عمل جراحیاش رسید و خدا را شکر حالش خوب است. اتفاقا وقتی رسید یک استوری هم در اینستاگرام گذاشت که ایرانیها مردم شگفتانگیزی هستند.
قرار نیست که دوباره به ایران سفر کند؟
اتفاقا گفت که یک ماه بعد از خوبشدنش حتما دوباره به ایران سفر خواهد کرد و این اتفاقات باعث نشده نظرش به ایران تغییر کند. البته این را هم بگویم که فیلیپ برای جمعآوری کمک به مردم سرطانی به این سفر آمده بود و میخواهد دوباره چند وقت بعد سفرش را آغاز کند.
نظر کاربران
خفه مون کردید بابا .این همه ایرانی قربانی زورگیری میشن حالا یه آلمانی هم شد.که چی؟ الان توریستها میرن هند چی می کنند با اون همه ناامنی؟
خجالت داره والا، ایرانی ها اینقدر با آبروی کشورشون نباید بازی کنن
یعنی بعد از دزدی تو مازندران هیچ کس نبود بهشون جا بده مواظبش باشند تاسف این همه سو مدیریت
قبول کنید آبرومون رفته دیگه ماست مالی نکنید دیگه
مسخره اس موضوع به نظرم عمدی بوده همه چی
خودت هم انگاار کاسه زیر نیم کاسه ای
الان از شمالی ها که زدنش لوازم شو دزدیدن و اونا که گروگان گرفتنش تقدیر میشه یعنی چی این همه بلا
اگر دختر بود حجاب نداشت همه میریختن جمع میکردن داستان رو حالا
خوب ابروی ایران رو بردین بیشعورا
والا در خبرقبلی نوشته بودند که شوراها و شهردار شهر نشتارود مازندران آمدن تهران ملاقات توریست آلمانی و پول بیمارستانش را هم دادند و کلی معذرت خواهی کردند و دلجویی کردند ؟؟؟!!!! حالا اینجا گفته شده که این آقای دکتر جامعه شناس تمام هزینه های اونو داده !!!!!!!!!!!!!!!
معلوم نیست چه کسی راست میگه
جوری زدن بدبخت رو لت وپار کردن تا عمر داره یادش نره با فک شکسته بدرقه شده گفته ما ایرانی ها فرشته ایم خخخخخخخخ بد بخت فرشته ندیده خخخخخخ
الان یکم شبیه به واقعیت رو گفت بازم از اینکه صبا ومانی ...بهتره ؛با نخ وصل بود فک ش !!!!!؟ برات متاسفم ایرانی کاری برا تو نمیشه کرد علی ....بچه زیر پل جوبی از چهار ناحیه فکش کامل شکسته بود پلاتین گذاشتن حتی غذا چون فک بسته باید میبود؛ بین دندونها اندازه نی تراشیده .......بعدا ترمیم کرد ..بدون رفتن خارج؛ اون اقا چه پولدار چه بی پول مگه حرف بدی زده ؟ ازجیبتون خرج میکردید؟ صد هزار تومن هم حاضر نیستید از جیب بزارید تو جنجال صدر هستید؟!!!!!
چه شانسی داشت .
چرا این بیچاره را اینقدر کتک زدند چرا؟؟؟
پاسخ ها
حتما كرمي كشته
به نظر مناقای جامعه شناس بمراتب بد تر از زورگیرها بوده ۲۰۰ میلیون بابت چه کاری واقعا اگر این گزارش واقعیت را نوشته ادم پست و نامردی هست ابروی هرچه ایرانی را برده
پاسخ ها
دقیقا ...
کلا مردم ما تا یک خارجی میبینند میخواهند تیغش بزنند برای یک دوستی هتل استقلال چهار راه پارک وی رزرو کرده بودبم از آنجا تاکسی گرفته بود برای میدون امام خمینی راننده تاکسی ازش ۱۰۰ دلار کرایه گرفته بود
بابا این آقا انگار خودش تنش میخاره برا دردسر. بجای ایکه خداروشکر کنه که بسلامت به کشورش رسیده تازه میگه دوباره میام ایران.
هزاران لایک به فیلیپ
شناسایی افراد پلیدی که به این گردشگر حمله کردند نباید فراموش شود پلیس موظف است بطور جدی این راهزنان رو به پنجه عدالت بسپارد.
پاسخ ها
این وضعیت کل جامعه اتش زیرخاکستر بادولت بی تدبیرناامید عواقبش این میش
درود بر گردشگر المانی
این دفعه اگر بیاد میکشنش بد بخت داغون شد دیگه عمرا به کشورهای همسایه ایران هم نزدیک نمیشه تا چه برسه به ایران اون فقط می خواست فرار کنه بره
هر بلایی سرش بیاد حقشه. این همه کشور خوب و امن مرض داشتی آمدی ایران..
چقدر بدبختیم ما که خوشحالیم یه آلمانی از مردم ما ناراضی نشده
درود بر تمام ایرانیان صلح دوست و مهمانواز.
درود بر همه آدمهای قدر شناس که تحت تاثیر جو قرار نمیگیرند.
وننگ بر آدمهایی که بنام ایران و ایرانی آبروی این ملت شگفتی ساز را لکه دار میکنند.
از دماغش در آوردن!
همیشه باید شرمنده و خجالت زده بشیم از دست بعضی از هموطن های زالو صفت
دویست میلیون، چه خبره
اون وقت بگید چرا صنعت توریست رونق نداره!!!
اون بیچاره مخش تکون خورده که با وجود این همه کتک خوردن و کج ومعوج شدن باز بیاد از ایرانی ها تعریف وتمجید کنه.
پاسخ ها
اين بنده خدا اگه اوسكول نبود اينهمه جا در دنيا را ول نميكرد پاشه بياد ...
هههه از ترسشون این حرفا رو زدن
باید صبر کرد و دید اون طرف چه خواهند گفت
۲۰۰میلیون پول چی بوده کلاهبردار دزد
۲۰۰میلیون پول چی بوده کلاهبردار دزد
این وحشی گری ها باید با مشت آهنین پاسخ داده شود حالا این بدبخت را لخت کردید چرا کتکش زدید ؟
چقدر این پسر و مادرش پررو ان
هرچقد کتک میخورن بازم نظرشون نسبت به ایران عوض نمی شه!
بعد میگن ما فرهنگ داریم ما هیچی نداریم با دست خودمون همه چیز رو با خاک یکسان کردیم
خدایی آدم های خویشتن داری بودن وگرنه من جای اونا بودم آبرو برا ایران نمیزاشتم همه رسانه های خارجی را از آنچه برسرم آوردن مطلع میکردم
جالبه صداسیما هیچ خبر وگزارشی در این باره پخش نکرد واین کار و محکوم نکرد اما تیر اندازی در آمریکا رو به طور کامل پوشش دادن وتحلیل کردن همیشه هم صدا سیما خبرنگار میفرسته به خارج تا نقطه ضعف های اونا رو پخش کنه اما هیچ وقت جامعه شناسان وروانشناسان وحقوقدانان را برای تحلیل این آبروریزی ها در صدا سیما نمیا رن
آبرو رفت بدجوری هم رفت.