انتقاد از یک رفتار دولت
سفر ریاست محترم جمهوری به خوزستان، متاسفانه ادامه روشهای قدیمی دواندن مردم در پشت خودروی مسؤولین و جمع کردن نامه ها و جواب دادن به ابراز احساسات کلیشه ای را به یادمان آورد و اینکه این سنت ، قصد تغییر ندارد.
عصر ایران در ادامه نوشت: البته سیاست اعلامی مسوولان دولت این بود که در سفرهای استانی این دولت، استقبال مردمی رسمی و مکانیزمهای زشتی مانند تعطیلی مدارس و ادارات و آذینبندیهای آنچنانی صورت نگیرد که به طور رسمی و اداری صورت نگرفت ولی فقدان تدابیر مناسب باعث شد عملاً پروسه دویدن پشت سر خودروی رئیس جمهور و نامه دادن به او و اطرافیانش شکل بگیرد و رئیس جمهور هم همانند سلفش، سر از خودرو بیرون بیاورد و به مردم دست تکان دهد تا خبرنگار رادیو از خوزستان با ذوق اعلام کند که پیمودن مسیر ۲۰ دقیقهای از فرودگاه تا محل سخنرانی، به علت ازدحام استقبالکنندگان، یک ساعت طول کشید.
البته باید گفت مردمی که عادت داده شدهاند که اگر در مراسم استقبال نامه دهند، احتمال پیگیریاش زیاد است ، این بار نیز همان رفتار ۸ سال گذشته را از خود بروز بدهند. حال آن که دنبال ماشین دواندن مردم اصولاً برخلاف حفظ کرامت انسانی است. این حرکتها فقط در مبارزات انتخاباتی و یا درباره مقامات خاص دینی قابل توجیه است وگرنه چه لزومی دارد یک مسؤول دولتی - که موقتاً ۴ یا ۸ ساله هست و سپس میرود - از فرودگاه تا محل سخنرانی مردم را به دنبال خودرویش بدواند یا ساعتها آنان را در میدانها و مصلاها و استادیومها ، منتظر سخنرانیاش نگه دارد؟!
انتظار میرود همانگونه که مسوولان دولتی، پیشتر نیز گفته بودند، با استفاده از تجربیات سفر خوزستان، تدابیری بیندیشند تا مردم نیازی به تجمع دور خودروی رئیس جمهور نداشته باشند.
شاید لازم باشد که مسوولان به صراحت و تکرار، به مردم اعلام کنند که برای رساندن نامهها به ریاست جمهوری، دویدن دنبال خودروی رئیس جمهور، ضرورتی ندارد و رئیس جمهور هم، از این که عدهای به زحمت بیفتند و احاطهاش کنند و برایش دست تکان دهند و نفس زنان نامههایشان را به درون خودروی او بیندازند ، خوشحال نمیشود.
باید به مردم اطمینان داد که اگر نامههای خود را خیلی راحت و ساده پست کنند، حتماً به نهاد ریاست جمهوری میرسد و در آنجا هم افرادی هستند که نامهها را پیگیری میکنند و گذشت آن دورانی که نامه بردن در مراسم استقبال، یک امتیاز مثبت برای پیگیری نامهها بود.
وانگهی آیا اساساً لزومی به این گونه سفرها و سخنرانی عمومی در این استان و آن استان است؟ رئیس جمهوری یک کشور آنقدر برنامههای کاری دارد که رفتن او به استانها باید فقط برای موارد خاص مانند زلزله، سیل، رسیدگی به یک مورد بسیار ویژه و نظایر این باشد؛ چه لزومی دارد برای افتتاح این پروژه و آن پروژه، رئیس دولت با صرف میلیونها تومان سفر کند و جلوی دوربینها با افتخار آن را اعلام کند؟
مگر دولت وظیفهای غیر از پیشبرد کشور و خدمت به مردم دارد؟ با توجه به مشکلات اقتصادی زیاد مردم و تاکید مکرر مقام معظم رهبری به حل آنها، پیشنهاد مشخص ما این است که سفرهای استانی به دلیل غیر مفید بودن و صرف هزینههای بالای تدارکاتی، حذف و به جای آن اختیارات استانداران و فرمانداران و شهرداران افزایش یابد و جز در موارد خاص سفری صورت نگیرد و وقت و هزینه سفر، مصروف کارهای مهمتر و عملیاتی برای حل مشکلات مردم شود.
در صورت لزوم هماهنگی بین مرکز و استانها نیز تکنولوژی مساله را حل کرده است، با ویدئو کنفرانس یا وسایل ارتباط جمعی دیگر مسائل حل میگردد. وزیران هم میتوانند در موارد لزوم به حوزههای مختلف بدون سر و صدا و تبلیغات رسانهای سرکشی کنند و بر روند امور از نزدیک نظارت نمایند.
یادمان باشد که مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت با استقبالها و تجمعات، نه رقم میخورد و نه اثبات میشود بلکه با کار و خدمت و گرهگشایی از کار جامعه شکل میگیرد و فراموش نکنیم که در کف خیابانها ، نه "تدبیر" شکل میگیرد و نه "امید" پایدار.
نظر کاربران
مقصراصلی خود مردم هستند، ابرازعلاقه و مهربانی و خونگرمی یه قضیه است کوچک کردن خود و تخریب شخصیت به دست خود قضیه ای دیگر، وقتی خود این مردم با این فرهنگ بزرگ شده اند که تا یک شخص معروف یا مقامی عالی رتبه رو می بینند دور او گرد شده و ابرازعلاقه کنند یا با نامه هایی قصد کمک خواهی داشته باشند با علم براینکه این نامه ها تاحدود زیادی بی پاسخ می مانند این از ساده بودن این انسانها سرچشمه می گیرد و کاریش هم نمیشه کرد
افرين بر نويسنده دقيقا درست گفتيد ايا كشورهايى كه پيشرفت كردند و دولت براى اسايش مردمش همه كارى ميكنه مردمش تووى خاك و خل دنبال رييس جمهور ميدويدند؟ اين توهينى است كه مردم به خودشون روا دارند وگرنه اقاى روحانى كه در دل مردم جاى دارند و ميخوان براى مردم كار كنند نيازى به اين سفر ها نيست.
مردم عادت دارن به این شامورتی بازیها ! براشون فرق نمیکنه کی تو ماشینه ! چون شرطی شدن دنبالش میدون و خوشحالن که لااقل ممکنه تو تلویزیون خودشونو ببینن ! و با افتخار بگن این منم ! کرامت انسانی کیلوئی چند ؟؟ اون کسیم که تو ماشینه فکر میکنه که محبوبه ! هر دو طرف هم میدونن که چه خبره !!!!؟ ولی این داستان ادامه داره ....................
اگرچه من هم با دویدن مردم پشت خودروی مسیولین موافق نیستم ولی با حذف این نوع سفرها مخالفم. سفرهای استانی در دوره ی پیشین تاثیر مثبتی بر کار مسیولین استانی داشت چون مجبور بودند گزارش کار خود را عینا به رییس جمهور نشان دهند نه اینکه فقط درباره اش حرف بزنند. این سرکشی ها در طول تاریخ حتی در زمان شاهان موفق هم مرسوم بوده است. البته شاید شکل مخفیانه و سرزده ان تاثیر بیشتری داشته باشد. به نظر من صرف این هزینه ها می ارزد به پیشرفتی که در استانها می انجامد. امیدورام ادامه پیدا کند.