«از یادها رفته» فصل دیگری ندارد
«از یادها رفته» مجموعهای است که به آن نقدهای متفاوتی وارد شده؛ اما درعینحال، بخشی از مخاطبان با آن ارتباط برقرار کردهاند.
«حبیب دهقاننسب» بازیگرسریال رمضانی شبکه یک در گفتوگوبا «صبحنو»: «از یادها رفته» مجموعهای است که به آن نقدهای متفاوتی وارد شده؛ اما درعینحال، بخشی از مخاطبان با آن ارتباط برقرار کردهاند. یکی از نقاط مثبت این سریال بازی آقای حبیب دهقاننسب است. دهقاننسب از بازیگران شناختهشده سیماست که عمدتا با بازی در سریالهایی مثل «مختارنامه»، بهعنوان بازیگری با نقشهای مثبت شناخته میشود. او در «از یادها رفته» نقش منفی و متفاوتی بازی کرده است. بهمناسبت پخش این سریال، با حبیب دهقاننسب گفتوگویی کردهایم که درادامه میخوانید.
بازی در نقش منفی برایتان متفاوت نبود؟
البته، قبلا هم نقش منفی بازی کرده بودم و این نخستین تجربهام نیست. چه در سینما و چه در تلویزیون نقشهایی تجربه کردهام که متمایل به منفی است. راستش را بخواهید نقش منفی یا مثبت برایم تفاوت زیادی ندارد. بیشتر مغز آن شخصیت برایم مهم است. همه ما انسان و مجموعهای از ضعفها و قوتهاییم، همه انسانیم و با قدرت متفاوت؛ یعنی هرکس جنبه شرور هم در وجودش است. همین جنبهها وقتی کمرنگ یا پررنگ شود، باعث میشود به کسی بگوییم مثبت یا منفی.
شاید علت جاافتادن شخصیت مثبت از شما در ذهن مخاطبان، این بوده که نقشهای مثبت شما بیشتر دیده شده، موافقید؟
بله، احتمالا همین است که شما میگویید. طبیعتا بازیگران بیشتر براساس نقشهای ماندگارشان در ذهن مخاطب جای میگیرند و شاید من هم بهواسطه سریالهایی مثل «مختارنامه»، بیشتر با نقش مثبت در بین مخاطبان بهیاد بیایم.
شروع همکاریتان با آقای بهرام بهرامیان چگونه بود؟
من قبلا در سریال «جاده قدیم» هم با آقای بهرامیان همکاری کرده و بهواسطه آن سریال، با اندیشه و طرزکارش آشنا شده بودم. اتفاقا از شیوه کاریاش خیلی خوشم آمده بود. بهنظرم جزو کارگردانان کمالگرا محسوب میشود؛ چون همه اجزا پلان و سکانس برایش اهمیت زیادی دارد. درکنار لباس، دکور و گریم، برای بازی بازیگران هم اهمیت زیادی قائل است.
بهرامیان توجه عمیقی به بازی بازیگران دارد و این برای بازیگرانی مثل من امتیاز است؛ اینکه کارگردان متوجه بازی بازیگر است و دمدستی به آن نگاه نمیکند، برای بازیگرانی مثل من ارزشمند است. با این اوصاف، وقتی چنین فیلمسازی برای بار دوم به شما پیشنهاد بدهد، حتما آن را با اطمینان قبول میکنید.
آیا فیلمنامه از همان موقع کامل بود؟
وقتی به مرحله پیشتولید رسیدیم، به دفتر رفتم و با آقای بهرامیان درباره کلیت نقش صحبت کردم. در آن زمان، تنها قسمتهایی از متن آماده شده بود؛ اما باتوجهبه اشراف کارگردان به کار آن را پذیرفتم. باتوجهبه مختصات شخصیت «اتابکمیرزا»، حس کردم میتواند نقش متفاوتی برای من باشد. این تفاوت برایم جذابیت زیادی داشت و با اینکه در زمان تولید، فرازونشیبهایی ازلحاظ قرارداد داشتم، بهخاطر نقش جذابم آن را انجام دادم. حالا که بازخوردها را میبینم، از حضورم در این نقش خوشحالم.
