قصاص، پایان حسادت به دوست ثروتمند
دو جوان که به دلیل ثروت دوستشان به او حسادت کرده و او را به قتل رسانده بودند، در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص و حبس محکوم شدند و رأی صادره در دیوان عالی کشور تأیید شد.
روزنامه شرق نوشت: دو جوان که به دلیل ثروت دوستشان به او حسادت کرده و او را به قتل رسانده بودند، در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص و حبس محکوم شدند و رأی صادره در دیوان عالی کشور تأیید شد.
این دو جوان بعد از اینکه دوستشان را به دماوند کشاندند به دلیل اینکه او ثروتمند بود و آنها حسادت میکردند، او را با گلوله به قتل رساندند.
بر اساس محتویات پرونده، مردی سال ۹۳ با مراجعه به کلانتری ۱۲۲ دربند به مأموران اعلام کرد برادرش گم شده است. این مرد گفت: سیامک برای دیدار با دوستانش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت و تلفن همراهش هم خاموش است.
این پرونده در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. کارآگاهان در نخستین گام مشخصات خودروی سیامک را در سیستم پلیس جستوجو کردند و متوجه شدند ماشین سیامک در شهرستانی اطراف تهران بدون راننده کشف شده است. از آنجایی که لاستیکهای ماشین سرقت شده بود، پلیس حدس زد احتمالا سیامک قربانی یک دزدی شده باشد. ۱۰ روز بعد جسد او در یک کانال آب اطراف تهران پیدا شد. وضعیت جسد نشان میداد او بهخاطر سرقت به قتل نرسیده و قربانی انتقامگیری هولناک شده است.
برادر سیامک که برای شناسایی جسد رفته بود، بعد از تأیید هویت جنازه به مأموران گفت سیامک روز حادثه برای دیدار با دوستانش فریدون و جمشید از خانه خارج شده و به مادرش گفته بود با آنها قرار دارد. وقتی جمشید و فریدون بازداشت شدند، راز قتل هولناک این جوان فاش شد. آنها گفتند: سیامک از دوستان صمیمی ما بود اما به دلیل اینکه وضع مالی خوبی داشت و همیشه ماشین خوب سوار میشد، به او حسادت میکردیم و بههمیندلیل تصمیم به انتقامگیری و سرقت ماشین سیامک گرفتیم.
فریدون گفت: عصر با سیامک قرار گذاشتیم بر اساس نقشه به باغ یکی از بستگانم که از قبل کلید آنجا را به امانت گرفته بودم، رفتیم. مقابل درِ ورودی باغ و در حالی که من در صندلی شاگرد نشسته بودم بدون هیچ بهانهای با سیامک درگیر شدم و با کلت کمری که از قبل به مبلغ دو میلیون تومان خریداری کرده بودم، سه تیر به سر سیامک شلیک کردم بعد هم با چاقو چند ضربه به او زدم و جسدش را از ماشین به بیرون پرت کردم.
او درباره نقش جمشید در این جنایت نیز گفت: در زمان درگیری جمشید سر کوچه نگهبانی میداد و زمانی که سیامک را از ماشین به بیرون پرتاب کردم، با تهدید از جمشید خواستم چند ضربه چاقو به سیامک بزند.
با اعتراف متهمان درباره مخفیکردن سلاح کمری در خودروی متعلق به جمشید، خودرو بازرسی و علاوه بر یک قبضه سلاح کمری مبلغ چهار هزارو ۶۰۰ دلار نیز کشف شد که متهمان در بازجوییها مدعی شدند ۱۰ هزار دلار از یکی از دوستانشان سرقت کرده بودند و آن دلارها نیز بقیه همان پول است.
پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی بعد از خواندهشدن کیفرخواست اولیایدم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس جمشید در جایگاه قرار گرفت و گفت: من قاتل نیستم و قتل را فریدون انجام داده است. فریدون از سیامک بدش میآمد و به او حسادت میکرد. با سیامک قرار گذاشتیم و سوار ماشین او شدیم. با هم بهسمت دماوند، ویلای عموی فریدون رفتیم. قبل از رسیدن به آنجا فریدون به سیامک گفت دور بزن و با سلاحی که داشت سه تیر به سرش شلیک کرد. بعد او را بیرون انداخت و من هم از ماشین بیرون آمدم.
فریدون او را کتک زد و کارت عابربانک و رمزش به همراه گوشی مقتول را گرفت. رفتم ببینم دور و بر کسی نیست که یکدفعه فریدون به سیامک گفت بیا خلاصت کنم و همین که سیامک سمتش رفت او با چاقو سمت راست گردن مقتول را برید. فریدون گفت امکان دارد زنده بماند و از من خواست او را با ضربات پاره آجر بزنم من قبول نکردم و خودش این کار را کرد. البته من هم یک ضربه به شکم مقتول زدم.
