قاتلی که عاشق موتورسیکلت بود
پسر نوجوان که یک کارتن خواب را به قتل رسانده بود پس از معرفی خود به پلیس جزئیات جنایت را بازگو کرد.
ایران نوشت: پسر نوجوان که یک کارتن خواب را به قتل رسانده بود پس از معرفی خود به پلیس جزئیات جنایت را بازگو کرد.
ساعت ۲ بعد از ظهر ۲۳ تیر، پسر جوانی به کلانتری مشیریه رفت و به یک قتل اعتراف کرد. وی گفت: صبح امروز با یک مرد کارتن خواب درگیر شدم و او را کشتم. با افشای راز این جنایت و تحقیقات از پسر نوجوان، به دستور بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت از آنجایی که عامل این قتل کمتر از ۱۸ سال دارد پرونده او برای رسیدگی به دادسرای اطفال ارجاع شد.
گفتوگو با متهم
ریز نقش است و کم سن و سال نشان میدهد. کارگر چلوکبابی است. اما وقتی از مصرف الکل و کشیدن سیگار و خوردن قرص میگوید، تعجب میکنم.
مقتول را میشناختی؟
یک ماه قبل برای خریدن سیگار به دکه سر کوچه رفتم. مقتول آنجا ایستاده بود و از من هزار تومان پول گرفت تا جایی برود. دو مرتبه هم برای او غذا آوردم. در همین حد میشناختمش، البته به من گفته بود که پدر و مادرش فوت کردهاند و خواهرش هم بعد از ازدواج در یک آتشسوزی جانش را از دست داده است.
چرا او را کشتی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً فکر نمیکنم با ضربه چاقوی من کشته شده باشد. ساعت ۱۱ شب ۲۲ تیر در حالی که از دست خانوادهام عصبانی بودم و مشروب و چهار تا قرص آرامبخش هم خورده بودم برای خرید شارژ تلفن به سر کوچه رفتم. البته این را هم بگویم که من عاشق موتورسیکلت هستم و به مادر و ناپدریام گفتم که برایم یک موتورسیکلت بخرند اما آنها به خواسته من توجه نکردند.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
سر کوچه مقتول را به همراه زن و مردی دیدم. نمیدانم آن لحظه چه اتفاقی برایم افتاد که به سمت مقتول رفتم. به او گفتم برای چی سر کوچه ما ایستادهای و برای ناموس ما ایجاد مزاحمت میکنی. او گفت به تو چه ربطی دارد و من جواب دادم که الان به پلیس زنگ میزنم. با شنیدن حرف من زن و مردی که از مقتول مواد گرفته بودند به طرف خودروشان رفته و بدون آنکه پول مواد را حساب کنند آنجا را ترک کردند. مقتول حدود ۷۰ گرم شیشه و ۲۰۰ هزار تومان پول همراهش بود. او از اینکه مشتریهایش بدون پول رفته بودند ناراحت شد و بهدنبال من آمد و چند بار مرا صدا کرد بعد یقه مرا گرفت و ما باهم درگیر شدیم، او چاقویش را از جیبش بیرون آورد و من هم برای دفاع از خودم چاقویی که به همراه داشتم را از کمرم برداشتم.
همیشه چاقو به همراه داری؟
شبهایی که برای خرید شارژ و سیگار از خانه خارج میشوم به خاطر اینکه کارتن خوابها و معتادان اذیتم نکنند با خودم چاقو میبرم. یک ضربه به کتف او زدم و فرار کردم. مقتول ۶ یا ۷ قدمی دنبالم آمد و پایش به جدول خیابان گیر کرد و روی زمین افتاد.
کجا رفتی؟
در خیابانها میگشتم صبح به خانه برگشتم .مادرم پرسید پسر کارتن خواب را تو زده ای؟ گفتم آره. مادرم که رفت برایم غذا بیاورد متوجه شدم پلیس برای دستگیریام آمده با کمک مادرم از پشت بام فرار کردم و چاقو را هم در باغچه چال کردیم.
چه شد که خودت را معرفی کردی؟
برادرم گفت مادرمان را به خاطر همکاری در فرار من بازداشت کردهاند. به پیشنهاد برادرم به کلانتری رفتم و خودم را معرفی کردم. دلم میخواهد همین فردا صبح اعدامم کنند. من آدم بیماری هستم و از دو سال قبل هم بهخاطر بیخوابی دارو مصرف میکردم.
