اعتبار «تکرار» کننده و نمکدان شکسته
مردی که پست مشاوره و حضور در قوه مجریه را به واسطه «تکرار میکنم» دارد از «تکرار» گلایه دارد. گویا جناب آشنا فراموش کردهاند که اعتبار ریخته، خرج خود همین آقایان شد. حضراتی که امروز نظاره گر مشکلات هستند و کاری از دستشان بر نمیآید، در حالی که در ایام انتخابات قول داده بودند با کلیدشان قفلها را باز کنند.
عصرایران؛ مصطفی داننده- «تعداد زیادی از جوانان عزیز نو اصلاحطلب سودای نمایندگی مجلس دارند؛ این حقشان است. مشکل از اعتبار ریخته سیاستمداران بازنشستهای است که مردم باید به "ندای "«تکرار میکنم» آنان پاسخ مثبت و به جوانان پرشور رأی بدهند.»
جملات بالا متعلق به یک عضو جبهه پایداری یا ستون نویس روزنامه کیهان نیست. این سخنان مربوط به حسام الدین آشنا، مشاور رسانهای رییس جمهور روحانی است.
عجیب است، نه؟
مردی که پست مشاوره و حضور در قوه مجریه را به واسطه «تکرار میکنم» دارد از «تکرار» گلایه دارد. گویا جناب آشنا فراموش کردهاند که اعتبار ریخته، خرج خود همین آقایان شد. حضراتی که امروز نظاره گر مشکلات هستند و کاری از دستشان بر نمیآید، در حالی که در ایام انتخابات قول داده بودند با کلیدشان قفلها را باز کنند.
بله، شاید دیگر «تکرار» جواب ندهد اما اشکال از فرد «تکرار» کننده نیست بلکه از افرادی است که قدر این رای و حمایت را ندانستند و امروز زمینه ساز بیاعتبار شدن جریان اصلاحات و اعتدال شدهاند.
بر هر کسی پوشیده باشد بر خودتان پوشیده نیست که در هر دو انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و 96 چه سبد رایی داشتید و اگر همین اعتبارها نبود شاید الان فرد دیگر ردای ریاست جمهوری ایران را به تن کرده بود.
چه زود حوادث مجلس نهم فراموش شده است. شاید اگر همانها در مجلس دهم هم بودند الان نیمی از کابینه رییس جمهور طعم گس استیضاح را چشیده بودند.
شکایت از داستان «تکرار» و اعتباری که خرج شد، گلایه درستی است، چرا که خرج انسانهایی شد که آنچه نشان میدادند نبودند و زمینه ساز ناامیدی مردم را فراهم کردند.
امروز خیلیها نگران هستند. نگران روزهایی دیگر آنهایی که با شور و شوق در اردیبهشت 96 به پای صندوق رای آمدند و نام حسن روحانی را بر روی برگههای رای نوشتند و یا 30 ردیف خالی برگههای خود را با لیست امید پر کردند، دیگر حاضر به حضور پای صندوقها نباشند.
نگران تکرار دوباره داستان 84 و آن 8 سال جبران ناپذیر در کشور.
هنوز عطر امیدی که بعد از خرداد 92 و اردیبهشت 96 در مشامها هست و آن را فراموش نکردهایم. امیدی که این روزها فقط کورسویی از آن باقی است، آنهم نه به خاطر عملکرد دولت و مجلس بلکه به خاطر اینکه فکر میکنیم شاید مردم آمریکا دوباره سکان ینگه دنیا را به ترامپ نسپارند.
البته شاید هم دوستان تصور میکنند با زدن راهنمای راست، میتوانند ادامه مسیر را به سلامت طی کنند و دیگر احتیاجی به حامیان خود در سال 92 و 96 ندارند. شاید آنها فکر میکنند با بازگشت به اصل خود، اوضاع بهتری خواهند داشت.
شاید خالی از لطف نباشد که این نوشتار را با شعر از باباطاهر به پایان برسانیم.
به بندم شال بر بندم قدک را بنازم گردش چرخ وفلک را
به گردم آب دریا ها سراسر بشویم هردو دست بی نمک را
نظر کاربران
خیلی رو دارید .....سنگ#قزوین #پا
آفرین به آقای آشنا
دقیقا زده ای توخال کلاهی که این اصلاح طلبان لیبرال وبی عرضه برسرمردم گذاشتند خوشبختانه آنها رابه چوپان دروغگو تبدیل کرد! انشاءالله دیگر اعتماد مردم را نخواهند دید هوشیار باشیم.
نه عجیب نیست حالا یکبار به گند خودشون اعتراف کردند اشکال داره؟؟؟
چون کارتون بخاطر رضای خاتمی بود ن خدا الان دارید چوبش میخورید
آفرین با نویسنده مطلب کاملا موافقم
شتر در خواب بیند پنبه دانه.
همون بارهایی را که اعتماد کردیم و به اصلاحات رای دادیم. بس است جز دزدی و اختلاس چیزی ازشون ندیدیم.
و بدبختی مردم البته قشر کارمند کارکر و بیکار و و و. . . . !!!؟؟؟
جمعش کنید لطفا این بساتو،بازم با این بدیختی که برای مردم اصلاحات ساختن، میگن 8سال نکبت بار از 84،خیلی پررو هستین بخدا صد رحمت به همون هشت سال و مردی که مرد بود باج به امریکا نداد ولی بازم همین کشورهای کوچک خلیج فارس حداقل ازش حساب مییردن بهمراه رییسشون عربستان،برترینها خواهشا بخاطر خودت این حرفها رو نزار تو سایت،میدونم نظرمم نمیزارین،یا حق
اینا همش جنگ سر قدرته که حالا این حیوونای اشغال بین خودشونم اختلاف افتاده
خرشان ازپل گذشت،به آرزوهایشان رسیدند، گوربابای مردم..
خدا شفت بده
این تویتر رو از آشنا بگیرن اونوقت ناآشنا میشه