سپس فریدون در جایگاه قرار گرفت و گفت: من کسی را نکشتهام و فقط ضربات غیرکشنده را به سیامک زدم و کسی که ضربه آخر را به سیامک وارد کرد، جمشید بود. من و سیامک چهار سال پیش در مجتمع تجاری ولنجک در یک کافیشاپ با هم آشنا شدیم و روز واقعه نیز خودش با ما قرار تفریح گذاشت. در واقع من و جمشید با هم قرار گذاشته بودیم خودروی سیامک را به سرقت ببریم که زمان تهدید، سیامک مقاومت کرد و من دستپاچه شدم و چند تیر به او شلیک کردم و او را از ماشین بیرون انداختم و به بیرون از ماشین رفتیم. وقتی به سیامک رسیدم او را از پشت سر گرفتم و میخواستم با چاقو راهش را ببندم که هل شدم و چاقو دست خودم را هم برید.
رفتم با دستمال دستم را ببندم که وقتی برگشتم متوجه شدم جمشید با همان چاقو چند بار از پشت زیر گردن سیامک کشیده است.
با پایان گفتههای متهمان، قضات وارد شور شدند و فریدون را به قصاص و جمشید را به 74 ضربه شلاق و 20 سال حبس و هر دو را به دلیل جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند. این رأی در دیوان عالی کشور تأیید و پرونده برای طی مراحل قضائی برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران ارسال شد.
نظر کاربران
عجب آدمهای پستی بودید.
پاسخ ها
آدم نداره یه دردسر داره هزار دردسر/ امان از رذایل اخلاقی بعضیا
تف به شرف این جنایتکاران.
ای خدا لعنتتون کنه بخاطر پول همچنین کاری رو انجام دادین
بی ناموس های روانی
واقعا چه جوونای خوش فکری داریم!شانس بهش رو کرده با یه بچه پولدار بره عشقو حال کنه از حسادت زده کشتش بعد بگین زنا حسودن
پاسخ ها
ای قاتل بیرحم با کشتن دوستت چه از وصع مالی بهتری برخواردار بود .ایا چیزی جز اعدام بهت رسید .و این است عاقبت حسود و حسودیان .!!!!!
خاک برسرتان بکند .جوان مردم را کشتید بهمین راحتی هم تعریف میکنند .هردو را بدهید دست مادر مقتول فقط که تکه تکه شان کند .اعدام برای اینا کم است .مردم کلا روانی شدن
پاسخ ها
کاربر محترم مصطفی، 08/39متاسفانه مقتول مادر ندارد چندی قبل به رحمت خدا رفته خدا به اون مرد 93ساله که برادرش است صبر بدهد، یه چیز بگم رفاقت یک جوان پولدار با این لختی ها اشتباه بوده چون حتماً دچار حسادت میشدند و مقتول از روی صدق و راستی و صفا با اونها دوست شده اما یکی از آنها واقعاً عین حرمله بوده،
هر دو باید اعدام شوند
بخاطر که پول داشته کشتنش
این زمان دوست هم بدرد نمیخوره
افراد مثل اینها برای جامعه بسیار خطرناک هستند
امیدوارم بخشیده نشوند و هرچه زودتر اعدام شوند
اینم آخر عاقبت دوست شدن با گدا صفت ندید پدید حسود
ومن شر حاسد اذاحسد خدایا ازهمه رذایل اخلاقی به تو پناه می بریم
گِل بسرت سیامک،گِل بسرت جمشید.حالا دوتاتون برید بدرک..
چقدر حیوون درنده تو جامعه نهفته است حسودای عقده ای
بعضی پدر و مادر ها فقط بچه میارن نه تربیتی نه اخلاقی نه زحمتی برای اونها می کشند،حیوان تحویل جامعه میدن.
اشغال های عوضی خداب برادرومادرش صبربده
ببینید قانون قصاص چه اشکالات بزرگی داره برای مثال اگر فریدون که به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بر فرض محال از طرف اولیای دم مقتول بخشیده بشه قصاص لغو و به ده سال حبس محکوم میشه یعنی ازدوستش که به اتهام مشارکت در قتل به 20 سال زندان محکوم شده 10 سال زندان کمتری خواهد داشت و ...
پاسخ ها
این چه خانوادهای نجس و کثیف هستند که همچین اراذل و اوباش تحویل جامعه میدهند حتما هم برای زیارت اربعین میروند نذری میکنند سینه هم میزنند آدم هم میکشن بدون هیچ گناهی بعد از افغانیا انتقاد میکنن
تف به غریتتون بی شرفا باید هر دو اعدام میشدن
عجب حیوونایی
برچشم حسودلعنت بیغیرتای پست فترت