به حساسیت بهرامیان در کار اشاره کردید. آیا این وسواس همان چیزی است که باعث شده برخی این فیلمساز را بهلحاظ تولیدی کُند بدانند؟
مقوله تولید در سینما و تلویزیون کمی متفاوت است. تهیهکنندگان سریالها معمولا دوست دارند چرخه تولید سرعت زیادی داشته باشد. برخی از کارگردانان هستند که روزی ۱۰ تا ۲۰ دقیقه تصویر میگیرند. حاصل کار این فیلمسازان را میبینیم و میدانیم خروجیشان چطور است. بههرحال، هر کارگردانی روش کار خودش را دارد و نمیتوان سرعت کار یا حتی خروجی کارگردانان مختلف را باهم مقایسه کرد. آقای بهرامیان با دقت نظری که به همه موارد تولیدی دارند، طبیعتا با زمان بیشتری برای ساخت کار مواجه خواهند شد. هر تهیهکننده دلسوزِ کارش است و سعی میکند با کارگردان کنار بیاید و او را زیرفشار قرار ندهد.
این سریال در ابتدا برای 50قسمت در نظر گرفته شده بود. آیا پس از ماه مبارک ادامه خواهد داشت؟
در زمان پیشتولید، صحبت از ۵۰ قسمت بود؛ اما به هردلیلی نیمی از کار ساخته شد. باتوجهبه خبرهایی که درباره قسمت آخر شنیدهام، گمان میکنم در همین ۲۵ قسمت، کار بهپایان برسد و احتمالا از فصل بعدی یا فاز دیگر کار خبری نباشد. البته، باید تا قسمت آخر منتظر بمانیم. همانطورکه گفتم، در ابتدای کار متن بهطورکامل آماده نبود؛ حتی برخی از سکانسها پس از شروع پخش سریال ضبط شد و سپس به کار اضافه کردند.
آیا حساسیت ماه رمضان در این اتفاق مؤثر بوده است؟
بههرحال، وقتی کار روزانه باشد و در ایام ماه مبارک رمضان به روی آنتن برود، احتمالا حساسیتهای بیشتری روی آن باشد. گاهی پیش میآید برخی از دیالوگها را عوض میکنیم؛ یعنی ممکن است دیالوگهای جدیدی را جایگزین دیالوگهای قبلی ضبطشده کنیم. سکانسهای مسجد گوهرشاد را شنیدم همین چند وقت پیش در اصفهان گرفتهاند. این مشکل در فیلمنامههایی است که بهصورت تماموکمال وارد تولید نمیشوند.
فیلمنامههایی که همزمان با تولید نوشته میشوند، احتمال تغییر و دستکاری زیادی دارند. حتی ممکن است بعد از تولید، مواردی باشد که برخی خوششان نیاید و عوض شوند. این مشکل در دوسه سال اخیر بیشتر شده است. قبلا فیلمنامهها بهصورت تماموکمال وارد مرحله تولید میشد؛ بدینترتیب، تکلیف همه مشخص بود. این رویه همه عوامل را دچار مشکل میکند؛ یعنی ممکن است درادامه قصه، شخصیت بهسمتی برود که در ابتدا چیز دیگری بوده است.
این اتفاق باعث ایجاد حس دوگانه در آن شخصیت نمیشود؟
دقیقا همینطور است. ممکن است شخصیت را به مرحله دیگری پرت کند.
آیا درباره نقش خودتان هم این موضوع رخ داد؟
نه خدا را شکر، البته یک موردی بود که هنوز به روی آنتن نرفته که نشان میدهد «اتابکمیرزا» از دوران جوانی به زنان نوعی عقده و تنفر داشته است. همین عقده باعث شده زنش را بکشد و درادامه حتی خواهر خودش را هم بهقتل برساند. این مورد بعدها به من منتقل شد و شاید در ارائه بازی من تأثیر زیادی نداشت؛ اما اگر از ابتدا میدانستم، احتمالا در درون خودم و فهمی که از شخصیت داشتم، تأثیر میگذاشت.
نظر کاربران
همین فصل هم غیرقابل دیدن بود.
خیلی فیلم خوبیه که فصل دومم داشته باشه