نظر کاربران
چرا باید نوجوانی دراین سن بایدقرص ارامبخش بخوره هیچکس تاالان ازکارگری به جائی نرسیده ازترس اینده اش حتما به داروهای ارامبخش پناه برده چرا بایدازادانه سرکوی وبرزن موادفروش باشه مثل شبگردهاهمه جاهستن تاامثال این نوجوان بره پای چوبه دار
من خودم وقتی درگیر مواد بودم همینجور بودم الان که چهارساله پاکم و ورزش میکنم تازه فهمیدم اون موقع بیمار بودم خدارو شکر تا چند سال از پاکی آدم نگذره نمیفهمه قبلا چیکار میکرده یادمه جنسو میگرفتم دستم تو کوچه بالا پایین مینداختم یا تو پارک جلو چشم ملت مواد میزدم ولی خدارو شکر الان خجالت میکشم یه نخ سیگار بگیرم دستم
پاسخ ها
آفرین به همت و غیرتت...ایشالا همیشه سالم و سرحال باشی
لعنت بر اون پدر ومادرهایی که نمی توانند بچه را خرج بدهند وتربیت کنند بچه مه می آورن هیچ کس خودش به دنیا نیامده فقط گداها وکسانیکه وضعیت مالی وروح وردان وزندگی بدبختی دارند دها بچه می آورند والا شما توی پولدارها تحصیل کردها با فرهنگها با شعورها جز یک با دو فرزند نمیبینید خوب مجبور نیستید انقدر بچه بیاورید که بخاطر فقر ونداری شما با حسرت وعقده بزرگ بشند بعد هم معتاد دزد جنایتکار و قاچاقچی وکلاهبردار وشر خر تحویل جامعه بدید پس باید اول پدر ومادر اینها را اعدام کرد مجرم اونها هستند که این بدبختهایی که کودکی نکردهقاتل بشوند بعد هم کانون و آنجا هم فکر کردید با این بدبختها چه میکنن مسئولینی که از مردم بچه آوری میخواهند مثل کشورهای دیگر سلامت مادر و بهداشت و مراقبتهلی لازم را دارن وبعد از بدنیا آمدن آن طفل نیازهاش را بر طرف میکنند هنر نیست جنایتکار و قمه کشو معتاد وفاحشه و دزد و ارازل بزور دنیا آوردند وزندانهای متعدد ساختن ونیروهای پلیس وانتظامی زیادی بکار گرفتن برای اینها پس وقتی نمیتوانید زندگی سالم از هر جهت برای ملت فراهم کنید گه میخورید که از پیر شدن جمعیت حرف میزنید خوب پیران که دیگه میمیرند جمعیت سالم وکارآمد خوبه یا جمعیت بدبخت ریوانه روانی خدا لعنت کنه این روانشناسهای بی سواد را البته آنها هم در بلند گوی اینها سخن وری میکنند چون در غیر این صورت زندان منتظرشان است
پاسخ ها
موافقم ، من دستم خالیه چهلو دارم ولی ازدواج نمیکنم بهتره تنهایی بمیرم شایدم من اشتباه میکنم
کار خوبی گردی که یه فاسد را از جامعه پاگ گردی و خودت هم که داری به ان سو می روی میشه ۲ نفر .
پاسخ ها
خوب این چه ربطی به دوست داشتن موتور داشت.جوری نوشتین.که انگاربخاطرموتور کشتتش.
حرف نزنی نمیگن لالی
معتاد ازارش بیشتر از این پسر
اصلااین بچه خانوادش مشکل داره واینم دزفکرگردن کلفتی ووواست ودروغ گوی بزرگی است!؟البته قاضی فهمیده ایکاش رهایش نکنه وشایدبفرستن جاییکه بشه به جامعه برگرده!؟
پارسا خان لایک داری؛ یکی نشسته لعنت نامه نوشته احتمالا مشیریه رو با فرمانیه یکی میدونه!توضیح منطقه کارگری وفقیر نشین و فراموش شدگان ؟شاید منظور نویسنده همان درحسرت ...بودن این نوجوان هست نوشته عاشق موتور بود وگرنه ربطی ندارد با تیتر
وضع جامعه خ بده. خلاف و فساد زیاد شده امید کم شده. یه کاری باید کرد
منم داشتم درمورد علاقم به بنز فکرمی کردم! چراعلاقشو تومطلب ذکرنکردین؟؟
چه جامغه ایی ساختن برامون ؟تشکرازمسولان که اینقدربفکر جوانان ایران هستند