داستان تعطیلی «کلاه قرمزی» با «نود» فرق دارد
حمید مدرسی خبر تلخی را سرانجام رسانهای کرد. وداع با کلاه قرمزی و پسرخاله پس از سی سال. گروه سازنده نتوانستند تلویزیون را قانع کنند که حق استفاده از عروسکها را بخرند و تلویزیون هم نتوانست گروه را راضی به ادامه ساخت برنامه کند.
خبرآنلاین: حمید مدرسی خبر تلخی را سرانجام رسانهای کرد. وداع با کلاه قرمزی و پسرخاله پس از سی سال. گروه سازنده نتوانستند تلویزیون را قانع کنند که حق استفاده از عروسکها را بخرند و تلویزیون هم نتوانست گروه را راضی به ادامه ساخت برنامه کند.
این بیتردید اتفاقی تلخ است. برای ما بچههای دهههای ۵۰ و ۶۰ ، کلاه قرمزی کمی بیش از یک عروسک است. ما با او زندگی کردهایم. یاد گرفتیم، بزرگ شدیم. اصلا خیلیهایمان اولین خاطره سینمارفتنمان به «کلاه قرمزی و پسرخاله» برمیگردد.
از همان قصههایش با آقای مجری و ژولی پولی تا روزی که برایمان از «سلام الاغ عزیز»ش میخواند همراهش بودهایم تا همین امروز.
همین امروز که با دیبی و گاوی و فامیل دور، عید به عید به اسم همراه کردن بچههایمان، باز خودمان را با کلام مسخکننده حمید جبلی و دستان جادویی زندهیاد دنیا فنیزاده میبرد به رویاهای کودکیمان.
رویاهایی که با آنها به این سن رسیدیم و امروزمان نمیدانیم چقدرشان بدل به حقیقت شدند و چقدر به کابوس و حسرت.
همه اینها در ذهنمان هست تا وقتی حمیدخان مدرسی بنویسد دکور کلاه قرمزی را جمع کردند، دچار حسرتی به اندازه غم عصرهای جمعه شویم.
اما آنچه من یکی برایش با ایشان همراه نمیشوم جملهای است که او در ادامه متنش نوشته. اینکه احتمالا دکور کلاه قرمزی و پسرخاله هم میرود تا برسد به دست هندوانه فروشی در حوالی شهریار و مثل دکور برنامه «نود»، سرنوشتش تبعید به زبالهدان خاطرات باشد. اینکه این تهیهکننده محترم بخواهد حس نوستالژیکمان را با ماجراهای پیش آمده به «نود» گره بزند.
بله عادل هم با برنامه «نود» برای نسل ما یک میراث معنوی است. درست مثل عروسکهای شما. با تعطیلی «نود» هم قلبمان شکست.
برای تلویزیون حتی بحران مشروعیت ایجاد شد ولی تفاوت بسیاری است بین تعطیلی «نود» با آنچه امروز مدیران تلویزیون و سازندگان کلاه قرمزی را در این نقطه قرار داده است.
عادل هیچگاه با مدیرانی که امروز کنارش گذاشتهاند وارد اختلاف بر سر درآمدها نشد. اینکه آگهیها و درآمدها چطور تقسیم شوند، مساله عادل فردوسیپور و محل مناقشهاش با تلویزیون نبود.
او مثل یک کارمند تمام قوانین کارمندی را اجرا می کرد تا برنامهای بسازد که همان است که مردم میخواهند.
آنچه ماجرای برنامه «نود» و حتی دکورش را برای مردم تلخ میکند، حذف یک برنامه محبوب است که فقط به خاطر ارادهای شخصی کنار گذاشته میشود. درحالی که برای تنبیه فردوسیپور بیتردید صدها مدل وجود داشت اما در مورد ماجرای کلاه قرمزی و پسرخاله، ماجرا اختلاف بر سر سهمهاست. دعوایی مادی که میشد در نقطهای با سودی کمتر یا بیشتر بر سرش توافق کرد.
توافقی که نگذارد آن عروسکهای دوستداشتنی به آرشیو نمور عروسکهای رسانه ملی تبعید شوند یا مثل ماجرای جنابخان، هویتشان را از دست بدهند. اتفاقی که هیچکدام از طرفین نخواستند رخ بدهد و در نهایت شد آنچه نباید میشد.
نظر کاربران
ای آقا صداوسیما میلی ما هر روز بدتر از روزقبلش میشه؟ منم دهه 60ی هستم واقعا حرفش درسته دورانی داشتیم با کلاه قرمزی وبقیه برنامه های دهه60 وحتی70؟ ولی صدافسوس که دیگه الان توآخرهای دهه90صداوسیما شده حزبی ومیلی؟
خب چه اصراری بر فروش حق عروسکها هست مثل همیشه برنامه بسازند و به تلویزیون بفروشند و هیچ نیازی نیست که حقی رو از خودشون با فروش عروسکها سلب کنند. این یه کار حرفه ای و مرسوم توی همه دنیا هست.
به هر حال کلاه قرمزی و پسر خاله برنامه مورد علاقه مردم این مرز و بوم بوده و هست و هیچ وقت فراموش نمیشه
خوب این بیشتر بر میگرده به جبلی و طهماسب که باید دید اگه عاشق کار و شعار عشق به مردم هستند چرا فکری به حال حل این ماجرا نکردن ؟!
کلاه قرمزی!!!!!!واقعادلتنگت میشیم ،کاش مدیران سیمای ایران هنرداشتندوبجای هزینه های بی مورددرسرتاسردنیا به دل وعلاقه مردم میپرداختند،کلاه قرمزی عروسکیست که ما نسل دهه 50و60بااون بزرگ شدیم شایدتنهاعروسکی که حتی پسرهاهم به اون علاقه داشتند وبااون ارتباط عاطفی گرفتند ودرخاله بازیهای کودکی هایمان او نیزدارای جایگاه بود،لطفااجازه ندهیدکلاه قرمزی برود مادوست داریم بچه های این نسل اونوببینن مثل ما
کلاه قرمزی هم مثل نود تکراری شده بود و فقط آنتن را اشغال میکرد.